مریم محبی | شهرآرانیوز هم زمان با ۹ نوامبر و ۱۸ آبان، زادروز علامه اقبال لاهوری، شاعر پارسی گوی اهل پاکستان، کنسولگری جمهوری اسلامی پاکستان با همکاری «قطب علمی فردوسی و شاهنامه دانشگاه فردوسی مشهد»، مجلس بزرگداشتی را با هدف یادبود این شاعر، در کنسولگری این کشور در شهر مشهد برگزار کرد.
دکتر محمدجعفر یاحقی، دکتر غلامرضا حسنی، دکتر محمدرضا پهلوان نژاد، دکتر مرتضی چرمگی عمرانی، دکتر حکیمه دسترنجی، دکتر سیدمهدی زرقانی، دکتر مریم صالحی نیا، دکتر علیرضا قیامتی، دکتر حامد مهراد و دکتر فرخنده فاضل بخششی از استادان دانشگاههای مشهد و تهران، از سخنرانان و حاضران در این محفل بودند.
سرآغاز این نشست با صحبتهای محمد شهریار، سرکنسول پاکستان در مشهد، همراه بود. او با توضیحات مختصری درباره زندگی این شاعر، از این گفت که اقبال نخستین کسی بوده است که ایده وجود یک کشور مستقل را مطرح کرد؛ ایدهای که به شکل گیری این کشور منجر شد. شهریار سپس از علاقه وافر اقبال به ایران و فرهنگ ایرانی گفت و اینکه خیلیها او را فردوسی برون مرزی مینامند.
او همچنین به این نکته اشاره کرد که اشعار و نوشتههای علامه اقبال از مهمترین آثار ادبی پاکستان به شمار میرود و اشعار او، چه آنها که به زبان اردو سروده شده و چه آنها که به زبان فارسی است، دربرگیرنده مفاهیم عرفانی است.
سرکنسول پاکستان که بخشی از صحبت هایش را به زبان فارسی و بخشی دیگر را به زبان انگلیسی بیان کرد، از این گفت که یادگیری زبان فارسی را مدیون دانشگاه فردوسی مشهد و استادان مجرب آن است.
سپس غلامرضا حسنی، ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، پشت تریبون رفت و از این گفت که تعهد انسانی و اجتماعی ویژگی بارز اقبال است. او درباره درون مایه اشعار این شاعر گفت: «قلمرو زبان اقبال، قلمرو توحیدی است. او در کلام و ادبیاتش همیشه مسیر الهی و توحیدی را دنبال کرده است. از این جهت، حتی به اندیشه یونانی و علوم انسانی متکی بر یونان نقد داشت و مسلمانان را بر آن میداشت که رویکردشان در مسیر اسلامی باید مبتنی بر دین مبین اسلام باشد. در همه اشعار او اکسیر هم بستگی متکی بر روح الهی استوار بوده و کلام او بر پیوستگی و هم بستگی و دوری از نزاع تکیه داشته است.»
او همچنین به بیان این نکته پرداخت که اقبال از شعر به عنوان ابزار معرفی خودش استفاده نمیکند و از آن برای ایجاد یک جامعه سالم بهره میبرد: «این شاعر حتی در حوزه روان شناختی فردی هم انسان را به وجود خودش و توانایی هایش رهنمون میشود.»
دکتر محمدجعفر یاحقی، مدیر قطب علمی فردوسی و شاهنامه دانشگاه فردوسی مشهد نیز در جایگاه دبیر این نشست، دقایقی کوتاه درباره این شاعر صحبت کرد و گفت:
«اقبال لاهوری برای ما محترم است، چون شایستگیهای زیادی را درباره ایران و زبان فارسی از خودش نشان داده است. یکی از زمینههای ارتباطی بین دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه پاکستان، این شاعر و آثارش است و درواقع با هدف شکل گیری ارتباطات بیشتر، پیشنهاد کردیم کرسی فردوسی شناسی در دانشگاه پنجاب شکل بگیرد. کشور پاکستان خیلی برای ما محترم است. شکرگزار ارتباطی که وجود دارد، هستیم. امیدوارم این نشست سرآغاز همکاریهای بیشتر بین این دو کشور باشد و در روزگاری که پر است از جنگ و خون ریزی، به صلح بیندیشیم و همدلی و دوستی.»
