به گزارش شهرآرانیوز، بدایار بهبودی در ۶ تیر ۱۳۲۷ در حیدریه قزوین پا به عرصه گیتی نهاد و پس از سپری کردن تحصیلات اولیه و اخذ دیپلم از طریق شرکت در کنکور ورودی دانشکده افسری به استخدام ارتش درآمد و پس از گذراندن دوران سه ساله آموزش افسری در سال ۱۳۵۱ به درجه ستوان دومی نائل شد.
وی پس از آن برای گذراندن دورههای مقدماتی به مرکز آموزش پیاده شیراز اعزام و پس از آن به لشکر ۱۶زرهی قزوین رفت که در معیت رزمندگان آن لشکر از ابتدای جنگ تحمیلی تا پایان سال۱۳۶۰ در مناطق تنگه رقابیه، تنگه چزابه و بستان در مشاغل فرمانده دسته و فرماندهی گروهان حضوری فعال داشت.
پس از آن در سال ۱۳۶۱ در مناطق عملیاتی کرخه نور، ایستگاه حمید، جفیر، پاسگاه خاتم منطقه قاسملو، پیرانشهر و سوسنگرد انجام وظیفه کرد. بهبودی در سال ۱۳۶۲ به لشکر ۸۱ زرهی منتقل شد و در اوایل سال۱۳۶۳ به عنوان فرمانده گردان ۱۱۹ پیاده تیپ ۱ لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه منصوب شد و به دلیل شجاعت در عملیات عاشورا در یک آبان ۱۳۶۳ برای این دلاور درخواست یک سال ارشدیت شد.
سرگرد بهبودی در طول حضور در مناطق عملیاتی دچار مجروحیتهای متعددی شد و سرانجام در ۲۵آبان سال۱۳۶۳ در منطقه میمک بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی و انفجار مین از ناحیه هر دو پا مجروح شد که پای چپ وی قطع و در ادامه روند جراحت و آسیب وارده به فیض عظیم شهادت نائل شد.
حسین سیدبر، سرباز وظیفه گروه ۴۴۴ مهندسی رزمی شمال شرق نزاجا و شاعر مشهدی به یاد شهید بدایار بهبودی، شهید محوری ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۲ شعری سروده و آن را تقدیم این شهید و خانواده معظم آن کرده است که به شرح ذیل است:
میرفت از این خاک، سبکبار بدایار
گفتند که عاشق شده اینبار بدایار
آشفته و سرگشتهی دیدار خدا بود
آشفته و دلبستهی ایثار بدایار
یک بار هم از شوق شهادت نهراسید
از مرگ خود انگار نه انگار بدایار
پای دلش از جنگ نلرزید زمانی
در همهمهی ترکش پیکار بدایار
از بهر نگهداری هر قطعهی این خاک
گلگون شده پیراهن بسیار بدایار
نزدیک چهل سال گذشت و نسرودیم
جز نام تو را آی بدایار بدایار...
دیدند که در نامهی خونین شهادت
امضا زده انگار سپیدار «بدایار »