به گزارش شهرآرانیوز امروز برابر تقویمها، حدود نود سال از روزی که سنگبنای موزه حرم مطهر رضوی گذاشته شد، میگذرد، اما قرار نیست در این سطرها از موزه و مراحل تأسیس آن بنویسیم. اتفاقا قرار است نقبی بزنیم به پیش از احداث موزه و از خزانه حضرت رضا (ع) برایتان بگوییم؛ خزانهای که محل نگهداری اشیا و هدایای عتیقه و باارزشِ پیشکششده ازسوی سلاطین، تاجران و زائران شهرها و کشورهای دورونزدیک جهان در طول تاریخ بوده است.
ماجرا از این قرار است که مشهد تا اوایل دوره پهلوی اول، موزه ندارد، اما از قرنها پیش، در آستانقدسرضوی مکانی به نام «خزانه» وجود داشته که محل نگهداری اشیای اهدایی و نذور گرانبها بوده است. درواقع علاقه به آستان حضرت رضا (ع) سبب میشد هر فردی از هر طبقه اجتماعی و با هر مکنت اقتصادی در هر دوره زمانی، وقتی قصد زیارت میکرد، هدیه یا پیشکشی با خود بیاورد تا در حرم مطهر امامهشتم (ع) و برای رتقوفتق امور آن استفاده شود.
این اشیا از شمعدان و پیهسوز تا طلا و جواهر به مصرف آستانه میرسید، اما با گذشت روزگار و تحولات اجتماعی، بدون استفاده میماند و، چون اول وقف یا نذر بود و در حرم مطهر استفاده میشد و برابر اعتقاد مردم، قداست داشت، آن را دور نمیانداختند و بهناچار در جایی، بایگانی و روی هم انباشته میشد.
بعدها ازآنجاکه برخی از این اشیا آفریده دست هنرمندان، صنعتگران، سازندگان یا بافندگان چیرهدست بود، کمکم توجه مسئولان وقت را به خود جلب کرد و آنها را به این فکر انداخت که میشود هنگام ورود میهمانان منصبدار داخلی و خارجی آستانقدس، آنها را برای بازدید از این اشیا به خزانه برد یا تعدادی از اشیای خزانه را در بخشی از حرم مطهر چید و پیش چشم گذاشت.
خروج این اشیا و نمایش عمومی آن برای نخستینبار در دوره مظفرالدینشاه قاجار رخ میدهد. به روایت روزنامه «اختر»، در جمادیالاول ۱۳۰۹ قمری (آذر ۱۲۷۰ خورشیدی)، «فتحعلیخان صاحبدیوانی» که آن ایام بهتازگی حکم استانداری خراسان و متولیباشی آستانقدس را از مظفرالدینشاه گرفته بود، دستور میدهد تمام جواهر گرانبهای آستانه را که در خزانه و پشت درهای بسته محفوظ بوده است، برای ثبت مشخصات، از مخزن بیرون بیاورند و پیش چشم خلق به نمایش بگذارند:
«به موجب مکتوبی که یکی از هموطنان محترم از مشهد مقدس نوشته است، از روز تشریففرمایی جناب مستطاب اجلاکرم آقای صاحبدیوان به حکمرانی آن سامان مینونشان، امور حکومت را نظمی تمام روی داده، بهطوریکه تاکنون امثال این نظم و آسایش کمتر دیده شده است؛ خصوصا عمل تولیت آستانه مقدس قرین نهایت انتظام بوده است.
به اقتضای اهمیت آن ایالت بزرگ که در یکی از نقاط عمده واقع است، استماع اینگونه خبرهای امنیت و آسایش و انتظام کارها واقعا موجب مزید انبساط خاطر غیرتمندان وطن است. امیدواریم که از اهتمامات کافیه کارگزاران حکومت و توجه مخصوص جناب مستطاب اجل آقای صاحبدیوان داماقبالهالعالی همهروزه به مراتب آسودگی رعیت و آبادی مملکت افزوده، شکوه و رونق کارهای ملک و ملت، بیش از پیش بالا گیرد.
