در نگاه اول به نظر میرسد یک تقاطع بتنی و عظیم مخصوص خودرو، کاملا سخت، مکانیکی و دور از جامعه و انسان است. گرایش به استفاده از خودرو شخصی، افزایش تعداد خودرو در معابر شهری، حجم زیاد ترافیک شهری و کندی تردد در مسیرهای همسطح، عامل اصلی ساخت تقاطعهای غیرهمسطح است، ولی مهندسان در ساخت این تقاطعها بهجز تسهیل تردد خودرو به چه شاخصهایی توجه میکنند یا باید توجه کنند؟ تقاطع غیرهمسطح یک سازه غیراجتماعی است و دیدگاه شهروندان در طراحی و ساخت آن کمتر در نظر گرفته میشود. در این نوع تقاطعها، وزن تسهیل تردد خودرو بهمراتب سنگینتر از تردد عابر پیاده و دوچرخه است. زمانی که یک سازه شهری توجهی به شهروند، خانواده و کودک ننماید، خشنترین سازه خواهد بود. اگر کمی دقت کنید، دیگر سازههای شهری همچون پارکینگ خودروها نیز کمتر به عناصر اجتماعی توجه میکنند. رنگهای خاکستری و تیره، فضاهای بیدفاع و ناامن، روشنایی ضعیف، ارتفاع کوتاه، طراحی سرد و بزرگمقیاس ازجمله نشانههایی است که در این سازهها مشاهده میکنیم. شهروندانی که شرایط اجتماعی و روانی سختی را در زندگی خود تجربه میکنند، بهطور مستقیم و غیرمستقیم از این فضاها تأثیر مثبت و منفی میگیرند. رنگها، طراحیها، نماها و مناظر سازههای شهری، هنگام تردد شهروندان در شهر، بر اذهان آنها و در نتیجه عملکردشان در زندگی تأثیر میگذارند. زمانی که غیراجتماعیترین سازه شهری را اجتماعی طراحی کنیم، میتوانیم در سطوح مختلف بر شهروندان تأثیر مثبت بگذاریم. طراحان، پیمانکاران و البته شهرداری بیشترین نقش را در ارزیابی و پیادهسازی شاخصهای اجتماعی در این نوع سازهها دارند. یک سازه شهری در ۲ بعد خرد و کلان میتواند از نظر اجتماعی ارزیابی شود. تقاطع غیرهمسطح زمانی میتواند به شاخصهای کلان توجه کند که مشخصههایی همچون ضرورت طراحی و ساخت، تسهیل تردد پیاده و سواره در کل شهر، تسهیل تردد حملونقل عمومی در شهر، جابهجایی جمعیت در بخشهای مختلف شهر، تغییرات توقف و تردد در تقاطعهای دیگر و نشانه هویتی مهم در شهر را لحاظ نماید. تقاطع غیرهمسطح در سطح خرد نیز زمانی میتواند داعیه اجتماعی داشته باشد که به رفتارهای شهروندان، مخاطبان و مجاوران خود بپردازد. این بُعد به دلیل تأثیرگذاری مستقیم و سریع بر مردم، بیشتر اهمیت دارد. یک تقاطع غیرهمسطح باید کمترین مزاحمت را هنگام ساخت و کمترین مزاحمت نوری و صدا را پس از بهرهبرداری برای همسایگان داشته باشد. همچنین از توجه به عناصر رنگ در طراحی دیوارهها، ستونها و حفاظها نیز نباید غفلت شود. فضای سبز به این سازهها پیوست میشود، درصورتیکه باید فضای سبز پایدار در آن گنجانده شود. جنس سازه بتن و فلز است، ولی پوشش آن میتواند با مصالح بومی و سنتی پوشیده شود تا دید جذابتری داشته باشد. همچنین زیر این سازه فضاهای بسته و بیدفاعی شکل میگیرد که مستعد بزهکاری و تجمع معتادان خواهد بود. با اختصاص این فضاها به بازی و ورزش یا پوشش آن میتوان از این مشکل نیز پیشگیری کرد. عابرپیاده و دوچرخه میتواند در کنار تردد خودرو، امکان تردد داشته باشد؛ چه اشکالی دارد که شهروندان بتوانند بهصورت پیاده و ایمن از روی این تقاطعها عبور کنند؟ جانمایی امکان تبلیغات و اطلاعرسانیهای شهری و جلوگیری از چسباندن آگهیها و پوسترها نیز اهمیت دارد. طراحی کلی این سازه نیز میتواند حاوی نشانههای هویتبخش و الهامگرفته از مشخصههای شهر و تاریخ آن باشد و هویتساز شود؛ و قس علی هذا. آری اگرچه اولویت اصلی تقاطع غیرهمسطح، شاخصهای اجتماعی نیست، با نگاه اجتماعی در طراحی یک سازه ترافیکی میتوانیم آثاری بهمراتب بیشتر و بهتر بر زندگی شهروندان داشته باشیم و باعث شویم آنها با افتخار از آن بگویند و استفاده کنند.