زهرا شریعتی | شهرآرانیوز یکی از چالشهای پدرومادرها برای شرکت در مراسم عزاداری و جشن اهلبیت (ع)، بازیگوشی و سروصدای بچههاست؛ بهویژه اگر سخنران و گردانندگان مجلس، به شلوغبازیهایشان حساس هم باشند. همین مشکل باعث میشود پدرومادرها یا تنها در هیئت شرکت کنند یا کلا از خیرش بگذرند.
بعضی هیئتها برای رفع این دغدغه، در کنار هیئت، بخشی بهعنوان مهدکودک در نظر گرفتند که معمولا با حضور یک مربی و برنامههای کودکانه مثل نقاشی و رنگآمیزی، بچهها را طی مراسم مشغول میکرد و تا حدی سروصداها کنترل میشد. سوژههای استفادهشده در رنگآمیزیها برگرفته از مفاهیم دینی بود، اما هم برای بچهها تفاوت چندانی با مهدکودکهای دیگر نداشت و نوعی تکرار بود و هم بچهها که در سن یادگیری بودند، از فرصت مشارکت در سوگواری و آشنایی با آیینهای سنتی و مذهبی محروم میماندند.
دراینمیان «حسینیه کودک» ایده جالب و جذابی بود که برای جبران خلأهای مهدکودک به فکر متولیان برخی هیئتها رسید و با اجرای آن چند سالی است که دیگر در سهضلعی والدین، هیئت و بچهها، همه ذینفعاند و راضی. گزارش پیشرو کارکردها و آثار و برکات حسینیه کودک را از زبان پدرومادرها و دستاندرکاران دو هیئت فعال و مطرح شهر روایت میکند.
هیئت اهالی هنر و رسانه مشهد یا همان هیئت ماه، با اینکه خودش نوپاست و از دهه دوم محرم سال گذشته شروع به فعالیت کرده است، از همان ابتدا فکر همه چیز ازجمله حسینیه کودک و فرصت نقش آفرینی نوجوانان را کرده بود. استقبال بچهها آن قدر زیاد است که با اینکه رده سنی پذیرش آن از سه چهار سال تا هشت نه سال است و امسال مکان حسینیه هم بزرگتر شده است، به دلیل پرشدن ظرفیت، ناچار بچهها به تفکیک سن، شیفت بندی میشوند تا همه بتوانند از حسینیه استفاده کنند. حتی غیر از اعضای هیئت، ساکنان منطقه هم بچه هایشان را میآورند.
خانم جهانشاهی، از متولیان حسینیه کودک هیئت ماه، میگوید: برخلاف سال گذشته، امسال از اول تا آخر مراسم هیئت، حسینیه کودک هم با برنامههای متنوع ازجمله مداحی و سینه زنی دایر بود، چراکه نگرش ما صرفا نگهداری و سرگرم کردن بچهها با بازی و نقاشی نیست، بلکه میخواهیم بچهها از عزاداری هم دور نمانند. ازاین رو، علاوه بر برنامههای رایج در مهدها مانند نقاشی و کاردستی، متناسب با روحیات بچهها مراسم عزاداری و جشن برپا میکنیم؛ مثلا سخنرانی را در قالب قصه گویی و نقالی شاهنامه و داستانهای تاریخی و مدیحه سرایی، اجرای نمایش و دکلمه خوانی را توسط کودکان و نوجوانان یا با استفاده از ظرفیت هنرمندان خود هیئت ارائه میدهیم.
به این ترتیب، هم پدرومادرها راحت و آسوده اند، هم بچهها راضی و مشتاق. افزون بر این، حسینیه کودک زمینه ابراز احساسات، مسئولیت پذیری و هویت بخشی به بچهها را نیز فراهم میکند: بچههای بزرگتر برای مراسم سوگواری، لباس و دشداشه میآورند، شال عزا میاندازند و میان داری میکنند. برخی دیگر با پیکسلی که رویش واژه خادم نقش بسته است، مسئولیت پذیرایی یا انتظامات را دارند. عدهای برای کوچک ترها اوریگامی میسازند و چند نفر هم عهده دار جمع آوری نقاشی کودکان هستند. در مجموع، مجلس را از خودشان میدانند و دوست دارند در اداره آن سهیم باشند.
فضای لطیف و حال وهوای سوگواری بی غل وغش کودکان هم دیدن و شنیدن دارد: بارها شاهد بوده ام بچهها پای نقالی و قصه گویی، معصومانه اشک میریزند، حتی برخی که اشک ندارند، آن قدر درک میکنند که حالت حزن و گریه به خود میگیرند. دمها را هم شاید نتوانند درست تلفظ کنند، ولی پرشور همراهی میکنند. بعضی هم که دست به نقاشی شان خوب است، بدون اینکه ما چیزی بگوییم، قلم و کاغذ میگیرند و صحنههای عاشورا را نقاشی و هم زمان روایت میکنند.
