در حالی که تکدیگری را صرفاً مختص افراد بیبضاعت جامعه میدانیم، به تازگی یکی از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی در اقدامی عجیب دست نیازش را به سوی فالوئرهایش دراز کرده است.
او در پیج خود که بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده دارد از آنها خواسته تا در قبال واریز ۲۰۰هزار تومان به پیج خصوصیاش اضافه میشوند و محتوایی غیر از محتوای پیج اصلیاش مشاهده خواهند کرد.
او که معتقد است گدا نیست و ۲۰۰هزار تومان مبلغ قابل توجهی نیست، در استوریهای اینستاگرامش از ۱۰هزارنفر از دنبالکنندگان میخواهد تا این وجه را به حسابش که قصد خرید خودرو دارد، واریز کنند. پس از آنکه این استوریاش در رسانهها منتشر میشود و انگشت اتهام به سوی او نشانه میرود، مدعی میشود که این هزینه را برای ساخت یک کلیپ یا برنامه نیاز دارد و کسی پشتش نیست و نمیتواند به تنهایی پول ماشین ۷۰۰ میلیونیاش را بابت ساخت کلیپهایش هزینه کند!
با این وجه قضیه که چه تعداد به او برای این کار کمک میکنند یا نه کاری ندارم؛ اما مگر نه اینکه این افراد پیجهای میلیونی خود را با هدف تبلیغات و کسب درآمد از آن راه میاندازند؟ مگر درآمد از تبلیغات آنقدر زیاد نیست که روزبهروز شاهد رشد قارچگونه اینفلوئنسرها در شبکههای اجتماعی هستیم؟
هر اینفلوئنسر برای تبلیغات در اینستاگرام شیوههای مختلفی از جمله تبلیغ در استوری، پست دائمی و پست موقت دارد که هر یک با توجه به میزان بازدید و میزان دنبالکننده پیج، تعرفههای خاص خود را دارد.
آنطور که از شواهد پیداست هزینه تبلیغات در استوری براساس تعداد فالوئر از ۱۰ هزار تا بیش از ۴میلیون دنبالکننده، از ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزارتومان شروع و تا بیش از ۳۰ میلیون تومان ختم میشود.
اینفلوئنسرهای میلیونری که درآمد سرشار خود را مدیون شبکههای اجتماعی و گسترش آن هستند، تا همین چندی پیش نیز مالیاتی بابت درآمدشان پرداخت نمیکردند و بعضی از آنها نیز همچنان فرار مالیاتی دارند، اما در مقابل کارگر و کارمندی که به زور حقوقشان به ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان در ماه میرسد، ابتدای هر ماه باید مالیاتش را بپردازند.
افرادی که هیچ هنر خاصی ندارند، جز ساخت کلیپهایی بعضاً با الفاظ و رفتارهای دور از شأن اجتماعی، حال مدعی فرهنگسازی برای جامعه شدهاند.
بخشی از بزرگنمایی این افراد در جامعه مجازی کشور به خودمان برمیگردد. با دنبال کردن پیجهایشان و با لایکها و ایموجیهای خنده در زیر پستهایشان، نه تنها توهم همهچیزدانی به آنها دادهایم بلکه باعث شدیم تا از هنرمندان واقعی فاصله بگیریم و روزبهروز بر منزویترشدنشان بیفزاییم. چند نفرمان افرادی چون کیهان کلهر، پروانه وثوق، موسی عبیر یا بزرگان سینما و تلویزیون را میشناسیم؟
شاید وقت آن رسیده باشد که پوستاندازی جدی در فرهنگ و بین فرهنگسازان جامعه داشته باشیم تا از وضعیت اسفبار امروزه فرهنگ که نسل آینده را به شدت تهدید میکند، قدری فاصله بگیریم.