جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد مراسم گرامیداشت مقام «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» در مشهد برگزار شد (۳۰ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

مردی با گلبانگ انقلاب در گلو

  • کد خبر: ۲۱۰۴۹۷
  • ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۷:۵۰
مردی با گلبانگ انقلاب در گلو
درباره سید محمد نجم الدین، که در زمان پهلوی دوم، ترانه‌های انتقادی بسیاری را با لهجه مشهدی در رادیو تهران خواند.

به گزارش شهرآرانیوز، قدیمی‌های مشهد و خیلی از ایرانی‌ها «سیدمحمد نجم الدین (۱۳۱۵-۱۳۸۸)» را با ترانه هایی، چون «دگه نمرم ولایت» و «آی یره یره یره، یارم کله پا مره» یا ترانه معروف «مسافر قطار» از رادیو تهران به خاطر دارند. پیش از انقلاب او تنها خواننده پایتخت بوده که ترانه هایش با لهجه مشهدی گل می‌کند و صدایش زمزمه زیر سقف کافه خانه ها، آواز حنجره خش دار سرگذرایستاده‌ها و رفیقِ پیچ باز رادیو تاکسی خطی‌ها می‌شود، اما کمتر کسی می‌داند که او، از یک جایی به بعد، پس از معروف شدنش، بسیاری از ترانه‌هایی که می‌خوانده در انتقاد از سیاست‌های استبدادی پهلوی‌ها بوده است. آن چنان که حتی چندباری از طرف ساواک بازخواست می‌شود.

سیدمحمد نجم الدین، پسر سیدعلی که در قوچان او را با نام «آق سیدعلی تاجرنشین» می‌شناختند، نوجوان بوده که برای یافتن کاری به مشهد می‌آید. آن دوران، سر کوچه چهارباغ و اوقاتی هم اول کوچه حسین باشی، یک دایره زن کور که در میان مردم به «حسین کور» معروف بوده، دایره می‌زده و آواز می‌خوانده است. سیدمحمد که طبع شعری هم داشته، گوش هایش به ضرب این دایره تیز می‌شود، آن طور که هر روز می‌رفته و پای بساط حسین کور می‌نشسته است تا صدای دایره و آواز او را بشنود. بعد‌ها هم نخست دایره زدن را از حسین کور یاد می‌گیرد و سپس پای تلمذ یکی از بخشی‌های قوچان، ساز آوازش را کوک می‌کند.

سیدمحمد چند سال بعد در تهران است و مشغول گذراندن خدمت سربازی. یک روز برای بچه‌ها در پادگان آواز می‌خواند و صدایش توی گوش یکی از سرهنگ‌های آنجا خوش می‌نشیند و به او پیشنهاد می‌دهد، برود رادیو و آنجا صدایش را امتحان کند. تازه اوایل افتتاح رادیو نیروهوایی است که نجم الدین چند ترانه قدیمی را با دست کاری توی ریتم و آهنگ می‌خواند و از قضا کارش می‌گیرد.

مدتی بعد با آغاز کار رادیو مشهد از او دعوت می‌شود تا ترانه هایش را اینجا هم بخواند. او هم می‌آید و با همان دایره چند ترانه می‌خواند که نام یکی شان «خسرو و زرافشان» است. در ادامه هم، وقتی قطار مشهد- تهران در دهه ۳۰ راه می‌افتد، با استفاده از ملودی‌های خراسانی یک ترانه می‌سازد با نام «مسافر قطار» که گل می‌کند و همین هم سبب معروفیتش می‌شود، آن قدر که این ترانه نه تنها در روز افتتاحیه که تا مدت‌ها در ایستگاه راه آهن پخش می‌شده است. بعد از ترانه مسافر قطار، ترانه «آی یره یره یره» کار خودش را می‌کند و از نجم الدین یک خواننده با شهرت کشوری می‌سازد.

این دیده شدن مردمی، بعد‌ها به او قدرتی می‌دهد تا با استفاده از طبع شعر و هنر آوازی که داشته شروع کند به ساختن ترانه‌های طنز انتقادی. یکی از این ترانه‌ها «مینی پالون» است و درست همان زمانی خوانده می‌شود که دربار رژیم پهلوی قصد داشته، برای جا انداختن و رایج کردن پوشش مینی ژوپ تبلیغ کند، آن هم با چاپ تصویر بانوان درباری مینی ژوپ پوش در مجله‌های روز. سر همین ماجرا هم ساواک دستگیرش می‌کند و چند روزی در بند آن‌ها باقی می‌ماند، اما با پادرمیانی عده‌ای اهل موسیقی آزاد می‌شود.

دومین ترانه انتقادی اش هم «مینی ژوپ پوش و عمله» است؛ این ترانه را هم وقتی خواند که خبر تکان دهنده تجاوز یک مرد در خیابان به یک زن بدحجاب که گویا مینی ژوپ پوشیده بوده، در روزنامه‌ها چاپ و منتشر شد. این ترانه بعد از انقلاب با تغییراتی، به عنوان «دگه نمرم ولایت» بار‌ها و بار‌ها از رادیو پخش و به گوش مخاطبانش رسد.
چندی پس از دومین ترانه، نجم الدین یک ترانه هم وقت اعدام یک سرهنگ مخالف با شاه می‌خواند که عوامل رژیم، برای آن هم خیلی اذیتش می‌کنند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->