حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ دومین ماه قمری ما مسلمانان، ماه صفر است. این ماه از ماههایی است که درباره آن توصیههای فراوان شده است. بعد از ماه محرم که برای ما شیعیان به رنگ خون امامحسین (ع) درآمده است و یادآور اندوه و غم زیاد این فاجعه است، ماه صفر نیز برای ما مسلمانان، یادآور رحلت پیامبر مهربان و اخلاقمدارمان است و بهخصوص برای ما اهالی شهر مشهد، ماه صفر رنگوبوی دیگری از ماتم نیز دارد؛ چون مناسبت «چهلوهشتم» در این ماه قرار دارد که روز شهادت آقا و مولایمان امامرضا (ع) است. باتوجهبه این مناسبتها، قبل از فرارسیدن ماه صفر بهسراغ آداب و اعمال توصیهشده در این ماه رفتهایم که در ادامه میخوانید.
۱. از «صُفْرَه (زردی)» گرفته شده است؛ زیرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاییز و زردی برگ درختان، بوده است.
۲. از «صِفْر (خالی)» گرفته شده است؛ زیرا مردم پس از پایان ماههای حرام، رهسپار جنگ میشدند و شهرها خالی میشد.
در چرایی منحوس بودن ماه صفر، دلایلی ازجمله رحلت پیامبر اکرم (ص)، شهادت امامحسن (ع) و امامرضا (ع) در این ماه را ذکر میکنند. همچنین ابتدای ماه صفر با ورود کاروان اسرای کربلا به شهر شام، مصادف است و نیز آغاز جنگ صفین در نخستین روز صفر بوده است.
در آیه۱۹ سوره قمر و آیه ۱۶ سوره فصلت، روزهایی را که عذاب بر قوم عاد نازل شده است، بهعنوان روزهای نحس نام بردهاند و، چون در برخی روایات اسلامی آمده است که مسلمانان از انجام کارهای مهم در ماه صفر، پرهیز کنند و برای دفع آفات و بلایای این ماه بسیار صدقه دهند، مسلمانان از این ماه بهعنوان ماهی نحس و بدیمن یاد میکنند؛ چون در این ماه وحی قطع میشود. حضرت علی (ع) در اینباره فرمودهاند: «با رحلت پیامبر (ص) چیزی قطع شد که با فوت هیچ احدی قطع نشد».
شیخعباس قمی در مفاتیحالجنان، در بخش اعمال ماه صفر بیان کرده است: «بدان که این ماه (صفر) معروف به نحوست است و شاید سبب آن، واقع شدن وفات رسول خدا (ص) است در آن؛ همچنان که نحوست دوشنبه به این سبب است یا بهجهت آن است که این ماه بعد از سه ماه حرام (ذیالقعده، ذیالحجه و محرم) واقع شده که در آن سه ماه، حرب و قتال نبوده و در این ماه (صفر)، شروع به قتال مینمودند و خانه و منازل از اهلش خالی میشد». از پیامبر اکرم (ص) روایت است که: «هر فردی بشارت پایان یافتن ماه صفر را به من دهد، من بشارت بهشت به او خواهم داد».
در زمان دیدن هلال ماه، سهمرتبه بگویید:
«الله اَکْبَر و سهمرتبه لا إلهَ الَّا آیت الله و سپس بگوید اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا.» و یکی از بهترین دعاهایی که میتوان در زمان رؤیت هلال خواند، دعای چهلوسوم صحیفهسجادیه است.
آنچه درباره ماه صفر مشهور است توصیه به صدقه دادن است. عملی بهتر از صدقه دادن و خواندن دعاهای واردشده نیست و اگر میخواهید از بلاهاى نازلشده این ماه محفوظ بمانید، چنانکه محدث فیض و غیر او گفتهاند، هر روز تا پایان ماه، دهمرتبه این دعا را بخوانید:
«یَا شَدِیدَ الْقُوَى وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّى ا... عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِین».
به غیر از صدقهای که در روز اول ماه میتوانید به نیت کل ماه کنار بگذارید، کمک کردن به دیگران و دادن صدقات مختلف در این ماه، توصیه شده است. پیامبر اکرم (ص) در باب صدقه دادن میفرمایند: «لبخند تو بر روی برادرت، صدقه است. امربهمعروف و نهیازمنکر کردنت، صدقه است. راهنمایی فردی که راه را گم کرده است، صدقه است و دور کردن سنگ و خار و استخوان از راه، صدقه است».
برای روز اول ماه صفر، تلاوت کردن هفتمرتبه سوره «حمد»، توصیه شده است.
