حمید سلطانآبادیان| از سمرقند تا بخارا حدود ۳۰۰کیلومتر فاصله است و این برای مسافری که مرکبش دوچرخه است، دو روز رکاب زدن را میطلبد و یک شب بیتوته کردن در مسیر. در سمرقند و بخارا رسم میزبانی بر این است که قرصی از نان را به چهار تکه تقسیم میکنند و بهاصطلاح خودشان نان را میشکنند و پیشروی مهمان میگذارند و درکنارش پیالهای از چای سبز گذاشته، او را دعوت به صرف نان و چای میکنند. از چای سیاه خبری نیست و چای مصرفی، چای سبز بدون قند و شکر است. پیالههایی که در آن چای صرف میشود، سفال لعابدادهشده است شامل طرحهایی دلنشین و رنگهایی چشمنواز که با دست رنگآمیزی شدهاند و عقیده مردم بر آن است که نگاه کردن به این رنگها و طرح و نقشها بر نور چشم میافزاید. بخارای شریف، شهری است که چون نگینی در تاریخ جاده ابریشم میدرخشد. بُخارا پنجمین شهر بزرگ ازبکستان و مرکز استان بخاراست. درباره نام بخارا نظرها متفاوت است. بعضی برآنند که بخارا به معنای پرستشگاه است که در زبان سنسکریت بهصورت «ویهارا» آمده است. این شهر ۲۵۰۰سال قدمت دارد و بیشتر مردم آن به زبان فارسیتاجیکی سخن میگویند. این شهر در دوره اسماعیل سامانی در قرن سوم هجری، پایتخت سرزمینی شد که امروز ازبکستان نامیده میشود. از اواسط تا پایان قرن دهم هجری، اسلام مهمترین دین در این منطقه شناخته میشد و شهرهای بخارا و سمرقند از قرن سوم هجری به بعد دو مرکز مهم تدریس علوم اسلامی بودند؛ به همین دلیل هنوز هم بخارا را «بخارای شریف» مینامند.
اینجا نیز مانند سمرقند، فضایی تاریخی و نمایی اساطیری دارد و در هر کوچه و برزن و هر دیوار اثری است از هنر گذشتگانِ پارسیزبان و هنرمندان بینشان. جا و مکان برای اتراق فراوان است. بعضی اهالی شهر خانههای قدیمی خود را تبدیل به اقامتگاه مسافران کرده، از این طریق درآمد کسب میکنند. قیمتها متغیر است؛ از شبی 10دلار با صبحانه آغاز میشود و تا قیمتهای بیشتر ادامه مییابد.
زبان شیرین فارسیتاجیکی، باعث میشود بیشتر از اینکه عکس بگیرم، با مردم همکلام شوم و از شنیدن واژههای نغزی که در گفتمان با آنها میشنوم، حظ ببرم. مردم بخارا با طمأنینه و مکثِ دلنشینی در بین واژهها سخن میگویند و انگار خودشان نیز میخواهند لذت کامل را از بیان کلمات زیبا و اصیلی که حافظ آنها بودهاند و رامشان کردهاند، ببرند.
از دیدنیهای بخارای شریف میتوان به مقبره «اسماعیل سامانی»، مقبره چهارمنار، مدرسه خان، مدرسه میرعرب، منار کلان، بالاحوض و مجموعهای از مساجد و مدارس قدیمی و تاریخی دیگر اشاره کرد. هرکدام از این بناها حاوی حسوحالی آشنا و دلپذیر است و در آنها هیچ حس غریبگی برای من وجود ندارد. انگار به گذشتههای خودم سفر کردهام و در تاریخی که خود نیز نقشی در آن داشتهام، حضور دارم.
روستای افشانه محل تولد حکیم ابوعلیسینا در نزدیکی بخاراست. به خانه و زادگاه حکیم میروم و از موزه و دانشگاه بزرگی که در نزدیکی این روستاست و به نام ابوعلی سینا نامگذاری شده است، بازدید میکنم. ازبکها براین باورند ابنسینا دانشمندی ازبک است و ربطی به ایران ندارد اما جالب اینجاست که در موزه ابوعلیسینا تمام کتابها به زبان فارسی یا عربی نوشته شده است و آنها توانایی خواندن این کتابها را ندارند.
دو شهر تاریخی و دیدنی خوارزم و خیوه نیز در نزدیکی بخارا قرار دارند.
پینوشت:
- اماکن زیادی در سمرقند، بخارا و بهخصوص تاشکند وجود دارد که عکاسی از آنها ممنوع است و درصورت ثبت عکس از این اماکن، توقیف دوربین و انتقال عکاس به مراکز بازجویی و دردسرهای فراوان را بهدنبال خواهد داشت.
- بههمراه داشتن لنزهای مناسب برای عکاسی معماری در این سفر توصیه میشود.
- مسافران باید بعد از ورود به کشور ازبکستان، حداقل ظرف مدت ۷۲ساعت، مکان اقامت خود را به پلیس محلی یا نمایندگیهای وزارت کشور اطلاع دهند.