به گزارش شهرآرانیوز، جلیل شهناز در خانوادهای به دنیا آمد که نوای موسیقی سنتی، لالایی روز و شبش بود و از لحظهای که چشم باز کرد، پدر را دید که گاه تار به دست داشت و گاه سه تار و سنتور و کمانچه و او بی هیچ تردیدی خودش را در عالم بی پایان هنر شناور دید و درنهایت تار را بر پهنه موسیقی سنتی ایرانی برای آموختن و نواختن انتخاب کرد.
نخستین استاد او برادرش، حسین شهناز، بود و پس از آن هنرجوی پنجههای استادانه عمویش شد و در این راه آن قدر تلاش و علاقه و پشتکار از خود نشان داد که در سومین دهه عمرش به عنوان نوازندهای چیره دست در رادیواصفهان مشغول به کار شد. فعالیت او در این سازمان به قدری توجه هنردوستان سازمان صدا را جلب کرد که در سال ۱۳۳۶ از سوی رادیو تهران به پایتخت دعوت شد و زادگاهش، اصفهان، را ترک کرد.
حضور او در رادیو تهران با برنامه «گل ها» آغاز شد؛ برنامهای فاخر که مجموعهای بی تکرار از هنرمندان را در خود جای داده بود و جلیل شهناز در کنار نوازندگانی برجسته مانند ابوالحسن صبا، علی تجویدی، حسن کسایی و... موجب تأثیری بزرگ بر نگرش ایرانیان به موسیقی ایرانی شدند و ترکیب هم نوازیهای بی بدیل آنها با نوای خوانندگانی مثل محمدرضا شجریان، غلامحسین بنان، حسین قوامی و... به احیای موسیقی در سطح ملی انجامید. این همکاری به مرور با ارکستر حسین یاحقی، گروه یاران ثلاث و گروه اساتید موسیقی ایران گسترش یافت و رفته رفته با برگزاری کنسرتهای بسیاری در داخل و خارج از ایران، فعالیتش را ادامه داد.
جلیل شهناز که سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد و در همان سال با مدرک درجه یک هنری (معادل دکتری) از او قدردانی شد، علاوه بر ساز تخصصی اش یعنی تار، به نواختن سه تار، ویلن، سنتور و تنبک نیز تسلط داشت؛ اما به قول علیرضا قربانی: «همه ما شهناز را به تار میشناسیم و تار را به شهناز. این ساز که به عنوان ساز ملی ایرانیان در جهان شناخته میشود، با سرانگشتان هنرمندانه و پراحساس استاد جلیل شهناز به اوج شکوفایی رسید و سبک وسیاقی جدید را در دوران نوازندگی ایشان به خود دید.»
جلیل شهناز بود که به سبک اصفهانی رونق داد و یکه تازی بی رقیب او در نوازندگی به همان اندازه به بلوغ و تکامل رسیده بود که حافظ در غزل سرایی.
بهره از همه امکانات ساز، سؤال وجوابهای زیبا، بداهه نوازیهای گوش نواز، تسلط به ریتم و تکنیکهای آمیخته به راز و شور و خیال ازجمله ویژگیهای جلیل شهناز بود که او را در رشته تارنوازی به چهره ماندگار این هنر تبدیل کرد. این رباعی منسوب به پرویز یاحقی، تعبیری شاعرانه از جایگاه استاد شهناز در موسیقی ایران است: یک عمر توان به ساز دمساز شدن/ وز سازنواختن سرافراز شـــدن/ صد سال توان به تار مضراب زدن/اما نتوان جلیل شهناز شدن.
سه آلبوم موسیقی پیش رو از جمله آثاری است که به واسطه هنرنمایی شهناز اعتباری دو چندان دارد:
«نرگس مست» نام یک آلبوم موسیقی به آهنگ سازی و خوانندگی حسام الدین سراج است که در قالب ۹ اثر، با تارنوازی استاد جلیل شهناز و اشعاری از حافظ و باباطاهر و مولوی، قطعاتی ارزشمند را به علاقهمندان حوزه موسیقی سنتی تقدیم کرد.
«دل شیدا» نام آلبومی است با صدای شهرام ناظری در آواز اصفهان که نوازندگی قطعات این اثر برعهده گروه اساتید بود و با سرپرستی فرامرز پایور در سال ۱۳۷۲، از هم نوازی استاد جلیل شهناز در کنار هنرمندانی مانند اصغر بهاری (کمانچه) و محمد اسماعیلی (تنبک) بهره میبرد.
«سکوت» اثری از ایرج بسطامی است که اشعاری از مولوی، سیمین بهبهانی و حافظ شیرازی را با آهنگ سازی کوروش متین تلفیق کرد و هواداران این سبک، از تک نوازی استاد جلیل شهناز در این آلبوم بسیار استقبال کردند. این اثر در دو نوبت، یک بار در پاییز ۱۳۸۷ و بار دوم در بهار ۱۳۸۲ منتشر شد.