در ادامه این همایش، دکتر حکیمه دسترنجی، استاد دانشگاه پیام نور واحد تهران، با موضوع «دورههای مختلف اقبال شناسی در ایران، چشم اندازها و چالش ها» به ایراد سخن پرداخت. او گفت: «اگر آغاز اقبال شناسی در ایران را سال ۱۳۰۵ در نظر بگیریم، این نکته مسلم است که صدای ترانه تأثیرگذار اقبال را، ایرانیان فرهیخته به گوش جان فهمیده اند و با آن ارتباطی مستحکم برقرار کرده اند. این سیروسلوک میان ایران و اقبال تا امروز به حیات خود ادامه داده و دورههای مختلفی را گذرانده است.»
او در ادامه از ملک الشعرا بهار، علامه دهخدا، سعید نفیسی، محمد معین، امیری فیروزکوهی و چند تن دیگر به عنوان بزرگانی نام برد که در اولین دوره اقبال شناسی در ایران، به شناخت اقبال و شعر او پرداخته اند. دسترنجی در انتهای صحبت هایش نیز با اشاره به اینکه دوره کنونی، دوره هشتم اقبال شناسی در ایران محسوب میشود، از لزوم توجه به نقد آثار موجود در این زمینه گفت؛ اینکه شناخت این روند و تحلیل و بررسی آثاری که در این زمینه وجود دارد و همچنین، نقد اقبال پژوهی در ایران پس از یک قرن، از ضروریات است تا به آسیب شناسی این جریان بپردازد و نقاط ضعف و قوت آن را مشخص کند.
در بخش دیگری از این همایش، دکتر حامد مهراد، دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد و سخنران جوان این نشست، دقایقی درباره اقبال و جوانان صحبت کرد. او در بخشی از صحبت هایش گفت: «موضوع جوانان در شعر اقبال نمیتواند جدا از ابعاد گوناگون شخصیت او باشد.» مهراد سپس با طرح این پرسش که وقتی از جوان در اندیشه اقبال صحبت میکنیم، از چه کسی حرف میزنیم، گفت: «در نگاه اول با یک تصویر آرمانی از جوان در شعر اقبال روبه رو میشویم
در این تصویر آرمانی، جوان حق طلب است، عزمی آهنین دارد و مرگ با عزت را به زندگی با ذلت ترجیح میدهد. اقبال درواقع آرزوی پرورش چنین جوانانی را در سر میپرورانده است و شاهدش هم میشود بیتهایی مثل این: من که نومیدم ز پیران کهن/ دارم از نسلی که میآید سخن.»
مهراد ضمن صحبت هایش به جایگاه شعر فارسی نیز پرداخت و یادآور شد که زبان فارسی همیشه به عنوان یک رکن مهم در هویت ایرانی، نقش فرهنگی خودش را در فراسوی مرزهای سیاسی ایفا کرده است، اما دراین میان نباید نقش هویتی و پیونددهنده شعر فارسی را نیز نادیده بگیریم.
مرتضی عمرانی، از استادان دانشگاه پیام نور، نیز دقایقی درباره «اولینها در نگاه ایرانیان به اقبال و شعر او» صحبت کرد. او با ذکر این نکته که این شاعر شخصیتی چندوجهی و جامع الاطراف داشته است، گفت: «اقبال در آشتی دادن گذشته و حال، سرآمد اندیشمندان زمان خود شد. او درپی گشودن افقهایی نو بود و اشعار او مبین اعتقاد راسخ او درباره آزادی انسان است.»
بخش دیگر این نشست، به صحبت درباره تصویر استعاری اقبال اختصاص پیدا کرد؛ موضوعی که دکتر سیدمهدی زرقانی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد، با اتکا به غزل معروف «چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما/ای جوانان عجم جان من و جان شما»، در باب آن سخنهایی ایراد کرد. او با اشاره به اینکه آشنایی او با این شاعر به واسطه همین شعر است، گفت: «در بین اشعار فارسی او، این غزل بهتر از دیگر اشعارش شخصیت این شاعر را بازنمایی میکند.
