به گزارش شهرآرانیوز چه کسی فکرش را میکرد چند سی سی خون ناقابل از بندناف نوزاد که معمولا همه تصور میکنند بدون ارزش است و باید دور ریخته شود، این قدر اهمیت داشته باشد که برایش در شهرهای مختلف، مجموعههای مجهز و بانک مخصوص در نظر بگیرند. حاصل تحقیق و پژوهش سالهای دانشمندان میگوید چند سی سی خون از نوزاد تازه متولدشده میتواند معجزه کند و جان چندین نفر از نزدیکان او را نجات دهد.
شنیدن همین مقدار اطلاعات کوتاه از اطرافیان هم وسوسه انگیز است تا بدانیم که دانشمندان برای نجات جان آدمها این بار به چه ترفندی متوسل شده اند و برنامهها و اقداماتشان تا چه اندازه موفقیت آمیز بوده است. شما هم اگر به این موضوع علاقهمند هستید میتوانید در این روایت همراهمان باشید تا بدانید ذخیره خون بندناف برای درمان بیماریهای لاعلاج چقدر تأثیرگذار است.
قرارمان را تلفنی هماهنگ میکنیم. یکی از متصدیان مجموعه بانک خون، تلفنی آدرسشان را میدهد: خیابان بهار، قبل از استانداری، مجاور بیمارستان بنت الهدی. ظاهرا سرشان خیلی شلوغ است و مکالمه نمیتواند بیشتر از این باشد. همین عبارات کوتاه و خلاصه راهنمایمان میشود تا خودمان را در کوچهای بن بست مقابل ساختمانی نسبتا قدیمی ببینیم که با چند پله کوتاه آدم را به داخل مجموعه میکشاند.
داخل ساختمان نونوارتر و شیکتر است و البته مراجعه کنندگان زیادی دارد که برای بستن قرارداد و راهنماییهای قبل از انجام این عمل در مرکز هستند. این مجموعه بیشتر میزبان پدران و مادران جوان است، هر چند که هنگام حضور ما غالبا باباهای جوان مشغول پر کردن فرمهای مخصوص هستند.
مردد مانده ایم سر صحبت را با کدام یک از آنها باز کنیم. یکی از مراجعه کنندگان مرد جوانی است که حتی حوصله پاسخ دادن به سلام ما را هم ندارد. به قول خودش همه زندگی اش روی تخت بیمارستان در حال جدال با مرگ است و وقت گپ وگفت و این حرفها را ندارد. کادر اداری سعی میکند دلداری اش بدهد و کمی آرامش کند و ما هم از صرافت گفتگو میافتیم؛ اما از تماشای برق شادی پدر شدن در چشمهای دیگرمراجعه کنندگان نمیتوان گذشت.
مرتضی سعادتی از تولد فرزندش آن قدر ذوق زده است که خیلی راحت دعوتمان را برای گفتگو میپذیرد. حق هم دارد. اولین فرزندش است. خدا را شکر که حال همسر و فرزندش خیلی خوب است و آقا مرتضی برای تکمیل پرونده و انجام بقیه کارها اینجاست.
او میگوید: برای تولد فرزندمان کلی اشتیاق داشتیم و با همسرم کلی برنامه ریزی کرده بودیم؛ اینکه کدام بیمارستان به دنیا بیاید و زیر نظر کدام پزشک باشد و.... در جریان همین پیگیریها و تحقیقات بود که متوجه شدیم بانک خون بندناف میتواند ضامن سلامت کودکمان در آینده باشد.
آقا مرتضی خوشحال است که اگر خدای ناکرده در آینده مشکلی برای فرزندش اتفاق بیفتد، با کمک سلولهای بنیادی در خون بندناف، امیدی برای درمانش هست.
