به گزارش شهرآرانیوز زن جوان شب پیش از مرگش دلخور بوده، این را مادرش به تیم جنایی گفته بود. ولی با این حال، بدون هیچ مشکلی شام پخته و به همراه خانواده دور هم خوردهاند. شوهر و مادرش مطمئن شده بودند که زن بیستوسه ساله از بحران خارج شده و احتمالا اینبار برای همیشه درس مهمی گرفته است. اما عمر این فکرها فقط حدود ۱۰ ساعت بود، چون آنها صبح فردا با جسد بیجان زن جوان توی رختخواب روبهرو شدند.
با اعلام موضوع مرگ مشکوک زنی جوان در بیمارستان ۲۲ بهمن مشهد به بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، قاضی صادق صفری به همراه تیم جنایی در بیمارستان حاضر شد.
با حضور تیم جنایی بر جسد زنی جوان، مشخص شد که او به دلایلی مبهم در خانهاش جانباخته و با وجود انتقال پیکر به بیمارستان، نتوانسته از چنگال مرگ بگریزد. مردی جوان و زنی میانسال همراهش به بیمارستان آمده بودند که بررسیهای بعدی درباره نسبت آنها با متوفی نشان داد که شوهر و مادر مرحوم هستند.
معاینات اولیه جسد نشان داد که روی گردنش، سمت راست کمی شیار دارد و آثار خودزنی تازه روی ساعد دستش نیز دیده میشد. دیگر علائم مشکوک وجود آثار کبودی روی گردن و پایش بود که مشکوکبودن این مرگ را دوچندان کرد.
تیم جنایی ابتدا بهسراغ همسرش رفتند. مرد جوان که فرزندی سهساله حاصل ازدواجشان بود، موضوعی عجیب درباره همسرش را مطرح و اعلام کرد که هر چند وقت یکبار زنش ناگهان غیبش میزده و بهسراغ دوستان قدیمیاش میرفته است.
آخرین بار نیز حدود یک هفته قبل بود که یک روز در خانه را روی بچه قفل کرد و بیتوجه به گریههای بچه که مادرش را میخواست، به مقصدی نامشخص رفت و دیگر جواب تماسهای ما را هم نداد.
من موضوع را به مادرش گفتم و با دوستانی که معمولا به خانه آنها میرفتند تماس گرفتیم تا اینکه فهمیدیم او در خانه یکی از دوستانش است. با این رفیقش تماس گرفتیم و تهدید کردیم که اگر همسرم را بازنگرداند، به جرم اغفال همسرم از آنها شکایت میکنیم. دوستش انگار ترسیده بود و قول داد که همسرم را بیاورد و با هم قرار گذاشتیم.
برای اینکه به مشکلات بعدی دچار نشویم، از مادرش خواستم تا او هم بیاید. با هم مقابل کلانتری خواجهربیع رفتیم و او با دوستش آمد. به محض دیدن ما میخواست فرار کند که زمین خورد و هر طور بود او را به خانه برگرداندیم.
تا شب همه چیز خوب بود و با هم شام خوردیم. مادر همسرم نیز شب را پیش ما خوابید. صبح که از خواب بیدار شدم و صدایش زدم دیدم جواب نمیدهد، موضوع را به مادرش گفتم و بعد هم به اورژانس زنگ زدیم.
مادر متوفی نیز در ادامه تمام صحبتهای دامادش را تأیید و اعلام کرد که این مشکل را از قدیم با دخترش داشته و او بدون دلیل ناگهان غیبش میزده و پس از چند روز به خانه برمیگشته است. البته بعد فهمیدیم که هر بار بهسراغ دوستان مجرد و مطلقهاش میرفته و چند روزی را در منزل آنها بوده است.
او با هیچ فرد غریبهای ارتباط نداشت، خیلی تلاش کردیم تا این عادت را از او بگیریم، اما موفق نشدیم. فکر میکردیم بعد ازدواج حتما خوب میشود، اما حتی بچهدارشدن هم این عادت را از سرش نینداخت.
دیروز همسرش زنگ زد و مشکل را گفت و من هم برای کمک آمدم و او را به خانه برگرداندیم. شام که میپخت آرام بود، فکر میکردیم مشکلش حل شده است، اما شب که خوابید، صبح دیگر بیدار نشد.
مرد جوان درباره کبودیهای روی پا و گردن همسرش مدعی شد که همسرش موقع فرار از جلو کلانتری، پایش به چیزی گیر کرده و زمین خورده و این کبودیها احتملا به همان دلیل ایجاد شده است.
با وجود اینکه موضوع جناییبودن این پرونده محرز نشد، با دستور قاضی صفری، پیکر زن بیست و سهساله برای کشف علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.