خواندن سوره واقعه، یکی از اعمالی است که برای ماه صفر با آداب خاص خود توصیه شده است. به این صورت که اگر اول ماه قمری با روز دوشنبه مصادف شد، همان روز سوره واقعه را ختم کنید. ختم سوره واقعه، یکی از ختمهایی است که بسیار مورد توجه است و بر آن تأکید شده است. اما در ادامه ماه به این صورت باید این سوره را خواند؛ روز اول ماه یکبار سوره واقعه، روز دوم دوبار سوره واقعه را بخوانید، روز سوم سه سوره واقعه تا روز چهاردهم، به همین ترتیب به شماره روزها، سوره واقعه خوانده شود؛ یعنی روز چهاردهم، چهارده سوره واقعه خوانده میشود. این سورهها را میتوان در طول روز و بهمرور زمان خواند.
از اموری که بر آن در همه ماهها تأکید شده است، سه روز روزه گرفتن است. مرحوم علامهمجلسی در زادالمعاد میگوید: «مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است».
خواندن دو رکعت نماز؛ به این نحو که در هر رکعت پس از سوره حمد، سوره انعام را بخوانید و سپس از خداوند متعال بخواهید که شما را از هر ترس و دردی ایمن کند.
خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است. در رکعت اول بعد از حمد، سیمرتبه سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، سیمرتبه سوره قدر بخوانید و بعد از نماز، صدقهای در راه خدا بدهید. هر فردی چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.
در روز سوم ماه صفر، دو رکعت نماز بخوانید: در رکعت اول، سوره حمد و سوره فتح و در رکعت دوم، سوره حمد و سوره توحید را بخوانید. بعد از سلام نماز، صدبار صلوات بفرستید و صدبار آل ابیسفیان را لعنت کنید و صدمرتبه استغفار کنید و سپس حاجت خود را از خدا بخواهید.
در روز اربعین (بیستم ماه صفر) زیارت امامحسین (ع) مستحب است و بر آن تأکید شده است. عنوان «زیارت اربعین» به زمان امامصادق (ع) بازمیگردد. حضرت با وجود بسیاری از ملاحظات، وقتی مردم از ایشان سؤال میکردند که با وجود ترس از خبرچینان و عوامل حکومت، آیا به زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) برویم، میفرمودند که بروید و توصیههایی نیز برای این امر کردهاند.
همچنین در روایتى که شیخطوسى از امام حسن عسکرى (ع) نقل کرده، چنین آمده است: نشانههاى مؤمن پنج چیز است: بهجا آوردن ۵۱ رکعت نماز (۱۷رکعت نماز واجب و ۳۴رکعت نافله) و زیارت امامحسین (ع) در روز اربعین و انگشتر را بر دست راست نهادن، و پیشانى را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسما... الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن.
آیت الله صافیگلپایگانی:بهطور مطلق، چنین مطلبی ثابت نیست و بهطورکلی صدقه به فقیر، دافع بلاست.
آیت الله فاضل لنکرانی:دلیلی بر این معنا نداریم و بر فرض صحت هم با مقداری صدقه، مسئله حل میشود.
آیت الله سیستانی:برای رفع نحسی احتمالی، صدقه بدهید.
آیت الله بهجت:فیالجمله ثابت است و صدقه دادن دعاهای مأثوره، نافع است.
آیت الله مکارمشیرازی:ایام ذاتا سعد و نحس ندارد، مگر بهخاطر حوادثی که در آن واقع شده و لذا، چون در ماه صفر سه تن از معصومین (علیهمالسلام) چشم از جهان بستهاند و همچنین مشکلاتی که برای اسرای کربلا پیش آمد، ممکن است عنوان نحس به خود گرفته باشد. بهعلاوه، چون ماه حرام تمام میشده و دوباره جنگ و نزاع در بین قبایل عرب صورت میگرفته است، و بههرحال میتوان تأثیر آنها را با صدقه و دعا حل کرد.
آیت الله علامهطباطبایی: نحوست و سعادت ایام واردشده، بیش از این دلالت ندارد که سعادت و نحوست بهخاطر حوادثی دینی است که بر حسب ذوق دینی یا بر حسب تأثیر نفوس یا در فلان روز، ایجاد حسن کرده یا باعث قبح و زشتی آن شده و، اما اینکه خود آن روز یا آن قطعه از زمان، متصف میمنت یا شئامت شود و تکوینا خواص دیگری داشته باشد، سایر زمانها آن خواص را نداشته باشد و خلاصه علل و اسباب طبیعی و تکوینی، آن قطعه از زمان را غیر از سایر زمانها کرده باشد، از آن روایات برنمیآید و هر روایتی که برخلاف آنچه گفتیم ظهور داشته باشد، باید یا حمل بر تقیه کرد یا بهکلی طرح کرد.