از همین باب تصمیم گرفتم تصویری استعاری را که اقبال در نخستین منظومه اش یعنی اسرار خودی ارائه میدهد، در اینجا بررسی کنم.» زرقانی پیش از بیان چند نمونه از این استعارهها یک نکته دیگر هم گفت؛ اینکه «اقبال و روشن فکران زمان او همه در برابر یک مسئله قرار گرفتند و آن هم رویارویی با غرب بود. شیفتگی به غرب در آغاز قرن بیستم اتفاق افتاد و اقبال از میان این شیفتگی برآمد. او یک خودتحقیری را بین مردم حس میکند و در کنار این، البته فرهنگ خودش را نیز میبیند.»
او در ادامه به چند کلان استعاره در این منظومه اشاره کرد که اقبال با آنها درواقع به معرفی خودش میپردازد؛ کلان استعارههایی مانند شاعر گل و گیاه است (شبنم طوفان به دوش...)، شاعر آسمان است (صبح برآمده از خاور یا شب شکن)، شاعر نوازنده است (آوازی که از اندازه ساز بزرگتر است)، شاعر دریاست (قطرهای هم پای دریا) و اینکه شاعر عاشق است. درواقع اقبال با تصاویری که از خود ارائه میدهد، یک جور رسالت پیامبری برای خودش قائل است.
در بخش دوم این برنامه، دکتر محمدرضا پهلوان نژاد، استاد دانشگاه فردوسی مشهد، دقایقی درباره طرح وارههای موجود در شعر اقبال صحبت کرد و گفت: «می توانیم با بررسی طرح وارههای حجمی در اشعار این شاعر در راستای آشکارکردن افکار او که همانا وحدت گرایی امت اسلامی است و یکپارچگی مسلمانان برابر ظلم و استبداد، بگوییم که او اتحاد افراد را عامل نجات دهنده ملت میداند.»
دکتر علیرضا قیامتی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد، دیگر استاد حاضر در این نشست بود که درباره اندیشههای اقبال و ایران سخن گفت: «ایران در اندیشه اقبال فقط به زبان فارسی محدود نمیشود. او فرهنگ ایران را از میان فرهنگهای دیگری که میشناسد، انتخاب میکند و میپذیرد. زبان فارسی را در زمانهای انتخاب میکند که در شرف نابودی است و به آن بی مهری شده است. او به خوبی آگاه بود که زبان فارسی میتواند اندیشههای او را به بهترین شکل به منصه ظهور برساند.
علامه اقبال همچنین از فردوسی به عنوان دانای توس یاد میکند و اصطلاحات مرتبط با شاهنامه در اشعارش به چشم میخورد. در کنار همه این صحبت ها، از موسیقی ایران هم غافل نیست. همچنین، نمادهای ایرانی بسیاری در اشعار او یافت میشود. شهرهای مختلفی در اشعار اقبال به چشم میخورد که مقصود از همه آنها یک ایران فرهنگی است. درواقع زبان فارسی باعث شد اقبال وجه جهانی تری پیدا کند. او شاعری است که میتواند بزرگترین عامل پیوند بین ایران و پاکستان باشد.»
دکتر فرخنده فاضل، مدیر انتشارات آهنگ قلم، نیز در انتهای این برنامه دقایقی را به صحبت درباره اقبال، خود و دیگران با زبان انگلیسی اختصاص داد.
پایان بخش همایش بزرگداشت اقبال لاهوری نیز، با رونمایی از چهار کتاب درباره این شاعر فارسی گوی اهل پاکستان همراه بود؛ کتابهایی با عنوان «اقبال ما» و «اقبال در جهان معاصر فارسی» که درواقع ادامه کتاب اول است و «ایران و اقبال» که همگی جزو تألیفات دکتر حکیمه دسترنجی است. ترجمه اردوی کتاب «جویبار لحظه ها» از محمدجعفر یاحقی نیز چهارمین کتابی بود که در این نشست از آن رونمایی شد.