نقش مدیران سرخابی در حواشی به وجود آمده؛ پیش و پس از دربی ۱۰۲ انکار ناپذیر است. در حالی که هر یک از طرفها تلاش دارند دیگری را متهم به آشوبگری کنند و در این راه از صدور هر نوع بیانیه شدیداللحن و برخورندهای علیه یکدیگر فروگذار نکردهاند، مدیران دو باشگاه سهمی کلیدی در به وجود آمدن این فضا دارند و با توجه به سیاستگذاریهای غلط و نادرست پیشبینی میشود این فضا ادامه داشته باشد و حتی دربی ۱۰۳ را وارد فضای پرالتهابتری کند.
رضا درویش و علی خطیر که مدیریت مهمترین باشگاههای فوتبال ایران را به عهده دارند در روزهای اخیر هرگز نتوانستند زیر مجموعه خود را به خوبی مدیریت کنند تا دربی ۱۰۲ در فضایی آرام، فاقد تنش و به دور از حواشی برگزار شود و فوتبال ایران به جای فرو رفتن در عمق حواشی شاهد یک بازی فنی در سطح ایدهآل باشد.
رفتارهای پوپولیستی مدیران سرخابی موجب شده فضای رسانهای هر دو باشگاه به کلی از دست آنها خارج شود و زیرمجموعه دو باشگاه مدام در حال به راه انداختن جنگهای لفظی علیه رقیب باشند. پیشتر اگر حاشیهای هم دربیها را فرا میگرفت به درون زمین مسابقه خلاصه میشد و دو طرف تلاش میکردند به مسائل بیرون فوتبالی دامن نزنند، اما در شرایطی که یکی از بیکیفیتترین دربیهای تاریخ به لحاظ فنی رقم خورده شاهد تداوم جنگهای زرگری بسیاری میان دو باشگاه هستیم که هیچ سود و فایدهای برای فوتبال ایران ندارد.
وضعیت به وجود آمده در حالی انتقادهای بسیاری را از سوی کارشناسان به دنبال داشته که قبل از دربی ۱۰۲ متولیان ورزش ایران در وزارت ورزش و جوانان و دیگر نهادها از مدیران دو باشگاه خواسته بودند تمام تمرکز خود را روی کاستن از حواشی این بازی بگذارند و اجازه ندهند فضای سالم این بازی لوث شده و به سمت تنش کشیده شود.
اما نه مدیرعامل باشگاه پرسپولیس توانست به این توصیهها جامهعمل بپوشاند و نه مدیرعامل استقلال که حتی گفته میشود روابط مطلوبی با تصمیمگیران در فدراسیون فوتبال دارد.
درویش و خطیر پیش از آنکه مدیریت چنین باشگاههایی را به عهده بگیرند قطعاً در جریان حساسیتهای مسئولیت محوله قرار گرفتهاند و به آنها توصیههای اکید شده که یک مدیر باشگاه مردمی که میلیونها هوادار را پشت خود دارد، باید چطور زیرمجموعه خود را هدایت کند، اما در واقعیت شاهدیم که زیر مجموعه این دو مدیر عملاً به حال خود رها شدهاند و تمام عوامل باشگاه یکی بعد از دیگری به سمت باشگاه رقیب حمله میکنند و مدیران نیز با سکوت خود به تداوم چنین فضای مخربی یاری میرسانند.
اوج فاجعه آنجا است که میشنویم بازیکنان استقلال برای اینکه از قافله مصاحبه علیه تیم رقیب عقب نمانند دقایق طولانی بعد از دربی در ورزشگاه میمانند تا بازیکنان پرسپولیس مصاحبه کنند و بعد از شنیدن اظهارات آنها در میکسدزون ظاهر شوند و پاسخ بازیکنان حریف را بدهند! در واقع هیچ تواضع و فروتنی در بدنه دو باشگاه وجود ندارد و انگار عوامل تأثیرگذار استقلال و پرسپولیس از یاد بردهاند که هر دو باشگاه پسوند فرهنگی را یدک میکشند و باید به یکسری اصول اخلاقی و جوانمردی پایبند باشند.
سیاستگذاری غلط مدیران استقلال و پرسپولیس را به نقطهای رسانده که عوامل رسانهای آنها هر روز صبح متنی علیه یکدیگر در فضای مجازی منتشر میکنند تا کفه ترازو را در فضای مجازی به سوی خود سنگین کنند غافل از اینکه در حال ضربه زدن به ستونهای قطور باشگاههایی هستند که سالیان متمادی با اقدامات فرهنگی و اخلاقی بنا شده و به سازهای تنومند تبدیل شدهاند.
تردید نباید داشت که اگر خطیر و درویش سیاست خود در قبال زیر مجموعهشان را تغییر ندهند، عمری کوتاه در این دو باشگاه خواهند داشت چرا که نتیجهگیری و کسب موفقیت در سیاستگذاریهای کلان هرگز اولویت نیست و آنچه بارها به آن تأکید شده مسائل فرهنگی و اخلاقی است که هیچ یک از طرفها به آن کمترین توجهی ندارند.
تکمله: در تأیید آنچه مدیران دو باشگاه در زیرمجموعه خود رقم زدهاند، کافی است به گزارش اخیر کمیته انضباطی و احضارها نگاهی گذرا شده تا به عمق فاجعه پی ببریم.