خانم عقیلی یکی از مادران است که هر سه فرزندش (دختر نه ساله و پسر پنج ساله و دختر دوونیم ساله) مشتاق برنامههای حسینیه کودک هستند و میگوید: فرزندان ما اولین بار بود که در حسینیه کودک حاضر میشدند و خیلی برایشان جذاب بود؛ هم بازی میکردند هم عزاداری و هدیه و خوراکی هم نصیبشان میشد.
از طرفی، ملزم به ماندن در حسینیه هم نیستند و میتوانند پیش والدین رفت وآمد داشته باشند. هر شب که حسینیه برنامه نقالی داشت، فردایش پسرم چوب برمی داشت و در خانه نقش نقال را بازی میکرد. دخترم نیز که ماجراهای نقالی را حفظ است، در کنار اجرای برادرش برایمان نقالی میکرد؛ خیلی به حسینیه عادت کرده اند و بعد از پایان مراسم محرم مدام میگفتند چه بد که تمام شده است و کاش هنوز برقرار بود.
حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد قاسمپور، عضو هیئت امنای هیئت ماه، نیز وجود حسینیه کودک را لازمه جلسات خانوادگی ازجمله هیئت و عامل استقبال مخاطبان میداند: در هیئت ماه، بچهها آزاد بودند و کسی آنها را دعوا نمیکرد و مزاحم نمیدانست (حتی فضای جداکننده میان آقایان و بانوان در هیئت برای سهولت ارتباط خانوادهها و رفت وآمد بچه ها، بسیار کوتاه طراحی شده است)، اما از آنجا که کودکان و نوجوانان هم نیازمند دریافت محتوا و پیامهای عاشورایی هستند و درعین حال نمیتوانند با برنامههای بزرگ سالان ارتباط برقرار کنند، از همان جلسات اولیه تصمیم گرفتیم حسینیه کودک را راه اندازی کنیم که بازخوردها نشان میدهد تجربه خوبی بوده است و شرکت کنندگان رضایت خوبی دارند.
هیئت لبیک (دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب) از دیگر هیئتهایی است که حسینیه کودک دارد یا بهتر بگوییم پیشتاز این عرصه در مشهد است و ۹ سالی میشود به صورت اختصاصی از بچهها میزبانی میکند. این طور که نفیسه لقمانی، مسئول واحد خواهران هیئت لبیک میگوید، بسیاری از اعضا به واسطه همین مزیت حسینیه کودک پای ثابت هیئت شده اند، چراکه خانوادهها خیالشان از شلوغ کاری بچهها راحت است.
پخش کلیپ، مسابقه، بازیهای حرکتی، قصه گویی، هم خوانی، تولید کاردستی و... از برنامههای این حسینیه است که هر شب به حدود صد کودک و نوجوان در دو بخش جداگانه (کمتر از هفت سال و بیش از هفت سال) خدمت میکند. گاهی هم مجموعه «خانه هم بازی» با بستههای ویژه خود برای محرم، اجرای برنامهها را به عهده میگیرد.
لقمانی با اشاره به اینکه هیئت لبیک درصدد طراحی برنامههای ویژه برای نوجوانان است، ادامه میدهد: در راستای کشف استعداد دختران نوجوانان، یکی از برنامههای حسینیه کودک، آموزش کارهای هنری مثل نمددوزی است که آنها هم به کوچک ترها یاد میدهند. پسرها هم معمولا مسئولیت پذیرایی، انتظامات و... را برعهده میگیرند و از اینکه در کارها مشارکت میکنند، خوش حال اند. در مجموع، بچهها آن قدر دوست دارند به این هیئت بیایند که گاهی والدین حتی اگر خودشان هم نتوانند، بچهها را میآورند.
او همچنین از اشک ریختن معصومانه دختربچههای سه چهارساله پای قصه حضرت رقیه (س)، هم ذات پنداری و درک مفاهیم خوب و بد توسط بچهها در برنامههای حسینیه سخن میگوید.
خانم فدایی یکی از اعضای هیئت لبیک است که پسر کلاس چهارم و دختر کلاس دومش از حسینیه کودک استفاده میکنند. او میگوید: اینجا اولین هیئتی بود که میتوانستم با بچهها ازجمله دختر چهل روزه ام حاضر شوم و صرفا به همین دلیل انتخابش کرده بودم؛ اما بعد تفاوتهای دیگری هم در آن دیدم و پای ثابتش شدم.
دوست داشتم بچه هایم برای رشد اجتماعی در چنین محیطی قرار بگیرند که در عین دورهم بودن با هم سالان، به شکلی سالم دوست یابی کنند و آسیب نبینند. پسرم آن قدر از محیط حسینیه و هیئت راضی است که دوستان مدرسه اش را هم آورده است. دخترم نیز از هیئت که برمی گردیم، با ذوق و هیجان قصههای جدیدی را که یاد گرفته است، تعریف میکند.