احضار سفرا و روسای نمایندگی‌های اروپایی به وزارت خارجه ایران ۳۱۹ شهید و یکهزار و ۳۵۷ زخمی در حملات آمریکا ، انگلیس و اسرائیل به یمن هشدار یونیسف: هر ۱۷ دقیقه یک کودک در غزه کشته می‌شود خلیل الحیه: برای گفت‌وگویی مسئولانه و جدی با هدف توقف جنگ به مصر آمدیم نقشه پنهان اسرائیل برای درگیری با ترکیه فاش شد نتانیاهو : به جنگ ادامه می دهیم | محور ایرانی را شکست دادیم  پزشکیان: همواره در پی صلح و امنیت منطقه‌ای بوده‌ایم دیدار خداحافظی وزیر خارجه هند با سفیر ایران رئیس سازمان انرژی اتمی: تولید رادیو دارو متوقف نمی‌شود انصار الله: حمله اسرائیل به عربستان را بعید نمی‌دانیم سازمان ملل: باب دیپلماسی با ایران هرگز بسته نمی‌شود پزشکیان: ایران آماده ارتقای همکاری‌های دوجانبه با جمهوری ساحل عاج است کرملین به اروپا درباره مصادره غیرقانونی دارایی‌های روسیه هشدار داد قالیباف قانون تشدید مجازات جاسوسی را ابلاغ کرد پیام ترامپ به خانواده‌های اسیران اسرائیلی: بر نابودی حماس مصمم هستم رکوردزنی صادرات سلاح‌های انگلیسی به رژیم صهیونیستی ترامپ: تیم آمریکا برای مذاکرات غزه به مصر می‌رود | شوخی های تحقیر آمیز ترامپ با نخست وزیر کانادا + فیلم پاسخ عراقچی به اظهارات ترامپ: پافشاری بیشتر بر اشتباه محاسباتی هیچ مشکلی را حل نمی‌کند یمن: فلسطینی‌ها در ۷ اکتبر عزت خود را بازیافتند رایزنی ترامپ با تیم مذاکره کننده آمریکا قبل از آغاز مذاکرات با حماس مذاکرات روز دوم میانجی‌ها و حماس در شرم‌الشیخ به پایان رسید (۱۵ مهر ۱۴۰۴) گزارش ارتش پاکستان از عملکرد جنگنده J۱۰ چینی رایزنی اردوغان و پوتین درباره اوکراین و غزه شیخ نعیم قاسم: از حمایت‌های ایران سپاسگزاریم دیدار فرستاده آمریکا با الجولانی وزیر دفاع سوریه: با قسد درباره آتش بس توافق کردیم نروژ: محتاطانه به طرح ترامپ درباره غزه خوشبین هستیم
سرخط خبرها

خاطرات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی

  • کد خبر: ۲۰۹۹۸۰
  • ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۲
خاطرات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی
بخشی از خاطرات رهبر انقلاب اسلامی از مبارزات ایشان در دوران طاغوت برگرفته از کتاب «خون دلی که لعل شد» را در ادامه می‌خوانید.

به گزارش شهرآرانیوز، در سال ۱۳۴۲ شمسی برای تبلیغ در ایام ماه رمضان در اواخر زمستان به زاهدان رفتم که دوباره بازداشت شدم. بعد از بازجویی مرا بیرون بردند و سوار ماشین کردند و به خارج از شهر بردند. هوا تاریک و بسیار سرد بود. فهمیدم جایی که مرا برده‌اند پادگان نظامی است. مرا در بازداشتگاه نگهبانی انداختند. این میهمان جدید برای سربازان غیرمنتظره بود. سربازان از جای خود برخاستند و دور مرا گرفتند و با احترام به من سلام دادند. فرمانده سربازان وقتی آن رفتار را از افراد خود دید سریعا مرا به مکانی انفرادی برد. صبح زود به مقر ساواک منتقل شدم.

در طی این مدت از من بازجویی شد که چند ساعت طول کشید. تعجب کردم وقتی دیدم که بازپرس از دوستان دوران کودکی من است و من در بازی‌های کودکانه‌ی او و برادرانش شرکت می‌کردم. پدر و برخی برادرانش از علما و سادات بودند. عصر بود که مرا به فرودگاه آوردند و به همراه دو مامور در هواپیما نشاندند. بعداَ متوجه شدم که عازم تهران هستیم. این نخستین سفر من با هواپیما بود. در هواپیما به مسائل مختلفی می‌اندیشیدم. به آینده‌ی این نهضت اسلامی که برپا شده... به برپاکننده‌ی نهضت امام خمینی... به آینده‌ای که در انتظار من بود. از فکر به این امور که جز خدای متعال کسی از عاقبت آن آگاه نیست منصرف شدم.

مجله‌ای برداشتم و به ورق زدن آن پرداختم. چشمم به غزلی افتاد که از آن خوشم آمد. من عادت داشتم که هر شعری را می‌پسندیدم، در دفتر خاصی که سفینه‌ی غزل نامیده بودم، می‌نوشتم. دیدم دو مامور همراه من از دو طرف گردن می‌کشند تا ببینند من چه می‌نویسم. وقتی شعر را نوشتم، ذیل آن این عبارات را هم افزودم: «این ابیات را در هواپیمایی که مرا به همراهی دو مامور خوش‌اخلاق از زاهدان به جای نامعلومی می‌برد، نوشتم!» این عبارت، اثر مثبتی بر هر دوی آن‌ها گذاشت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->