از قراری که در مکتوب مذکور نوشتهاند، بر حسب تصویب جناب مستطاباجل آقای صاحبدیوان، تمامی جواهرات آستانه اقدس را که تاکنون در خزانه دربسته محفوظ بوده، به موجب ثبت و سیاهه از مخزن بیرون آورده، درمیان حرم مطهر آستان عرشبنیان حضرت رضوی در موقع مخصوص و مناسبی، مطرح انظار تماشاکنندگان و زوار نمودهاند. الحق این معنی هم که از نتایج افکار صائبه شخص فرمانفرمای ایالت است، یکی از اسباب مزیدشکوه آستانه مقدس و سزاوار هزارگونه تمجید و تحسین است».
سالها بعد در دوره تولیت محمدولیخان اسدی، دوباره چنین ماجرایی پیش میآید و او دستور میدهد بخشی از اشیای خزانه حضرتی برای نمایش عمومی به تالار تشریفات برده شود. اما فکر حفظ این گنجینه که بعدها موجب ساخت موزه حرم مطهر رضوی میشود، از کجا جرقه میخورد؟ تورق اخبار قدیم خراسان، نشان میدهد در این ایام که مربوطبه حوالی سالهای ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۰ خورشیدی است، یک کاروان از مورخان، گردشگران و ادیبان فرانسوی موسوم به «کاروان زرد» به ایران میآیند و از مکانهای تاریخی خراسان دیدن میکنند و در دیدار با مسئولان وقت، درباره ارزش نگهداری بناهای تاریخی میگویند.
سوای آن در همین دوران، فردی به نام «سردار موتاسنگه»، اهل روسیه، بهعلت قاچاق مسکوکات طلا، نقره و عتیقهجات به خارج از کشور، محاکمه میشود که خود روایتی جدا و طولانی دارد، اما تاثیر خود را میگذارد و مسئولان وقت را به صرافت میاندازدتا فکری برای بیشمار اشیایی که در خزانه حضرت رضا (ع) برای قرنها روی هم تلمبار شده است، بردارند.
حبلالمتین، مهر ۱۳۰۹ خورشیدی در سطرهایی که درباره مرمت بناهای قدیمی مشهد و همچنین ساخت موزه نوشته، چنین سیاهه کرده است: «یک عمل قابل تمجیدی که در مدنظر گرفته شده است، بنای یک تالار عالی که طول آن هفتاد ذراع است، در بست بالاخیابان در جایی که سابق بازار کفشدوزها و از بناهای میرزامحمدخان سپهسالار قدیم بوده و آن بنای کثیف کهنه را خراب و درعوض دکاکین تازه بسیار قشنگی تعمیر شده و این تالار موزه هم در طبقه فوقانی همین بازار ساخته میشود و اشیای عتیقه را که فعلا از صندوقخانه حضرتی در گاوصندوقها غایب از انظار تماشاچیان است و کمترکسی خبر از وجود آنها دارد -درصورتیکه هرکدام این اشیا از سنخ اشیایی هستند که مثلوعدیلش شاید در کمتر موزههای معروف اروپا وجود داشته باشد- ازقبیل قالیهای عتیقه دوره صفوی که هریک آنها یک نمونه نادری از شاهکارهای صنعت گران قدیم ایرانی است و میلیونها قیمت دارد و پردههای مرواریددوزی و ملیلهکاری و ابریشمدوزی قدیم و ظروف و سلاحهای سلاطین سابق و باشهامت و شجاعان عصر سابق و قرآنها و کتابهای بیمثل خط اساتید فن مثل یاقوت میرعماد میرعلی تبریزیهراتینیریزی و ... اینها را منظما در شکافهای شیشه چیده مورد نظاره و استفاده سیاحان شرق و غرب قرار بدهند.
نظر به اینکه ملل متنوعه از ورود به داخل بست ممنوعاند، برای موزه که در یکی از داخله بست و یکی از خارج بست و خیابان تازه فلکه خواهند داد و مشغول تعمیر موزه مزبور میباشند و انصافا این یک قدم بسیار برجستهای است که آقای اسدی برداشته است».
