در روزهای اخیر، نرخ ارز با کاهش همراه بوده و در کانال 11 و 12 هزار تومانی قرار گرفته است. مقامات بانک مرکزی نیز ادعا کردهاند که نرخ ارز به ثبات نسبی رسیده و افزایش پیدا نخواهد کرد. برخی از دلایل اصلی این کاهش عبارتاند از:
الف) حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز و نزدیکی نرخ ارز بازار آزاد با نرخ نیمایی که عرضه ارز به بازار را نسبت به قبل افزایش داده است. در نرخ جدید که نسبت به نرخ قبلی نیمایی بیشتر است، صادرکننده به عرضه ارز در سامانه تمایل بیشتری دارد؛ زیرا تفاوت نرخ ارز بازار آزاد و سامانه چندان زیاد نیست و با افزایش عرضه ارز، قیمت بازار آزاد نزول بیشتری خواهد داشت. این اقدام بانک مرکزی میتواند انگیزههای سوداگری در بازار ارز را نیز کاهش داده و نرخ ارز را به سمت قیمت تعادلی سوق دهد.
ب) افزایش عرضه ارزهای خانگی و کاهش بیشتر قیمت ارز به دلیل کاهش تقاضا: به دلیل کاهش نوسانات و روند کاهشی نرخ ارز، برخی از دارندگان ارزهای خانگی و یا سفتهبازان برای جلوگیری از زیان بیشتر، به عرضه ارزهای خانگی اقدام کرده و با افزایش عرضه، قیمتها را کاهش دادهاند؛ از طرف دیگر برخی خریداران نیز انتظار قیمتهای پایینتر ارز را دارند و تقاضای خود را محدودتر کردهاند.
ج) بازگشت ثبات نسبی به بازارها و کند شدن موجهای اولیه نوسانات اقتصادی و افزایش قیمتها، این امیدواری را ایجاد کرده است که بازارها بهتدریج به سمت ثبات نسبی پیش برود و از این رو نرخ دلار روند کاهشی را در پیش گرفته است.
به هر حال، حرکت به سمت ثبات در بازار ارز لازم و خوب است، اما از قدیم گفتهاند که آزموده را آزمودن خطاست و از این رو مقامات حکومتی باید بهشدت از افزایش نوسانات نرخ ارز جلوگیری کرده و در یک نرخ منطقی به سمت یکسانسازی نرخ ارز حرکت کنند. نرخ ارز، متغیری است که میتواند روی همه متغیرهای اقتصادی از جمله تورم و بیثباتی اقتصادی اثر قابل ملاحظهای برجا بگذارد و از این رو نوسانات افزایشی آن بهشدت باعث گسترش التهاب در سایر بازارها خواهد شد. البته این به معنای افزایش تدریجی سالانه نرخ ارز، متناسب با تورم در طول زمان نیست و طبیعی است که بیشتر اقتصاددانان با سرکوب دستوری نرخ ارز مخالف هستند و از افزایش سالانه و منطقی نرخ ارز متناسب با نرخ تورم حمایت میکنند.
نکته جالب در موضوع نرخ ارز آن است که با افزایش نرخ ارز، قیمت بسیاری از کالاهای وابسته بهسرعت و شدت افزایش مییابد، اما با کاهش تدریجی نرخ ارز، قیمت این کالاها کاهش نمییابد یا حتی برعکس، شواهد حاکی از آن است که نرخ این کالاها حتی افزایش پیدا میکند. همگام با کاهش نرخ ارز، قیمت کالاهایی مثل طلا، به دلیل وابستگی مستقیم به نرخ دلار، کاهش مییابد، اما قیمت کالاهایی مثل گوشی تلفن همراه، خودرو و حتی مایحتاج روزمره مردم از قبیل چای، برنج و ... با کاهش چندانی مواجه نمیشود، بلکه حتی در هفتههای اخیر در مورد برخی کالاها، رشد قابل ملاحظهای را شاهد بودهایم. در اقتصاد، اصلی به نام چسبندگی قیمتها به سمت پایین وجود دارد؛ به این معنا که چنانچه به هر دلیلی قیمتها افزایش یابد، حتی با رفع دلایل یادشده، قیمتها به سمت پایین چسبنده بوده و بهسادگی کاهش نمییابد، اما درباره برخی کالاهای وارداتی مثل چای، افزایش شدید قیمت، باوجود کاهش نرخ دلار، چندان پذیرفتنی نیست. به نظر میرسد جلوگیری از انحصار واردات مایحتاج مردم از سوی گروهها و اشخاص صاحب نفوذ و نیز گسترش رقابت و شفافیت در این حوزهها میتواند تا حدی فساد موجود در این حوزهها را کاهش دهد.
به هر حال برای ثبات در بازار ارز، باید 2 سیاست بنیادی از جانب دولت و بانک مرکزی پیگیری شود؛ اول تلاش برای رشد اقتصادی پایدار از طریق تشویق سرمایهگذاری و بهبود فضای کسبوکار در کشور و دوم کنترل حجم نقدینگی که نیازمند انضباط مالی دولت میباشد. هر 2 سیاست اشارهشده میتواند به ثبات در بازارها و کاهش تنشهای اقتصادی کمک کرده و از بحرانهای بعدی پیشگیری کند.