شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ هنرمندان رشتههای گرافیک و طراحی پوستر تا امروز آثار مختلفی در حوزه رضوی تولید کرده اند؛ آثاری که از نمادهای آشنا و مشخصی بهره گرفته اند و کمتر به آموزهها و احادیث امام رضا (ع) پرداخته اند. درواقع در سالهای اخیر بیشتر آثار تولید شده در حوزه رضوی گرفتار کلیشه و تکرار شده اند و خلاقیت کمتری در آنها دیده میشود. این در حالی است که هنرمندان با نگاهی عمیقتر به سیره رضوی میتوانند دست به خلق آثاری بزنند که علاوه بر جذب مخاطب بیشتر، به بسیاری از مسائلی که جامعه امروز با آن روبه روست، پاسخ دهد. اینکه در این زمینه چه چالشهایی وجود دارد و هنرمندان کم کاری کرده اند یا مسئولان، موضوعی است که ما در گزارش پیش رو در صحبت با سه هنرمند گرافیست و طراح پوستر به آن پرداخته ایم.
مصطفی معمی وند بر این باور است که اگر محتوای مناسب برای طراحان تبیین و مناسب سازی شود، آثار عمیق تری خلق خواهد شد. درواقع به نظر او پیش از آنکه کار به مرحله طراحی برسد، باید محتوای آن توسط کارشناس مشخص شود.
این گرافیست با اشاره به کم کاری صورت گرفته در زمینه تبیین محتوا خاطرنشان میکند: همیشه تولید کارهای کلیشهای راحتتر و خلق آثار عمیق به علت نیاز به صرف هزینه و زمان بیشتر و تربیت نشدن نیروی متخصص، سختتر بوده و کمتر صورت گرفته است.
او ادامه میدهد: باید برای پروژهها کارگردان هنری تعریف شود؛ فردی که بتواند در ابتدا نیازسنجی کند و برای تهیه محتوا سراغ متخصص برود؛ سپس این محتوا را در اختیار طراح قرار دهد تا براساس آن ایده پردازی و تصویری خلق کند. قطعا خروجی این فرایند نو و تازه خواهد بود.
به نظر معمی وند اگر ارگانهای فرهنگی این فرایند را بلد باشند و کار را به یک مدیر هنری بسپارند، به خروجیهای خوبی دست پیدا میکنند. او درباره تولیدات جشنوارهها نیز یادآور میشود: اگر برگزارکنندگان جشنوارههای مختلف در حوزه گرافیک رضوی نمیخواهند بودجههای بیت المال را هدر دهند و قصد دارند به دنبال تولید آثار عمیق بروند، باید در ابتدا نیازسنجی انجام دهند و رسالت خود را مشخص کنند، سپس همان فرایندی را که به آن اشاره شد، طی کنند. این هنرمند کار فرهنگی بدون اثر را بی ارزش میداند و خاطرنشان میکند: به نظر من هنرمندان در جریان کمتر تولید شدن آثار عمیق، تقصیر چندانی ندارند.
معموی وند ادامه میدهد: یک زیست بوم در حوزه کار فرهنگی وجود دارد که مانند چرخه طبیعت همه اجزایش به یکدیگر مربوط است. در واقع همان طور که یک تک درخت به تنهایی نمیتواند چرخه طبیعت را کامل کند و نیاز به خاک حاصلخیز، آب و سطح جوی پایدار دارد، طراح هم به تنهایی نمیتواند به سمت تولید آثار عمیق حرکت کند.
محمود بازدار درباره چرایی پرداختن هنرمندان به نمادهای تکراری میگوید: شاید یکی از علتهایی که طراحان به سراغ نمادهای کلیشهای میروند این است که این نمادها برای مخاطب آشناتر هستند؛ از طرف دیگر خلق آثار با محوریت احادیث یا موضوعات عمیقتر برای آنها چالشیتر و سختتر است.
او تأکید میکند: البته به نظر من از همین نمادهای مرسوم هم میشود به شکل خلاقانه تری استفاده کرد. به این ترتیب از فضای کلیشهای فاصله میگیریم و فضای جدیدتری را پیش روی مخاطبان قرار میدهیم. به گفته بازدار نحوه استفاده طراحان گرافیک از این نمادها و ابزارهای ثابت بسیار اهمیت دارد. اگر این برخورد عادی و ساده باشد، تکرار در آثار دیده خواهد شد، ولی اگر برخورد خلاقانهای با این نمادها صورت گیرد، کارهای جدیدتر و تازه تری تولید میشود. این گرافیست که باور دارد برای حرکت به سمت خلاقیت باید ایده پردازی کرد، خاطرنشان میکند: دیدن آثار مختلف میتواند به فاصله گرفتن از فضای تکراری و خلق آثار نو کمک کند.
او ادامه میدهد: گاهی اوقات طراح برای آنکه زودتر به نتیجه برسد، کوتاهترین مسیر را انتخاب میکند. این در حالی است که طراح برای تولید اثری خاصتر و جدیدتر باید به خودش سختی دهد و تمرین بیشتری داشته باشد.
بازدار با اشاره به اهمیت نقش سفارش دهنده در تولید آثار فاخرتر بیان میکند: هرسال در کمتر از یک ماه مانده به دهه کرامت آستان قدس رضوی یا نهادهای دیگر، تصمیم میگیرند تا رویدادی در حوزه گرافیک برگزار کنند؛ از این رو زمان کافی در اختیار هنرمندان برای طراحی قرار نمیگیرد.
به نظر او سفارش دهنده میتواند با مدیریت زمان، بخشی از مشکل تکراری بودن و عمیق نبودن آثار را رفع کند.
