غلامرضا زوزنی | شهرآرارنیوز - میتوان گفت «تنها» تنها خنیاگر موسیقی مقامی خراسان است که روزنهای نو برای روشن ماندن چراغی که چندی است سو سو میزند یافته، «تنها» برای احیای نابترین میراث هنری سرزمینمان خراسان و سپردنش به نسلهای بعد از خود جامه نت بر قبای موسیقی مقامی پوشانده است؛یک ساختار شکنی هنرمندانه که شاید روزی هیچکس فکرش را هم نمیکرد.
چندی پیش، تازهترین تلاش «عزیز تنها» برای تثبیت موسیقی اصیلِ مقامیِ شرقِ خراسان درقالب کتابی با عنوان «نقش پیلتان» رونمایی و گزارشی از مراسم رونمایی از آن در همین صفحه منتشر شد. به همین بهانه سراغی گرفتیم از این خنیاگر که سال گذشته در دیدار اصحاب فرهنگ و هنر با رئیسجمهور، دوتار نواخت. در این گفتوگو با او درباره اهمیت کتابی که نوشته است، گپ زدیم.
همه 142مقامی که در «مشق پیلتان »آمده است، مربوط به شرق خراسان است که جمعآوری، مکتوب و نتنویسی شده است. کارِ ویژه دیگری که در این کتاب رخ داده، این است که اشعار هر قطعه از موسیقیهای مقامی هم درکنار آن آمده است جمعآوری این اشعار نیز کار کمزحمتی نبوده است.
تنها میگوید:«این کتاب حاصل پژوهش میدانی است و منبع مکتوب ندارد. بسیاری از اشعاری که از قبل مانده است، شفاهی است. باید این اشعار را بهصورت شفاهی میشنیدم و اجرا میکردم. بسیاری از مقامهایی را که از قدیم روی نوار کاست مانده بود، گوش کردم. از آدمهای مختلف آنها را گرفتم. با استادان خراسان همانند پورعطایی، درپور، تخمکار، سرور احمدی، دامنپاک و دیگران صحبت کردم که مصاحبههای مکتوب چند تن از آنها در این کتاب نیز وجود دارد. مقامها درواقع مجموعهای از گفتههای همه اینهاست.»
مقام جاودانگی موسیقی برای آینده
با این حساب یکی از کارهایی را که «مشق پیلتان »برای موسیقی مقامی انجام داده است، میتوان همین کتابت مقامها و اشعار آنها دانست؛ چراکه پیشتر برای تعدادی از آنها نسخه نوشتهشدهای وجود نداشته و در این کتاب برای همیشه ثبت شده است. قبل از این اهالی موسیقی و پژوهشگران و تاریخنویسان همواره نگران بودند که موسیقی مقامی خراسان از بین برود اما با مشق پیلتان، بخشی از این نگرانی رفع شده است: «نوع، سبک و شیوه پنجه هر استاد با دیگری متفاوت و منحصربهفرد است. نمیشود این پنجهنوازی را منتقل کرد اما حداقل الآن اطمینان دارم این مقامهایی که آنها مینواختند، در این کتاب وجود دارد و مقام و آواز و اشعارشان برای نسلهای آینده باقی خواهد ماند.»
از دیگر نکاتی که «مشق پیلتان »را بر قله اهمیت مینشاند، نوآورانه بودنش است؛ به این ترتیب که در این کتاب برای اولینبار مقامهای موسیقی، نتنویسی شده است. این نوآوری، موهبتهایی را برای موسیقی مقامی بههمراه دارد، به گفته عزیز تنها «سالها قبل، محمدتقی مسعودیه، پدر موسیقیشناسی قومی ایران، کتابهایی را از نواحی ایران آوانگاری کرده است. « آوانگاری نسبتبه این کاری که من انجام دادهام(نتنویسی) مقداری پیچیدهتر است و خواندن آن هم سختتر و دشوارتر، اما در این کتاب مقامها نتنویسی شده است و برای آنهایی که میتوانند نتخوانی کنند، مفهوم شده است، با این حال این اولین کتابی است که موسیقیهای خراسان را به نت تبدیل کرده است.»
