مرتضی اخوان - دروازهبان، مرد شمارهیک هر تیمی است؛ مردی که از سنگر تیمش دربرابر آماج حملات حریف محافظت میکند. خیلیها معتقدند دروازهبانها مهمترین بازیکنان جنگ مستطیل سبز هستند. او هم وقتی همه بازیکنان، کادر فنی و تماشاچیان روی سکوها ناامید میشدند، با خروجهای باورنکردنیاش، تکبهتکهای وحشتناک را به قابهای ماندگار بدل میکرد. مجید نمایی، سنگربان پیام در اواخر دهه60 و اوایل دهه70، همیشه شماره یک میپوشید و به خروجهایش معروف بود؛ خروجهای نجاتبخشی که به مؤلفه تأثیرگذار بازی او در تیمش تبدیل شده بود. پیشکسوت این هفته «سهشنبهها با پیشکسوتان فوتبال»، فوتبال را با یک مصدومیت سخت کنار گذاشت و الا شاید سالهای بیشتری در دروازه سبزقبایان پیامی در آن زمان میدرخشید. او حالا فقط چند روز تا بازنشستگی از کار فاصله دارد و قرار است بعد از پوشیدن جامه پیشکسوتی در فوتبال، حالا جامه پیشکسوتی در زندگی را به تن کند. مجید نمایی، میهمان این هفته ماست.
به وقت تولد
متولد 20شهریور46 در محله وحدت مشهد هستم. در خانوادهای پُرجمعیت به دنیا آمدم. خانوادهای که 5 خواهر و 5 برادر بودیم؛ اما بین تمام بچهها من بهصورت حرفهای ورزش را دنبال کردم.
تعداد فرزندان
2 فرزند دارم؛ یک پسر و یک دختر. دخترم ورزش همگانی کار میکند و پسرم هم تا رده نوجوانان و جوانان فوتبال بازی میکرد، اما بهیکباره گفت دیگر نمیخواهم فوتبال بازی کنم! همسرم هم یک کوهنورد حرفهای است.
فعالیتها و افتخارات فوتبالی
فوتبالم را از جوانان پیام شروع کردم. در مسابقات قهرمانی جوانان استان همراه پیام با مربیگری احمد حامد به مقام سومی رسیدیم. بعد از آن بود که به عضویت تیم جوانان خراسان درآمدم و در سال65 توانستیم در قهرمانی کشور که در اصفهان برگزار شد، سوم شویم. همانموقع سرمربی تیم جوانان خراسان، اسماعیل شجیع، از من خواستند که به عضویت تیم بزرگسالان هلالاحمر دربیایم و از آنجا در هلالاحمر بازی کردم تا وقتی که هلالاحمر با هدف گلکار تلفیق شد و تیم با نام آستان قدس در مسابقات حاضر میشد. سال69 به عضویت تیم فوتبال پیام درآمدم و چندسالی برای این تیم بازی کردم تا اینکه سال74 بهخاطر مسائلی از پیام جدا شدم و به تاکسیرانی رفتم. در این تیم بود که در بازی با لشکر77 از ناحیه لگن مصدومیت شدیدی پیدا کردم و فوتبال را همانجا کنار گذاشتم.
دوران مربیگری
بعد از مصدومیت یکیدوسالی خانهنشین شدم و بعد هم دیگر انگیزهای برای رفتن بهسمت مربیگری نداشتم و وارد این جرگه نشدم.
شغل در کنار فوتبال
من کارمند بانک ملت هستم و 6 روز دیگر بازنشسته میشوم.
خودرو و منزل
یک خودرو206 دارم و منزلم در منطقه قاسمآباد است.
آخرین فعالیت ورزشی
سالهاست در کنار بچههای هدف گلکار دورهمی پیشکسوتانی داریم که در مسابقات پیشکسوتان کشور چندسالی شرکت کردیم و همین الان هم با تیم بانک در مسابقات ادارات، فوتسال بازی میکنم.
تلخترین و شیرینترین اتفاق فوتبالی
تلخترین خاطره فوتبال مشهد همیشه این است که دیگر نامی از ابومسلم و پیام نیست؛ 2 تیم ریشهداری که قلب هواداران برای آنها میتپد. امیدوارم مسئولان تلاش کنند تا دوباره این 2 تیم احیا شوند. اما شیرینترین اتفاق فکر میکنم همین آسیاییشدن و حضور موفق شهرخودرو در بالاترین سطح فوتبال ایران است؛ اتفاقی که بعد از سالها دل هواداران مشهد را شاد کرده است.
حالوروز امروز فوتبال مشهد
خوب نیست. امروز دیگر مثل دهه60 و 70 باشگاههای مشهد رونق ندارد و ستارهساز نیست. زمانی رقابت باشگاههای مشهد آنقدر جذاب و بازیکنساز بود که فوتبال مشهد را رونق بخشیده بود. بااینهمه فکر میکنم باید مسئولان برای حال فوتبال مشهد و ساماندهی این وضعیت، فکری بکنند.
گله فوتبالی
گلایهای برای خودمان نداریم. ما پیشکسوتان که بازیمان را کردهایم، بیشتر از وضعیت نابسامان فوتبال جوانان این شهر گلایه داریم که کسی به فکر اینهمه استعداد نیست.