شنبهشب فصل باشگاهی اروپا با قهرمانی منچسترسیتی به پایان رسید. این تیم در انگلیس و اروپا همه جامهای مهم سر راهش را درو کرد. این موفقیت حاصل درخشش یک بازیکن خاص بود؛ ارلینگ هالند. پرسش اینجاست که در آستانه پایان مهلت رأیگیری، آیا این فوقستاره نروژی میتواند توپ طلایی را که به نظر میرسد از قبل وعدهاش به لیونل مسی داده شده است، از آن خود کند؟ جاده توپ طلا، مسیری است که به دوئل بین لیونل مسی و ارلینگ هالند تبدیل شده است.
فصل باشگاهی درحالی برای منچسترسیتی به پایان رسید که آنها پس از لیگبرتر و جامحذفی انگلیس، فاتح لیگ قهرمانان اروپا هم شدند و سهگانه معروف را به دست آوردند. در همین مسیر، هالند توانست در ۵۲ مسابقه، ۵۲ گل بزند تا بهتر و بالاتر از هر فرد دیگری در اروپا، نامش را از این حیث ماندگار کند؛ عملکردی که بدون تردید این بازیکن را به کاندیدای جدی دریافت توپ طلا تبدیل میکند.
توپ طلا پاداشی انفرادی است که به نظر از همین حالا برای مسی، ستارهای که توانست در زمستان گذشته جامجهانی را به دست بیاورد، کنار گذاشته شده است. با قهرمانی در جهان، او برای اینکه هشتمین توپ طلای دوران حرفهایاش را به آغوش بکشد، به زحمت دوچندان نیاز نداشته است.
با وجود این، اتفاقاتی که در ششماه گذشته رخ داده، ممکن است نتیجه نهایی توپ طلا را غیرمنتظره کند؛ چون ستارهای به اسم هالند از راه رسیده و مثل آب خوردن بریتانیا را فتح کرده و توانسته است در عرض ۶۳ دقیقه در یکهشتمنهایی لیگ قهرمانان اروپا هم پنجبار دروازه رقیب را باز کند. از آن مهمتر، در عرصه باشگاهی، هرچه جام مهم پیش رو داشته، با قهرمانی پشت سر گذاشته است.
درست در روزهایی که هالند مشغول درخشیدن بود، مسی در پاریس داشت غرق میشد. او و تیمش در لیگ قهرمانان اروپا، پس از شکست مقابل بایرنمونیخ کنار رفتند و مسی با وجود قهرمانی دشواری که در لیگ فرانسه به دست آورد، با هو شدن در ورزشگاه خانگی پیاسجی، به ماجراجویی فرانسویاش پایان داد و به لیگ آمریکا گریخت.
مسیر هالند و مسی در ماههای گذشته آنقدر اسیر تناقض شده است که حالا بسیاری از خودشان این سؤال مهم را بپرسند: آیا جامجهانی به اندازه کافی فصل ناموفق لیونل مسی در عرصه باشگاهی را پاک میکند؟ درست است که از جامجهانی قطر تاکنون زمان زیادی نگذشته، ولی همین حالا خاطرات باشکوه قطر رفتهرفته کمرنگ شده است.
اگر آن خاطرات رو به محوشدن بروند، میتوان گفت مسی برای کسب هشتمین توپ طلا احساس خطر میکند. البته همچنان گزارههایی برای نجات او وجود دارد؛ درست است که هالند فصل باشکوهی داشته است، ولی یکیدو مانع وجود دارد که شانس او را برای بردن این جایزه کم میکند. هالند پس از مرحله یکچهارمنهایی لیگ قهرمانان اروپا محو شد و در سه بازی آخر سایهای از خودش بود.
در فینال هم که ناامیدکننده بود و نشان داد اسیر حساسیت زیاد بازی شده است. این نروژی در دیدارهای بزرگ حرف چندانی برای گفتن نداشته است. او با گلهایش فصل باشکوهی را رقم زده است، ولی اثرگذاری در زمانهای حساس، چیزی را که بازیکنان بزرگ را از بازیکنان تاریخساز جدا میسازد، بلد نبوده است؛ درست در نقطه تقابل با لیونل مسی که خودش را وقف اهداف کرد و توانست دو گل در فینال حساس جامجهانی بزند.
هالند بهجای ثبت اتفاقاتی که ذهن مخاطبان را در دنیا یا دستکم در اروپا درگیر کند، بهطوریکه چشمها را به خودش خیره نگه دارد، در دیدارهای مهم تبخیر و محو شده است. بدیهی است که از این حیث هنوز به مکملهایی نیاز دارد تا به سطح مسی، ارباب توپ طلا، قهرمان دنیا و حتی القابی بالاتر از آن برسد. درست در ساعاتی که مسی غروب فوتبالش را ترسیم کرده است، به نظر میرسد این آرژانتینی بخت زیادی برای بهدستآوردن یک توپ طلای دیگر داشته باشد.
حتی اگر این اقدام ناعادلانه به نظر برسد، باز کسی نمیتواند مانع افرادی شود که در ستایش از دوران باشکوه و استعداد ناب مسی، به او برای کسب توپ طلا رأی میدهند. گویا این توپ طلا قرار است پاداشی باشد برای همه دستاوردهای لیونل مسی در دنیای فوتبال. چنین بندی در قوانین مرتبط با توپ طلا وجود ندارد، ولی مسی قویتر از قوانین است؛ بهویژه اینکه او عنوان قهرمانی دنیا را هم یدک میکشد.