ساعتهای حدود پنج عصر بود. توی خانه نشسته بودم که صدای پیامک آمد. امیدوار بودم پیامک واریز باشد، ولی پیامکی بود که هشدار کسرحساب با خود داشت. خلاصه اش این بود: مالک محترم وسیله نقلیه به شماره پلاک. قبض صادره شده برای شما به شرح زیر است. محل تخلف، بزرگراه بابا نظر. تخلف ها: ۱: تجاوز از سرعت مجاز (تا سی کیلومتر در ساعت) ۲: حرکت به طور مارپیچ مبلغ: ۲۱۰۰۰۰۰ ریال.
ابتدا با خودم فکر کردم شاید اشتباهی جریمه شده ام و حالا سر فرصت پیگیری میکنم. دوباره که پیامک را نگاه کردم ناگهان ترسیدم. حسی به من گفت: ماشین سرقت شده است. از اینکه تخلف حرکات مارپیچ و سرعت بیش از حد مجاز بود تصور کردم که دزد خوشحال و خندان سوار بر ماشینی که مال او نیست، با سرعت زیاد دارد توی صدمتری لایی میکشد. آن قدر استرس زیادی به من وارد شد که حس کردم یک چهار لیتری آدرنالین در بدنم ترشح شده است. قلبم که تا چند لحظه قبلش در جای همیشگی خودش یعنی زیر جناغ، مرکز قفسه سینه و بالای معده قرار داشت آمد توی حلقم. از جایم پریدم.
دزدگیر ماشین را زدم تا با شنیدن صدای آژیر آن از داخل کوچه مطمئن شوم سرقت نشده است. صدایی نیامد. دوباره زدم، باز هم صدایی به گوش نرسید. قبول دارم که آدم نباید با شلوارک وارد کوچه شود مخصوصا در کوچهای مثل کوچه ما که داخلش مدرسه است و زمانش هم زمان تعطیلی مدرسه است. ولی امیدوارم تجربه نکنید. وقتی آدم حس مال باختگی داشته باشد به ظاهر آنچه پوشیده است توجه نمیکند.
همان طور که از پلهها پایین میرفتم آرزو کردم که کاش آن سارقِ نقطه چین، حین همان حرکات مارپیچ طعمه یک راننده تریلی که توجه کافی به جلو ندارد زیر گرفته شود، اما وقتی احتمال دادم کسی خسارت تبدیل پراید به ورق را متحمل نمیشود برای دزد ماشین آرزوی سلامتی و بهروزی بیش از پیش کردم. خدا را شکر ماشین سرجایش بود. اگر صدای دزدگیر نیامده بود به خاطر این بود که کمی دورتر از خانه پارک شده بود و امواج ریموت به ماشین نمیرسید. به قدری از دیدن پراید سفیدم خوشحال شدم که مالک پورشه مدل ۹۱۱ توربو اِس قرمز رنگ بیمه تا بهمن سال بعد، از دیدن ماشین خودش خوشحال نمیشود.
آرامش گرفتم و قلبم دوباره به همان جای قبلی خودش یعنی داخل قفسه سینه، سمت چپ برگشت. به ۱۱۰ زنگ زدم و ماجرا را گفتم. گفتند: فردا برو پلیس راهور واقع در بولوار سرافرازان. فردایش رفتم، اما آنجا گفتند دو هفته دیگه بیا هنوز در سیستم ثبت نشده است. حالا درست است که کلی اتلاف وقت و استهلاک و سوخت ماشین و استرس به من تحمیل شد، ولی عوضش دو هفته بعد که رفتم و اعتراضم را نوشتم بالاخره جریمه پاک شد.