سومین دلیلی که آستانقدس را به ساخت موزه ترغیب میکند، درخواست انگلستان از ایران برای شرکت دادن برخی آثار و اشیای تاریخی خود در نمایشگاه لندن است و بعدها بهدلیل فرستاده شدن یک شیء باارزش از کشورمان به انگلستان، به یکی از اخبار عجیب روز تبدیل میشود. روزنامه اطلاعات، ۸ بهمن ۱۳۰۹ خورشیدی، خبر متفاوتی درباره موزه چاپ میکند که روایت از نخستین تبادل اشیای عتیقه دارد.
سجاده معروف به «سجاده امامرضا (ع)»، نخستین شیء باارزشی است که برای نمایش همگانی به نمایشگاه صنایع دستی ایران در لندن فرستاده میشود. روزنامه اطلاعات مینویسد: «این سجاده یکی از بهترین آثار صنعتی ظریف و ذیقیمت ایران است که از موزه آستانقدسرضوی به نمایشگاه صنایع ایران در لندن به عاریت فرستاده شده است.
سجاده مزبور از مخمل و دارای گلهای برجسته [است]و بافت آن به قدری ظرافت صنعتی دارد که حائز نهایت درجه اهمیت واقع گردیده است. کتیبههای اطراف سجاده نیز صنایع یدی ایرانی را در اعلیدرجه نشان میدهد. این سجاده از اشیای بسیار نفیس و ذیقیمت است». این میراث مشهدی از بهمن این سال تا مرداد ۱۳۱۰ خورشیدی در موزههای مختلف لندن به نمایش گذاشته میشود، اما پس از آن به ایران تحویل داده میشود.
روزنامه اطلاعات در ۱۸ مرداد ۱۳۱۰ مینویسد: «پس از بازگشت دادن اشیای نفیسه که به لندن برای نمایشگاه صنعتی ایران فرستاده شده بود، کلیه اشیای نفیسه که از بقاع متبرکه انتخاب و به لندن فرستاده شده بود، متدرجا به محل سابق خود عودت داده میشود. برای اعاده اشیای نفیسه موزه آستانقدسرضوی، امروز صبح آقای شوشتری، مفتش کل آستانه، در عمارت گلستان حضور یافته، اشیای عتیقه آستانه را مطابق صورتهایی که قبلا تهیه شده بود، بهوسیله رئیس بیوتات سلطنتی، تحویل ایشان داده شد و ترتیب بستن آنها نیز داده شد و قرار است در ظرف این دوروزه، ایشان عازم مشهد گردیده و اشیای عتیقه آستانه را به خزانه سلطنتی آستانه رضوی اعاده دهند».
این روزنامه همچنین در ۲۳ آذر همان سال چنین توضیح میدهد: «مشهد: امروز بهمناسبت ولادت باسعادت حضرت خامس آلعبا در آستانقدس، مجلس جشن و سلام مجلل با صرف ناهار، منعقد و پس از قرائت خطبه و ایراد عقیده یک ساعت بعدازظهر مجلس به دعای بقای ذات اقدس همایونی اختتام یافت. اشیای نفیسه صنعتی که از خزانه حضرت برای نمایشگاه لندن ارسال و عودت داده شده بود، در حضور والی معظم و نیابت محترم تولیت عظمی و سایر حضار از روی صورت و امضا، مقابله و معاینه گشته و به خزانه حضرتی تحویل گردید».
نکته تصویر: همان طور که گفته شد، در آن ایام، این سجاده منسوب به امام رضا(ع) بوده که به دلیل ناآگاهی خبرنویس روزنامه اطلاعات «سجاده امام رضا (ع) » نامیده می شود. در سالهای بعد با پیشرفت علم و کارشناسی سجاده، قدمت آن را هم عصر دوره صفویه دانستند که وقفی است اما واقف آن مشخص نیست.