سومین نشست انتقال تجربه عکاسی با موضوع عکاسی در جهان معاصر در حالی در مشهد برگزار شد که مدیر آژنس عکس NVP کانادا، مدرس و عکاس مستند سخنران این نشست بود و در باب تجربیات خود بهعنوان یک مستندساز در عصر فوران عکس به گفتگو و ارائه به مخاطب پرداخت.
پویان طباطبایی درمورد فعالیت و پروژههای کمپانی NVP کانادا گفت: کمپانی NVP (ایدههای نو) از ۲۰۰۳ شروع به کار کرد و روی حوزه خبر مسلط است بخصوص در کانادا. پروژههای بسیاری از زلزله بم که مهمترین نقطه کارمان بود تا بهار عربی در مصر و لیبی، اولین انتخابات رسمی کردستان، واقعه پلاسکو و سیل بزرگ شمال تا جنوب ایران در ۲۰۲۰ و دوران سخت کرونا از جمله کارهایی است که در این کمپانی انجام دادهایم. امسال در سه لول ساده (جهانبینی) متوسط(جزئی تر) و حرفهای (پروژههای بزرگ) ورکشاپهای ما برگزار خواهد شد.
شهروند خبرنگار آفت عکاسی امروز است
این عکاس مستند سپس با اشاره به موضوع مصر و ورود به جهان عکس گفت: مصر بعد از تونس در برابر وقایع بهار هربی کشوری بود که شلوغ شد و اولین مرتبهای بود که دیده میشد زنها جلوتر از مردان به انقلاب میپردازند. اما در بدترین حالت آدمها با بکدیگر درگیری ابجاد میکردند و وقتی اذان میگفتند هر دو طرف مخالف با یکدیگر کنار یکدیگر میایستادند و نماز میخواندند. در این حین از سمت موافقین حسنی مبارک با شتر به سمت انقلابیون و با چوبدستی به سمت مردم حمله میکردند. اما وقتی مردم این دست افراد را گرفتند اجازه آسیب رسیدن را ندادند و تنها به ارتش تحویلشان دادند.
در ادامه این عکاس داستان گفت: علت شروعمان از جنگ احترام به انسان و اخلاق به عکاسی و تصویر بود. شهروند خبرنگار اولین عنصری است که به علت بی حسی که ایجاد میکند آفت عکاسی است. یعنی شما آنقدر با تصاویر یک جنگ روبرو میشوید که بعدا همهچیز برای شما عادی خواهد شد. در هر شرایطی وقتی از انسان صحبت به عمل میآید، اهمیت احترام مطرح خواهد شد. یعنی آیا این اگر تصویر شخص من بود آنرا منتشر میکردم؟
عکاس یاد میگیرد خودش را جای یک نابینا بگذارد
مبحث بعد، زاویه دید است، عکاس یاد گرفته که خودش را جای سوژه بگذارد، نه بالا نه پایین؛ حتی میآموزد دوربین را از جایی بگیرد که بهعنوان یک نابینا، یک ناشنوا و فردی که دچار آسیب است بگذارد و تصویر بگیرد.
در عکاسی جنگ برای نشاندادن اتفاقا باید نشان ندهد
این عکاس جنگ گفت:درمورد عکاسی جنگ، شما باید از یک خطی بگذرید تا حقایق را ثبت کنید، در جنگ هیچ مصونیتی برای خبرنگار وجود ندارد چراکه اولین کسی که مورد هدف قرار میگیرد خبرنگار است. پس در شرایطی که عکاس و خبرنگار اولین نشانه گلولهها است مصونیت یک شوخی است. پشت این خط شما تنها میتوانید آدمهایی را ببینید که برای دوربین اسلحه و ماشین و تجهیزات برداشتهاند و در خط مقدم حتی یک گلولههم نیانداخته اند.
وی ادامه داد: در جنگ عکسهایی وجود دارد که عموما با نشان ندادن سوال ایجاد میکنید و پاسخ را به عهده نگاه میگذارید.
هرچه سوالهای بیشتری مطرح کنید عکس قویتری گرفتهاید. همچنین بحث احترام مطرح میشود، یعنی مثلا در موقعیتی که جنازهها بیش از یک هفته در آب مانده و وضعیت وخیمی رقم زدهاست حتما نیازی نیست دیده شدن حداکثری این صحنه احترام را زیر پا بگذارد و مستقیم تصویری را نشان بدهد. تاثیر روانی که این صحنه نشان میدهد یک هیجان زودگذر است. یک لحظه شما نفرت خواهید داشت و بعد هم تمام میشود.
طباطبایی با اشاره به شور نمایش مستقیم در عکاسی تاکید کرد: سادهترین فرم عکاسی یک دایره وسط مربع تصویر بوده اما هنر عکاس نشان ندادن است. پورترههایی عظمت دارند که چشمهایشان بستهاند چرا که بیننده شما را در روایت بیشتر وارد خواهید کرد. مثل بدنوارههای بدون سر به مخاطب اجازه میدهد تجسم بیشتری برای کشف داشته باشد.
دنیا آنقدرها هم جدی نیست
با جمعبندی پروژه جنگ پویان طباطبایی به روایت اشاره کرد و گفت: در پورترههای بسته و عکسهای بسته بنظرم اول باید یادبگیریم که خیلی خودمان را جدی نگیریم، جهان اینگونه که ما جدی فکر میکنیم نیست. روایتها میتوانند در عین سادگی و راحتی چیدمان خوبی داشته باشند و بیان مناسبی مطرح کنند. گاهی اوقات ما فکر میکنیم تمام عکاسی باید روایت جدی و خشک یک مدل باشد اما اینگونه نیست.
اگر تصویر خوبی ندارید به سوژه نزدیک نشدهاید
این عکاس مستند متذکر شد: به تبع اولین نکته مهم و کلیدی در پروژههایی که انسانها در آن وجود دارند این است که ابتدا آنها باید اعتماد کنند و سپس ما به آنها احترام بگذاریم. از بزرگترین پروژهها این تجربه برایم مانده که چند روز اول را به آشنایی با سوژه و صحبت کردن با ایشان پرداختهام تا به سوژه نردیک شوم و این دو عنصر مهم رقم بخورد. عباس عطار میگوید اگر تصویرتان خوب نیست یعنی به سوژهتان خیلی نزدیک نشدید. شما باید اجازه بدهید سوژه روایت خودش را تعریف کند.
شاید اولین سوالها برای یک عکاس، استفاده از نوع لنز و فرم و زاویه دید باشد اما حقیقت این است که فرایند عکاسی و نوع روایت از همهچیز مهم تر است. شما بر اساس روایت باید این ضرورتها را تغییر دهید.
یک موقعیت و تفاوت ذهن سوژهها
پویان طباطبایی با اشاره به روایت بهمن و نازی در کرونا که یکی از پروژههای روایت محورش بود گفت: بهمن و نازی زوجی بودند که در دوران کرونا تصمیم گرفتم از آنها عکس بگیرم و بخواهم که در هر صحنه نظر و منطق ذهنیشان را بنویسند. بهمن پدرخوانده و نازی مادرم است که یک پرستار است. نگاهی که من بهعنوان خالق یک اثر داشتم به حقیقتی که خود این افراد در عکسها مینوشتند این را به من یاد داد که چقدر روایت آنها با آنچه من میدیدم متفاوت بود. عشق یک زن قدرتمند بنام نازی و ترس بهمن از انتقال کرونا توسط نازی پرستار همراه با چاشنی دلتنگی عاشقانهای که به یکدیگر دارند میگوید که سوژهها در یک موقعیت مشترک چه تصور ذهنی متفاوتی دارند.