در نگاه اول به نظر میرسد نتنویسی این مقامها جنبه آموزشی داشته باشد اما «تنها» این کتاب را یک متن آموزشی صرف نمیداند: «انگیزه اصلیام برای گردآوری این مقامها، ثبت پژوهشی مقامهای شرق خراسان بود تا هرکه موسیقی بلد است، با آن ارتباط برقرار کند. موضوع آموزشی بودن کتاب در درجه بعدی اهمیت و انگیزهام قرار دارد. تلاش کردم کسانی که در خارج از خراسان و حتی خارج از کشور هستند و به استادان موسیقی دسترسی ندارند، با راهنماییهای «مشق پیلتان »دوتارنوازی را فرابگیرند و جدای از این، بتوانند مقامهایی را که در شرق خراسان با دوتار نواخته میشود، با سازهای دیگر بنوازند. هرچند که این نتها مخصوص دوتار است و شاید حسوحالی را که دوتار ایجاد میکند، سازهای دیگر نتوانند بهوجود بیاورند اما باید توجه کرد که نت یک زبان جهانی است و این کتاب، دوتارنوازی شرق خراسان را به زبان جهانی تبدیل کرده است.»
در گذشته بسیاری از استادان موسیقی مقامیمقام هایی را که اجرا میکردند، درقالب نت نمیدیدند و این زبان جهانی را برای آن متصور نبودند و مقامهای موسیقی مقامی را از نتنویسی بینیاز میپنداشتند. آموزشها و نوازشها بهصورت شنیداری انجام میشد و این رویه هنوز هم ادامه دارد.
اما نوازنده و استاد موسیقی مقامی خراسان باور دارد: « نداشتن نت فقط به موسیقی مقامی اختصاص ندارد. موسیقی سنتی هم نت نداشته است اما اکنون همه با نت موسیقی سنتی کار میکنند. در خراسان همه مقامها شنیداری است و تنها من هستم که مقامهای موسیقی مقامی را با نت آموزش میدهم. به نظر من مقامی که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده، تغییراتی را در خود داشته است؛ مثلا «اشتر خجو» که ما با دوتار مینوازیم، با آنچه در 100سال پیش نواخته میشد، متفاوت است. هر نسلی آمده، آن را ویرایش کرده، تغییر داده و حسوحال خودش را به آن افزوده است؛ البته این تغییرات هم خوب است و هم بد. خوب است از این منظر که باعث بروز خلاقیت در اجرای موسیقی مقامی شده است و بدش برای این است که دیگر ملودی قبلی و حسوحالی را که در آن وجود داشته، نسل بعد دراختیار ندارد. مکتوب کردن و ثبت و ضبط آنچه از گذشته مانده است، باعث حفظ میراث آنها برای ما میشود.»
به نظر میرسد مکتوب کردن و ترسیم چهارچوب برای نوازندگی موسیقی مقامی، قدری این موسیقی را از خلاقیت و نوآوری هنرمندان در سالهای بعد دور کند؛ موضوعی که عزیز تنها آن را بهکلی رد میکند و این کتاب و نمونههای آن را برای ثبت و ماندگاری میراث گذشتگان موسیقی ضروری میداند: «هر کسی موسیقی را با حسوحال خودش کار میکند. هنرمندی که دوتار مینوازد، پنجه و حسوحال متفاوتی با هنرمند دیگر دارد. اصلیترین کاربردی که «مشق پیلتان »دارد، حفظ اصالت و پایه اصلی آن است. درواقع در این کتاب، شاکله اصلی حفظ شده است اما جای ابتکار و ابداع باز است و اتفاقا با نتنویسی مقامهای موسیقی شرق خراسان فضا برای ابتکار، بیشتر شده است. مثل این است که بگوییم ایجاد دستگاههای موسیقی باعث از بین رفتن خلاقیت در آواز شده است، درصورتیکه اینگونه نیست. هر استادی با لحن خودش اجرا میکند.»