اکران آثار جدید باشگاه فیلم رویش در سینمای مهر کوهسنگی مشهد قسمت ۲۰ فصل ۷ پایتخت، ۱۴+ سال است! + جزئیات شعر عطار؛ سرشار از معنا برای هنر ایرانی | گپ و گفتی با هنرمندان هنرهای تجسمی درباره عطار و تأثیر اشعارش بر زندگی امروزی سریال هندی دهیاری روی آنتن تلویزیون + زمان پخش استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد: هیچ شاعر دیگری را نمی توانید جای عطار بگذارید معرفی هیئت انتخاب نامزد‌های نهایی چهره سال ۱۴۰۳ هنر انقلاب صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴ فیلم کوتاه پس از پدر، در راه مسکو اکران سیار فیلم صیاد هم‌زمان با روز ارتش در سال ۱۴۰۴ معرفی ۴ هزار و ۵۰۰ هنرمند از سوی صندوق اعتباری هنر به سازمان تأمین اجتماعی زمان اکران آنلاین فیلم هفت بهارنارنج با بازی علی نصیریان مشخص شد انتشار فراخوان هفته فیلم و عکس انجمن سینمای جوانان ایران در مشهد با نام خلیج‌فارس آغاز پخش فصل ۲ سریال آخرین بازمانده فیلم کوتاه «برنده» راهی سه جشنواره خارجی شد سفری درونی به سوی حقیقت مطلق، با عطار عشق و طلسم در امتداد آبی دریاچه | گزارشی از اجرای نمایش «دریاچه قو» در مشهد
سرخط خبرها

قصه تصویری «کرمی که عقاب را نجات داد» در کتابفروشی‌ها

  • کد خبر: ۲۲۴۸۸۳
  • ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۳
قصه تصویری «کرمی که عقاب را نجات داد» در کتابفروشی‌ها
کتاب «کرمی که عقاب را نجات داد» راهی بازار نشر شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ کتاب «کرمی که عقاب را نجات داد» نوشته حمیدرضا توکلی به‌تازگی توسط انتشارات فاطمی منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتاب‌های طوطی» (بخش کودک و نوجوان انتشارات فاطمی) است.

داستان این‌کتاب تصویری درباره کرمی است که خواب پروانه‌شدن می‌بیند. در همان‌حال بلبلی آواز می‌خواند، سموری می‌رقصد و عقابی در آسمان پرواز می‌کند. اما یک‌شکارچی او را نشانه گرفته و نزدیک است او را بزند.

طرح قصه کتاب پیش‌رو از این‌قرار است:

کرم کوچولو وقتی می‌خواست جای برگ، گلبرگ بخورد فکرش را هم نمی‌کرد که بتواند عقابی را نجات بدهد؛ گل‌های آفتابگردان هم همین‌طور. اصلاً مگر می‌شود همه‌چیز دست‌به‌دست هم بدهند و عقاب نجات پیدا کند؟ عجب ماجرایی! قرار بود هر کدامشان شکاری برای دیگری باشد، اما یک قطره‌ی شبنم بازی را عوض کرد. می‌پرسید چگونه؟ در این مزرعه‌ی پر از خورشید دنیا جور دیگری است.

تصویرگری «کرمی که عقاب را نجات داد» توسط دلارام فقانی انجام شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

بعد چشمش افتاد به شبنمی

که روی چهره‌ی آفتابگردان بود.

فکر کرد اشکِ گل است؛ گلی که از ترس زرد شده.

سرش را گذاشت روی آفتابگردان و آرام نگاهش کرد.

راستی که خیلی شبیه خورشید بود.

بلبل از آن بالای بالا

آفتابگردان را دید.

رویش یک‌لکه بود.

دهان بلبل آب افتاد...

ببخشید، منقارش!

این‌کتاب با ۳۲ صفحه مصور رنگی، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۱۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

منبع: مهر

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->