گردشگری و زیارت از مهمترین ارکان اقتصادی کلان شهر مشهد است. این حوزه اگرچه رونق خوبی در بخشهای مختلف دارد و ظرفیتهای بالقوهای را هم داراست، ولی متأثر از مسائل و مشکلات متعددی است. اقتصاد گردشگری شهر مشهد در سالهای اخیر از مسائل سیاسی و اقتصادی کلان کشور تأثیر پذیرفته است و شرایط مساعدی ندارد. این وضعیت نامناسب نیازمند سیاست گذاریهای چندی در سطح شهر و کشور است. به نظر میرسد این مسئله بر کیفیت ارائه خدمات از سوی تولیدکنندگان و تنوع دریافت خدمات از سوی مخاطبان نیز تأثیرگذار است. سیاست گذاری دولتی از یک سو میتواند تسهیل کننده مشکلات پیش روی این صنعت باشد، ولی آنچه اهمیت بسزایی دارد، اقداماتی است که از پایین روی میدهد. به عبارتی یکی از موانع مهم در مسیر سرمایه گذاری صنعت گردشگری به نهادهای تولیدکننده، خدمات رسان و فراوری در میدان این صنعت وابسته است. آنچه میتواند میدان صنعت گردشگری را فعال کند، تقویت تعاملات، روابط و سرمایههای اجتماعی در آن است. به عبارت دیگر ضعف سرمایه اجتماعی در صنعت گردشگری سبب تشدید موانع توسعه آن شده است. اگرچه اتحادیهها و اصناف به نوعی تلاش میکنند این وظیفه را محقق سازند، ولی ابعاد رسمی و دولتی آنها از ابعاد غیررسمی و اجتماعی شان قویتر است. سرمایه اجتماعی در این صنعت در هر نظام دیگری، در درجه اول بر اعتماد تکیه میکند. نهادهای فعال در صنعت گردشگری در عین تلاش برای فائق آمدن بر مشکلات سطح کلان، باید عنصر اعتماد را رکن اصلی در مراودات اقتصادی و بازار خود قرار دهند. بدون اعتماد معاملهای شکل نگرفته و صنعتی رونق نمیگیرد و وقتی بازار یک صنعت همچون بازار گردشگری رقابتی میشود، این عنصر اهمیت بیشتری پیدا میکند. عنصر دوم در سرمایه اجتماعی این صنعت بر کمیت و کیفیت رابطه تأکید دارد. این نظام باید شبکه روابط خود را به صورت درونی و بیرونی تقویت کند. به عبارت سادهتر در عین رقابت باید بین نهادهای خدمات رسان ارتباط قوی برقرار شود. نهادهای دولتی نمیتوانند عنصر برقراری ارتباط بین این نهادها باشند، بلکه تشکیل گروههای غیررسمی میتواند جایگزین مناسب تری باشد. با تقویت عنصر اعتماد و ارتباط، عنصر سوم سرمایه اجتماعی یعنی مشارکت اقتصادی شکل میگیرد. این نوع مشارکت به اشتراک گذاشتن دارایی و ثروت نیست، بلکه افراد رفتاری فراتر از آن و مشابه تعاون و همیاری را پیش میگیرند. مشارکت اقتصادی نیز خود نیازمند عنصر چهارمی است که میتوان آن را شناخت اقتصادی نام نهاد. در فضای سرمایه اجتماعی مناسب، شناخت اقتصادی میتواند نگه دارنده افراد و نهادها در بازار باشد. گروههای غیررسمی میتوانند شناخت بهتر و دقیق تری را به اعضای خود درباره فعالیتشان بدهند. ماحصل سرمایه اجتماعی میتواند خلاقیت و نوآوری باشد. نوآوری در این صنعت به دلیل ماهیت آن نمیتوان تک منبعی و تک بعدی باشد و هدایت هر ایده نویی در حوزه گردشگری نیازمند مشارکت گروهها و نهادهای مختلف است. برای مثال، نوآوری در حوزه اقامت گردشگر، نیازمند نوآوری در حمل و نقل، نوآوری در خوراک و نوآوری در تفریح و فراغت است. پس به طور خلاصه در میدان صنعت گردشگری، ضعف سرمایه اجتماعی وجود دارد و باید از سوی ذی نفعان تقویت شود. نباید فراموش کرد، سرمایه اقتصادی نمیتواند بدون توجه به سرمایه اجتماعی دوام داشته باشد و با تقویت آن بازار وارد فضایی میشود که ذی نفعان از رقیب به شریک تبدیل میشوند. برون سپاری فعالیتهای دولتی به نهادهای مردمی و اجتماعی، برگزاری جلسات هم فکری و هم افزایی بین گروههای فعال در حوزه گردشگری، آزمون ایدهها و پیشنهادهای گردشگری از سوی نهادهای خدماتی و اجرای مداخله محورانه آنها میتواند آغازی بر شکل گیری سرمایه اجتماعی در صنعت گردشگری باشد.