وقتی آتش جنگ در افغانستان شعلهور شد و بعضی از مردم این کشور رخت سفر بستند تا برای خود جایی آرام برگزینند، معلوم نبود که قرار است آنها در کدام جغرافیا ادامه زندگی خود را تجربه کنند. مثلا پسرعموهای پدرم همهشان به شهر کویته پاکستان رفتند و 40 سال است که در آن سرزمین زندگی میکنند، فرزندانشان همه تابعیت پاکستانی دارند و خودشان هم بخشی از جامعه پاکستان محسوب میشوند.
با آغاز مهاجرت مردم افغانستان، شهرهای مختلف ایران هم میزبان تعداد زیادی از جمعیت مهاجران افغانستانی بود، اما در این بین عدهای بودند که همان روزی که قصد دیار غربت و مهاجرت کردند، مشهد را با سلطان غریبش به عنوان مقصد نهاییشان برگزیدند. در افغانستان به کسی که به زیارت امامرضا(ع) رفته، «زوار» میگویند. زوار همچون کربلایی و حاجی مورد احترام مردم است و خاطرات آنها از سفر به مشهد همیشه شنوندگان زیادی در دورهمیها دارد. هنوز هم وقتی کسی از زیارت مشهد به خانه برمیگردد، اقوام و همسایهها به دیدار او میآیند و دیدن زوار امامرضا(ع) اهمیت زیادی برای مردم مسلمان افغانستان دارد.
سالهای اول دهه هشتاد که موضوع ادامه تحصیل دانشآموزان مهاجر افغانستانی مشکلات زیادی داشت، من که میدیدم همکلاسیهای سال قبلم به یک کلاس بالاتر رفتهاند و من چون مهاجر هستم، هنوز ثبتنام نکردهام، درحالیکه چشمانم خیس اشک بود، به پدر گفتم: چرا شهر مشهد را برای مهاجرت انتخاب کردی؟ او گفت: به دلیل وجود حرم امامرضا(ع). در این 32 سال و در جواب به سؤالهای مختلف بارها این جمله را از پدر و دیگر بزرگان فامیل شنیدهام؛ جوابی کامل که بعد از شنیدنش نتوانستهام هیچ اعتراضی کنم.
قطعا خانواده من و دیگر مهاجران افغانستانی که حالا نزدیک به 4 دهه است که ساکن مشهد و میهمان سفره پر از مهر امامرضا(ع) هستند، آدمهای خوششانسی بودهاند که این فرصت را داشتهاند. کجا بهتر از شهری که صاحبش شمسالشموس است و انیس النفوس؟ کجا بهتر از خانهای که صاحبش غریبالغرباست؟ کجا بهتر از حریمی که آهوی بیابان به آن پناه آورده و مهربانی سلطانش محدود به مسلمانان نبوده است؟
سخنان و روایتهایی که از امام مهربانیها خواندهام، همیشه سرشار از مهربانی، نوعدوستی، امید و عشق بوده است. ارزشهایی که قطعا عمل به آنها میتواند ما را از گرفتاریها رها کند؛ اما گاهی برخی تصمیمات و اقدامات در رابطه با مهاجران افغانستانی با خط مشی و مفاهیمی که از امامان معصوم ما در رابطه با برخورد با همسایه و میهمان به ما رسیده است، تناقض دارد. وجود مضجع شریف امام مهربانیها در مشهد و ایران یکی از مهمترین دلایل حضور مهاجران افغانستانی در این جغرافیاست. 40 سال از حضور افغانستانیها در ایران میگذرد و مردم ایران آنها را بهعنوان عضوی از جامعه پذیرفتهاند، اما مهاجران نگرانیها و مشکلاتی هم دارند؛ مثلا فرزندان آنها که متولد ایران هستند و حالا در دهه دوم و سوم زندگی خود به سر میبرند، سرنوشت نامعلومی از نظر اقامت و تابعیت دارند؛ مردمی که در رنج و سختی کنار برادران و خواهران ایرانیشان بودند، در غمهایشان اشک ریختند و در شادیهایشان خندیدند. در چندماه گذشته اظهار نظرهایی از سوی برخی مقامات دولت ایران آنها را رنجانده است؛ مثل اظهارات سیدعباس عراقچی، معاون وزارت امور خارجه، که گفت: «اگر تحریمهای آمریکا فروش نفت ما را به صفر برساند، مجبور خواهیم شد از اتباع افغان بخواهیم به دلیل هزینههای زیاد ماندنشان، کشور را ترک کنند» اما مهاجران افغانستانی به پنجره فولاد امامرضا(ع) دخیل بستهاند.