شوق و اشتیاق مصطفی علیزاده هم کمتر از آقا مرتضی نیست. فرزند دومش به دنیا آمده است، اما ذوق پدر شدن که مرزی ندارد و زیاد و کم نمیشود و فرزند اول و دوم هم ندارد. به قول او، اول تا آخرش شیرین است و حال و هوایش وصف شدنی نیست. پسر آقامصطفی روز قبل به دنیا آمده است و این نوزاد کوچولو حالا یکی از هزاران عضو بانک خون بندناف است و میتواند از تسهیلات آن استفاده کند. البته خدا آن روز را برای هیچ پدر و مادری نیاورد که حتی ببینند جگرگوشه شان تب کرده است؛ چه برسد به اینکه به بیماریهای دیگر مبتلا شده باشد.
آقا مصطفی میگوید: متأسفانه برای فرزند اولم هنوز نمیدانستیم چنین مجموعهای وجود دارد که در آن خون بندناف را برای روزهای مبادا ذخیره میکنند. اگر میدانستیم، این کار را برای او هم انجام میدادیم.
آشنایی او با این موضوع به تولد فرزند برادرش برمی گردد که این کار را انجام داده بود. جریان ازاین قرار بود که فرزند دوست برادرش مبتلا به سرطان خون میشود و درمانش از طریق خون بندنافِ ذخیره شده انجام میشود و بهبود پیدا میکند. همین اتفاق مثبت سبب میشود اطرافیان هم مشتاق شوند این کار را انجام دهند.
آقا مصطفی با تحقیقاتی که انجام داده به این نتیجه رسیده است که سلولهای بنیادینی که از بندناف نوازد گرفته میشوند پرتوان هستند و بر اثر تکثیرهای پی درپی پیر نمیشوند.
او میگوید: حقیقتا سونامی و اپیدمی سرطان (که این روزها خبرش در اجتماع پیچیده و خیلیها را مبتلا کرده است) و همچنین درگیرهای مربوط به درمان و هزینههای آن، هر کسی را وامی دارد که به فکر چارهای برای این موضوع باشد. مطمئنم با این سبک زندگی و تغذیه، این بیماری در آینده نزدیک تعداد بیشتری از افراد را مبتلا خواهد کرد. به همین دلیل پیش قدم شدم که از طریق ذخیره سازی خون بندناف برای سلامت آینده پسرم کاری انجام دهم. خوشبختانه مشکلی خاصی در انجام آزمایشهای مربوط به همسرم پیش نیامد و دیروز که پسرم به دنیا آمد، این کار انجام شد.
تازه یادمان میافتد که از هزینهها نپرسیده ایم و آقا مصطفی خیلی کوتاه و خلاصه پاسخ میدهد: ۸ میلیون تومان هزینه انجام این عمل است و علاوه براین، سالیانه باید بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان هم برای نگهداری آن بپردازیم.
زن و شوهر جوان دیگری نیز از مراجعه کنندگان مجموعه هستند و آمده اند که اطلاعات مربوط به انجام این کار را بگیرند. یکی از کادر حاضر که معلوم است کاملا به موضوع تسلط دارد، شیوه بستن قرارداد و کارهایی را که قبل از نمونه گیری باید انجام بدهند، برایشان توضیح میدهد و اینکه آزمایشها معمولا تکرار هم میشوند تا اگر بیماری به صورت نهفته باشد، خود را بروز دهد.
زن هنوز در ماههای ابتدایی بارداری است و تصمیم دارد قبل از بستن قرارداد تحقیقات بیشتری انجام دهد و بعد به نتیجه برسد و این کار را انجام دهد.
نگاهمان اطراف را میپاید. خبری از تجهیزات و وسایل مربوط به نگهداری خون نیست. مژگان حکیم مسئول دفتر نمایندگی بانک خون بندناف رویان مشهد است که همان ابتدای صحبت و کوتاه توضیح میدهد: فرایند در جای دیگری انجام میشود و کیسههای خون به تهران انتقال مییابد.