این هنرمند با اشاره به تأثیر جشنوارهها بر تولید آثاری فاخرتر نیز میگوید: جشنوارهها میتوانند تأثیرگذار باشند؛ البته باید فیلتری در فراخوانها و داوریها در نظر بگیرند که به کنار رفتن آثار کلیشهای از دور رقابتها کمک کند.
بازدار درباره بهره گیری از احادیث در آثار هنری نیز توضیح میدهد: محتوایی که قابلیت تبدیل شدن به تصویر را دارد باید توسط یک کارشناس استخراج شود و در اختیار طراح قرار گیرد. مجموعههای تخصصی نیز میتوانند کار تأمین محتوا را انجام دهند. البته برخی از طراحان هم خودشان میتوانند محتوا را استخراج و در آثارشان از آنها استفاده کنند.
او یادآور میشود: متأسفانه گروههایی که تأمین محتوای جشنوارهها را برعهده دارند از کنار موضوعات عمیق میگذرند و یک محتوای کلی را در اختیار طراح قرار میدهند، محتوایی که هیچ زمان نمیتواند به طراح کمک کند تا دست به خلق اثری جدید بزند.
احسان مهدوی با اشاره به جشنواره رضوی که چند سال پیش در دانشگاه نیشابور برگزار شده بود، بیان میکند: آثاری که به این رویداد راه یافته بودند، نگاهی عمیق و موشکافانه به حوزه رضوی داشتند؛ آثاری که میتوانند در اختیار آستان قدس رضوی قرار گیرند. به جشنواره رضوان نیز که چند سال قبل به دبیری مهدی یک پسر برگزار شد، آثار خیلی خوبی رسید، ولی متأسفانه از این آثار هم استفاده نشد.
او یادآور میشود: شاید در جشنوارههای پرهزینه و شناخته شده شاهد آثار ویژهای نباشیم، اما در گوشه و کنار کشور آثار خیلی خوبی در حوزه رضوی کار شده اند که البته کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
مهدوی با اشاره به ضعفهای مدیریتی که در این حوزه وجود دارد، میگوید: مدیران به شدت دغدغههای عامیانه دارند و نگران اند که عوام با آثار متفاوت ارتباط برقرار نکنند. این دغدغه عامیانه نیز باعث شده است سطح کارهای هنری در این سالها پایین بیاید. درحالی که در خود حرم رضوی، آثار هنری ویژهای در دورههای مختلف کار شده اند که هیچ زمان قدیمی نمیشوند. او ادامه میدهد: همه افرادی که به زیارت حرم امام رضا (ع) میروند، هر وقت به آرایههای هنری این مکان مقدس نگاه میکنند، نکات تازهای کشف میکنند؛ اتفاقی که عمق ویژه و جاودانگی آثار هنری حرم رضوی را نشان میدهد؛ اما الان رویکرد جشنوارهها و تولیدات آنها پرداختن به آثار جاودانه، خلاقانه و عمیق نیست.
این هنرمند با اشاره به استفاده سطح پایین و عوامانه از میراثی که هنرمندان قدیمی برایمان به جای گذاشته اند، یادآور میشود: یک ایراد بزرگ، عوامانه بودن آثار این است که سطح هوش جامعه را بالا نمیبرد و در بهترین حالت آنها ثابت نگه میدارد. درواقع وحشت از اینکه آدمها از آثار عمیق درکی نداشته باشند، سطح هوش جامعه را پایین نگه میدارد؛ اتفاقی که باعث میشود طرز تلقی ما از حرم و زیارت شکل خوبی به خود نگیرد.
او تزیینی بودن پوسترهای رضوی را دیگر آسیب این حوزه میداند و خاطرنشان میکند: در بسیاری از مواقع آثاری که تحت تأثیر حرم امام رضا (ع) خلق میشوند، ذات اروپایی دارند و فقط روکش و پوسته آنها رضوی است که این رویکرد خوبی نیست.
مهدوی درباره نقش هنرمندان در تولید آثار تکراری و سطحی نیز میگوید: ما دو گروه هنرمند داریم؛ گروه اول هنرمندان و طراحان گرافیکی هستند که سعی میکنند سفارش دهنده را برای تولید آثار خلاقانهتر قانع کنند، اما اگر مدیر راضی نشد، آنها در نهایت تصمیم میگیرند هرچه کارفرما میگوید انجام دهند. دسته دوم هنرمندانی هستند که وقتی نمیتوانند مدیر را قانع کنند از انجام آن کار کنار میکشند.
او یادآور میشود: من بارها دیده ام که هنرمندان آثار خیلی خوبی خلق کرده اند، ولی مدیران کار آنها را به دلیل نگاه محافظه کارانه یا نگاهی که از اعتماد نکردن به سواد هنرمند سرچشمه میگیرد، رد کرده اند.
مهدوی با اشاره به طراحان خوبی که در مشهد فعالیت میکنند یادآور میشود: البته مدیرانی هم هستند که به طراحان اعتماد میکنند و حتی موقعیت شغلی خودشان را به خطر میاندازند تا کارهای متفاوتی خلق شود. یعنی همیشه هم این طور نبوده است که آثار بدی تولید شود.
این هنرمند تأکید میکند: مدیران باید کمی جسورتر عمل کنند و بدانند نسبت به دو گروه مسئول هستند؛ اول نسبت به ادامه راه همه هنرمندان و افرادی که حرم امام رضا (ع) را به صورت ویژه ساخته اند و دوم نسبت به بزرگان این جامعه و همه آدمهایی که دوست دارند به زیارت نگاه عمیق تری
داشته باشند.