مسعود سلطانی - نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند، اما سهمشان در توسعه اقتصادی خیلی کمتر از جمعیتشان است. ۶۸.۷ درصد از جمعیت زنان فارغالتحصیل دانشگاهی بیکارند. این آمار وحشتناک گویای مشارکت پایین زنان در اقتصاد ایران است. مشارکتی که بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در پاییز ۹۸ تنها ۱۷.۵ درصد بوده است. تلخی همین اعداد و آمارها کم نیست، اما جالب است بدانید که آمار دقیقی از سهم زنان در تولید ناخالص داخلی ایران وجود ندارد. این در حالی است که معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده در سال ۹۴ قول محاسبه سهم زنان در تولید ناخالص داخلی را داده بود تا بتوان به شکل مستند فعالیت اقتصادی زنان را ارزشگذاری کرد.
نگاهی به آمار و ارقام منتشرشده در ایران برای زنان نشان از آن دارد که در خصوص شغل و کار و آمادهسازی بستر مناسب برای حضور فعال زنان نابرابریهایی وجود دارد. نرخ بیکاری زنان حدود ۸.۴ درصد بیشتر از مردان است. سهم جمعیت بیکار ۱۵ سال و بیشتر (که فارغالتحصیل مراکز آموزش عالی باشند) برای زنان ۶۸.۷ درصد و برای مردان ۳۱.۲ درصد است. این یعنی نرخ بیکاری زنان ۱۲۰ درصد بیشتر از مردان است.
ارقام بازار کار ایران برای زنان نشان میدهد بیشترین نرخ بیکاری و بیکاران زن در گروه جوانان است، یعنی دقیقا در زمان استقلال فردی و دوره زمانی کار و تلاش و فعالیت. با نگاهی دیگر به آمار متوجه نکتهای دیگر در بازار کار زنان میشویم و آن هم نگاه مصرفکننده بودن به زن است. یعنی نظر بر این است که زن بیشتر نقش مصرفکننده دارد و نه تولیدکننده. در پاییز امسال از مجموع جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر، زنان ۱۵.۹ درصد جمعیت فعال در کشور را تشکیل میدادند که این نسبت برای مردان در حدود ۶۴ درصد بود.
این آمارها پیش از هرچیز گویای آن است که شرایط بازار کار در ایران نه برای مردان و نه برای زنان مساعد نیست، اما به وضوح مشخص است که شرایط کار برای بانوان به مراتب نامناسبتر است.
بهبود حاصل شده است، اما کافی نیست
این موضوعات را با دبیر کانون کارآفرینان خراسانرضوی در میان گذاشتیم. مرضیه سنویی معتقد است در یک دهه اخیر وضعیت کارآفرینی خانمها و سهمشان در اقتصاد کشور بهبود یافته است. او توضیح میدهد: با افزایش تحصیلاتشان میزان مشارکتشان افزایش پیدا کرده است، اما هنوز اینکه خانمها هم میتوانند کارآفرین باشند در فرهنگ عامه جا نیافتده است و این باعث میشود که وقتی یک خانم میخواهد کارآفرینی کند، با مشکلات متعددی روبهرو شود.
دبیر کانون کارآفرینان خراسان رضوی با اشاره به مشکلاتی که از نظر فرهنگی راه فعالیت اقتصادی بانوان را سد کرده است، میگوید: اگر یک خانم و آقا که هر ۲ کارآفرین هستند، بخواهند از بانک برای یک طرح کارآفرینی وامی دریافت کنند، در شرایط برابر بانک اولویت را به آقا میدهد، چراکه این فرهنگ وجود دارد که مردها بهتر از پس تعهدات بانکی خود بر میآیند، درصورتی که آمارها ممکن است خلاف این موضوع را نشان دهند.
سنویی تمام مشکلات را ناشی از عوامل بیرونی نمیداند و پیکان نقد خود را به سمت بانوان نیز میگیرد و تصریح میکند: یکی از کارهایی که برای موفقیت شغلی لازم است توانایی گفتگو است. خانمها در این زمینه ضعف دارند و برای همین بعد از ورود به کار برای حل مشکلاتشان زمان و توان بیشتری صرف میکنند. زنان باید در این زمینه بیشتر آموزش ببینند و از تجربیات موفق استفاده کنند.
حرف بس است، عمل کنیم!
معصومه رخشی از تولیدکنندگان برتر بوقلمون گوشتی در استان است. او درباره وضعیت حضور زنان در اقتصاد به طور خلاصه نظرش را ارائه میکند: شرایط محیط کسبوکار برای هیچکس مساعد نیست. وقتی که کارآفرینی برای مردها سخت است برای بانوان شرایط کار ۱۰۰ درجه سختتر میشود. رخشی ضمن بیان اینکه مسئولان بعد از ۲۰ سال کار کردن هنوز مرا باور ندارند، میگوید: این در حالی است که من به عنوان یک زن زمینه اشتغال ۲۰ مرد را فراهم کردهام. این فعال اقتصادی با انتقاد از عملکرد سازمانهای مردمنهاد فعال در حوزه کسبوکار زنان میگوید: در جریان هیچ یک از تشکلها نیستم. زمانی هم که اطلاعرسانی میکنند و در جلسات شرکت میکنم، بازخورد مثبتی نمیگیرم. واقعیت ماجرا این است که از ساعتها دور میز نشستن و حرفهای بینتیجه زدن خسته شدهام. من وقتی در این اجتماعات شرکت میکنم، حس رضایت ندارم، چون مشکلی و گرهی از کار من باز نمیکند.
وی با انتقاد به سیاستهای حوزه کار و اشتغال میگوید: کارآفرینی مرد و زن ندارد. آقایانی که کارهای اقتصادی و برنامهریزیهای کلان را انجام میدهند، هیچوقت مجری کار نبودهاند و متوجه دردسرهای تولیدکننده نیستند و سیاستهای اشتباه برای هر کارآفرینی (اعم از مرد و زن) مشکلات عدیده ایجاد میکند. رخشی با اشاره به عملکرد سیستم بانکی میگوید: من تمام سرمایهام را به خارج از شهر منتقل کردهام و ۲۰ سال است که فعالیت میکنم. اکنون بعد از اینهمه سال تولید و اشتغالزایی و بیمهپردازی، شرایط بانک برای پرداخت تسهیلات به من این است که وثیقه ملکی را که درون شهر باشد به بانک ارائه کنم. این فعال اقتصادی میافزاید: این سیاستهای اشتباه است که تولیدکننده را رنج میدهد. من مهاجرت معکوس به روستا کردهام و داراییام را به روستا بردهام. جایی که ارزش افزوده سرمایه کم است. اگر ۲۰ سال پیش با همان سرمایهای که به سمت تولید آمدم و در روستا ملک خریدم، ملکی در شهر خریده بودم، تاکنون قیمت آن حداقل ۱۰ برابر شده بود، درحالیکه ارزش افزوده در روستا کم است.