به گزارش شهرآرانیوز، شخصیت امام علی(ع) به عنوان امام اول شیعیان علاوه بر اینکه میان شیعه و سنی دارای ارزش و احترام است و مسلمانان به او ارادت دارند، به دلیل ابعاد منحصربهفرد و مختلفی که در شخصیت ایشان وجود دارد باعث شده در طول تاریخ شاهد علاقه و ارادت دانشمندان جهان به امیرالمومنین نیز باشیم.
جرج جرداق مسیحی در مورد امام علی(ع) میگوید «آیا از فرمانروایی خبر داری که خود نان سیر نخورد، زیرا که در کشور او کسانی یافت میشدند که با شکم سیر نمیخوابیدند و جامه نرم نمیپوشیدند؟زیرا در میان ملت کسانی بودند که لباس خشن و درشت می پوشیدند و درهمی را اندوخته خود نساخت؟ و به فرزندان و یاران خود هم وصیت کرد که غیر از این راه و روش نپیمایند. برادر خود را بهخاطر یک دینار - که بدون حق از بیتالمال طلب میکرد - مورد بازخواست قرار داد. پیروان و فرمانداران خود را به خاطر یک گرده نان که به عنوان رشوه از ثروتمندی گرفته و خورده بودند، تهدید کرد و به محاکمه و دادگاه کشانید.
نزد حقیقت و تاریخ یکسان است او را بشناسی یا نشناسی. تاریخ و حقیقت گواهی میدهند که او وجدان بیدار و قهار، شهید نامی، پدر و بزرگ شهیدان، علی بن ابی طالب، صوت عدالت انسانی، شخصیت جاویدان شرق است. چه میشد بر تو ای دنیا، اگر نیروهای خود را جمع میکردی و در هر زمانی یک علی میآوردی با عقلش و قلبش و با زبان و ذوالفقارش! »
استاد امین نخله از دانشمندان مسیحی در مورد حضرت علی(ع) نوشته است؛ «هر گاه کسی بخواهد بیماری روح و روان خود را درمان کند، باید به گفتار امام علی(ع) در نهج البلاغه روی آورد و راه و روش زندگی را در پرتو این کتاب ارزشمند بیاموزد.»
محمد بن ادریس، رئیس مذهب شافعی از مذاهب اربعه اهل تسنن، درباره علی (ع) سرودهای دارد.
میخائیل نعیمه، نویسنده صاحب نظر و متفکر انسانی مسیحی عرب در آثار خود آورده است؛ «هیچ مورخ و نویسندهای هر اندازه هم که از نبوغ و رادمردی ممتاز برخوردار باشد، نمیتواند قیافه کاملی از انسان بزرگی مانند علی(ع) در مجموعه ای که حتی دارای هزار صفحه باشد، ترسیم کند و دورانی پر از رویدادهای بزرگ مانند دوران او را توضیح بدهد. تفکرات و اندیشههای آن مرد عرب و گفتار و کرداری را که میان خود و پروردگارش انجام داده، نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است. تفکرات، ایدهها و گفتار و کردار او خیلی بیش از آن بوده که با دست و زبان و قلم وی بروز کرده و در تاریخ ثبت شده است.»
عبدالفتاح عبدالمقصود، نویسنده و دانشمند مشهور مصری مینویسد «پس از محمد(ص) کسی را ندیدهام که شایسته باشد پس از او قرار گیرد، یا بتواند در ردیفش بیاید، جز پدر فرزندان پاک و برگزیده پیغمبر(علیبنابیطالب). در این سخن به طرفداری تشیع وارد نشدهام، بلکه این رایی است که حقایق تاریخ به آن گویاست. او برترین مردی است که مادر روزگار تا پایان عمر خود چون او نزاید. اوست که هرگاه هدایت طلبان به جستجوی اخبار و گفتارش برآیند، از هر خبری برای آنان شعاعی میدرخشد، آری او مجسمهای از کمال است که در قالب بشریت ریخته شده است.»
جبران خلیل جبران، نویسنده معروف مسیحی نیز که اشعار و آثارش در بین ایرانیان از محبوبیت خاصی برخوردار است گفته است «علی از جهان درگذشت، در حالی که شهید عظمت خود شد. در حالی که نماز میان دو لبش بود و دلش از شوق پروردگار لبریز بود. عرب حقیقت مقام و قدر علی را نشناخت، تا از میان همسایگان پارسی آنان، مردمی به پا خاستند و بین گوهر و سنگ ریزه را فرق گذاشتند.»
این دانشمند فرانسوی در مورد ویژگی امام علی(ع) به مقام پهلوانی امام اشاره کرده و نوشته است «علی مولود حوادث نبود، بلکه حوادث را او به وجود آورده بود، اعمال او مخلوق فکر و عاطفه و مخیله خود اوست. پهلوانی بود درعین دلیری، دلسوز و رقیق القلب. شهسواری بود که هنگام رزم آرایی، زاهد از دنیا گذشته بود. به مال و منصب دنیا اعتنایی نداشت. در حقیقت، جان خود را فدا کرد. روحی بسیار عمیق داشت که ریشه آن ناپیدا بود. در هر جا خوف الهی آن را فرا گرفته بود.»
شبلی شمیل، از پیشتازان مکتب مادیگری در فضایل امیرالمؤمنین(ع) میگوید «پیشوا علی بن ابیطالب(ع)، بزرگ بزرگان، یگانه نسخهای است که نه شرق و نه غرب، نه در گذشته و نه در امروز صورتی مطابق این نسخه ندیده است...»