او پشت بند این حرفها میگوید: سالها ماده موجود در بندناف نوزاد (که واسطه جنین و مادر برای رساندن اکسیژن و مواد غذایی در طول بارداری است) دور ریخته میشد، درحالی که سلولهای بنیادی موجود در خون بندناف یکی از گزینههای درمان در بسیاری از بیماریهای صعب العلاج است.
حکیم در توضیحات بیشتر میگوید: این سلولها پرتوان و نامیرا هستند و در اثر تکثیر پی درپی دچار پیری نمیشوند و به همین دلیل به عنوان جایگزینی قابل اعتماد برای سلولهای بنیادی مغز استخوان در درمان بیماریها میتوان از آنها استفاده کرد. اگرچه نقل است با خون بندناف میتوان بیشتر از شصت بیماری را درمان کرد، اما اکنون در کشور ما بیماریهایی که منشأ خونی دارند (از جمله تالاسمی، سرطان خون و کم خونی) با استفاده از سلولهای بنیادی خون بندناف درمان پذیرند.
او اشاره کوتاهی به زمان تأسیس این مجموعه در مشهد میکند و پشت بند آن میگوید: استارت کار در تهران زده شد و دفتر نمایندگی مشهد از سال ۱۳۸۷ شروع به کار کرد. در ابتدا بانکهای ذخیره سازی سلولهای بنیادی مربوط به خون بند ناف زیر نظر جهاد دانشگاهی آن شهر فعال بودند؛ به این شکل که این سلولها جداسازی و فریز و بعد به تهران منتقل میشدند؛ اما از سال ۱۳۹۵ برخی از نمایندگان زیرنظر مجموعههای درمانی خصوصی قرار گرفتند و این مجموعه هم تحت پوشش بیمارستان بنت الهدی است.
حکیم در تشریح بیشتر این فرایند میگوید: نه تنها صاحب بندناف، بلکه خویشاوندان و بستگان درجه یک نیز قادر به دریافت پیوند این سلولهای بنیادی هستند.
مسئول دفتر نمایندگی بانک خون بندناف رویان مشهد یک بار دیگر این موضوع را تکرار میکند که امروزه بانکهای ذخیره سازی سلولهای بنیادی در اغلب کشورهای توسعه یافته جهان وجود دارند و این بانکها خون بندناف نوزاد را در هنگام تولد به جای دور ریختن، ذخیره میکنند تا در آینده از آنها برای درمان بیماریهای صعب العلاج (برای صاحب نمونه یا سایر بیماران) استفاده شود؛ بدین منظور والدین نوزاد باید قبل از تولد او اقدام به ثبت نام در بانک خون بندناف کنند.
حکیم توضیح میدهد: با انجام آزمایشهای مختلفی که مادر در طول بارداری انجام میدهد و رعایت شیوه نامه ها، در هفته ۳۶ بارداری این فرایند میتواند انجام شود.
او میگوید: در سالهای ابتدای شروع به کار، تعداد مراجعه کنندگان بین سی تا چهل نفر بود، اما با آگاهی و اطلاعاتی که خانوادهها پیدا میکنند این آمار روز به روز بیشتر میشود و اکنون در ماه سیصد نمونه خونی به بانک خون رویان در تهران فرستاده میشود و همه فرایند خون گیری تا انتقال با مراقبتها و شرایط ویژه انجام میشود. نمونههایی هم که در این فرایند آلوده باشند، برگردانده میشوند.
دکتر رضا وثوقی مقدم، مدیر امور بیمارستان و تعالی خدمات بالینی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، نیز در گفتگو با خبرنگار شهرآرا تأیید میکند که استفاده از خون بندناف یکی از شیوههای درمانی نوین است.
او ادامه میدهد: استفاده از این روش در برنامههای آتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نیز هست، اما باتوجه به تعرفههایی که برای نمونه گیری و نگهداری آن باید پرداخت شود، فعلا عملیاتی نشده است.