عقربههای ساعت، ۱۰:۳۰ صبح روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ را نشان میداد و اعلامیه بیطرفی ارتش از دهلیزهای قدرت صادر شد؛ دهلیزهایی که توپ و تانک و مسلسل داشتند، اما دیگر خبری از مشروعیت در میان مردم نبود. ارتش فروپاشید بی آنکه بخواهد از حاکم خود دفاع کند. یا شاید هم نمیتوانست در برابر سیل اراده ملی از کسی جز مردم حمایت کند.
هر نقطه از تاریخ ایران را که مینگریم، به ویژه روزگار معاصر خود را، درمی یابیم که نقش مردم چقدر مهم است و این اهمیت نمایانگر آن است که هر حکومت و حاکمیتی به این مردم احتیاج دارد نه آنکه مردم به آنان نیاز داشته باشند. این برای هر حکومتی یک نعمت است؛ زیرا مشروعیت حاکم و حکومت، همان خواست و رضایت مردمی است که او را بر سر کار میآورند.
انقلاب اسلامی ایران، نمونه بارز حکومتی است که مشروعیت در استقرار را از خواست مردم گرفت و جمهوری اسلامی، مولود این مشروعیت بود. امام خمینی (ره) با درک خواستههای مردم، پایهگذار حکومتی شد که بر دیدگاه، آرا و نظرات مردم پدید آمد. پیش از تشکیل حکومت، این مردم بودند که ارادهشان بر این شد که نظام پادشاهی نمیخواهند و خواستار حکومتی بودند که حرف ایشان را بداند و بشنود و همراهشان باشد. امام (ره) نیز بنای مشروعیت جمهوری اسلامی را بر خواست مردم گذاشت و در حضور مردم و بهخاطر مردم حکومتی تشکیل داد که هم جمهور مردم از آن نفع ببرند و هم احکام و قوانین شریعت آن را تطهیر و منزه کند.
هر حکومتی برای آنکه مشروعیت استقرار خود را تثبیت کند، نیاز به آن دارد تا مشروعیت در استمرار داشته باشد. این مشروعیت، گاه خودکامه است و حاکم با توسل به زر و زور خود را حفظ میکند که تاریخ نشان داده عمر چنین مشروعیتهایی بلند نیست. یا آنکه مشروعیت در استمرار را از راه همدلی و همراهی با مردم کسب میکند و برای حفظ و حراست کشور، دفاع از تمامیت ارضی و رشد و آبادانی آن، با همراهی مردم گام بر میدارد.
امام خمینی (ره) از همان ابتدای استقرار نظام اسلامی بر این نکته تاکید داشتند که مردم، ولی نعمت هستند و ابزارهای عملی این فرمایش را طراحی کردند. یکی از مهمترین ابزارهای رهبر فقید انقلاب اسلامی، انتخابات بود.
انتخابات، عقده تاریخی و نماد سرخوردگی ملتی بود که از زمان پیدایش جنبش مشروطه هیچ گاه مجال عرض اندام نیافت و بی آنکه سودی برای ایران داشته باشد، صرفا ۲۸ مجلس شورای ملی را با سفارش و فرمایش دربار و رجال پر نفوذ رژیم پهلوی از سر گذراند. اما آمدن جمهوری اسلامی این نوید را به مردم داد که تعیین سرنوشت ایشان فقط از راه حضور خودشان و دیکته کردن خواستههای خود به حاکمیت بر میآید و قرار نیست کسی بر آنان برتری قدرت داشته باشد.
انتخابات آن چنان از نظر پیر بزرگ جماران اهمیت داشت که چه آن هنگام که در بستر بیماری بودند، حکم بنی صدر را تنفیذ فرمودند و چه آن هنگام که دفتر حزب جمهوری اسلامی منفجر شد یا رئیس دولت و نخست وزیرش ترور شدند، فرمان برگزاری انتخابات را صادر کردند تا همگان بدانند انقلاب اسلامی، مردمیترین اتفاق قرن بیستم و مشروعیت آن، در دستان همین مردم است.
وقوع جنگ تحمیلی، شورشهای منافقان و ترور سران ارشد نظام هم در خواست و اراده ملی مردم ایران اثر نگذاشت و اتفاقا آنان را برای پیشبرد امر مهم مشروعیت یک حکومت مردمی جسورتر ساخت و هر لحظه این حضور پررنگتر شد.
اینک چهل و پنج سال از پیروزی اراده مردم میگذرد. ۱۳ دولت و ۱۱ مجلس به دستان همین مردم تشکیل شد و در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات مجلس قرار داریم. فرصتهایی که در آینده و تاریخ این مملکت جاودان خواهند شد، یقینا از پای صندوقهای رای به وجود میآید و تاریخ شهادت خواهد داد که در برهه مهمی از تاریخ ایران زمین، مردمانی بودند که مشروعیت در استقرار و مشروعیت در استمرار حاکمیت خود را، خود تعیین و تکلیف کردند.