شهرآرانیوز - چراغ مجتمع شریعتی در پنجمین روز از هفته دوم اردیبهشتماه بهنام دکتر علیاکبر فیاض، روشن شد، نخستین فردی که در استان خراسان رضوی خشت اول دانشکده ادبیات را گذاشت. «کارنامه فیاض» که به اهتمام سلمان ساکت در گردآوری آثار این استاد فقید ادبیات مکتوب شده است، بهانه میزبانی سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی از ادبپژوهان بود.
سلمان ساکت، نویسنده کتاب «کارنامه فیاض» در ابتدای این برنامه گفت: کتاب از یک مقدمه و ۶ بخش تشکیل شده است. مقدمه دربردارنده زندگی و خدمات فیاض به همراه سالشمار و کتابشناسی استاد است. در میان بخشهای ششگانه فصل اول، تمام آثار فیاض به سختی از پایگاههای مختلف گردآوری شده و در اینجا عرضه شده است. بخش نخست شامل شش بخش جداگانه است که شامل مقالات و متن خیرمقدمشان به مهمانان لبنانی میشود. قدیمیترین این مقالات نیز مربوط به ۲۸ سالگی دکتر در سال ۱۳۰۵ است. در باب قسمت ترجمه مقالاتشان جالب است بدانید که ترجمهها بیشتر از زبان روسی انجام شده است.
در بخش سوم فصل اول، مقدمهها و تقریضهای دکتر بر آثار دیگران گردآوری شده که گرچه اغلب بسیار کوتاه است، آیندهنگریهایی در آن به چشم میخورد. در قسمت بعدی نیز نامههای دکتر گردآوری شدهاند که غالبا خطاب به غلامحسین یوسفی نوشته شدهاند. این نامهها برای نخستین مرتبه منتشر میشوند.
ساکت در بخشی دیگر از صحبتهایش به سرودههای فیاض اشاره کرد و افزود: سرودههای علی اکبر فیاض به ما میگوید که وی به نقد شعر بیش از سرایش شعر علاقهمند بوده است. همچنین به گفته بسیاری از همروزگاران، فیاض در نقد ادبی از پیشگامان و پیشتازان این عرصه بوده است. همچنین آخرین بخش فصل اول، سخنرانیهای دکتر را دربرمیگیرد که شامل ۱۰ سخنرانی استاد در دانشگاه فاروقیه اسکندریه مصر است که آنها را به زبان عربی ارائه کرده بود. سخنرانیهایی که در سال ۱۳۵۶ مجموعه آنها به فارسی ترجمه شده بودند. با موافقت مترجم سخنرانیها _ استاد محمد حسین ساکت_ این سخنرانیها نیز در انتهای فصل اول قرار گرفته است.
وی ادامه داد: فصلهای دیگر این کتاب نیز شامل بیوگرافی از شخصیت و خاندان فیاض و جایگاه علمی و اخلاقی وی است. بخش سوم نیز به یادبودهایی اختصاص دارد که پس از درگذشتش در مجلات و نشریات نوشته شده بود. در بخش چهارم نیز گزارش کاملی از شب علی اکبر فیاض و سخنرانیهایی درباره وی آمده است. دو مقاله دایرهالمعارفی درمورد فیاض نیز بخش پنجم را تشکیل میدهد که یکی نوشته جلال متینی، رئیس اسبق دانشگاه فردوسی مشهد، است که به زبان انگلیسی در دایرهالمعارف ایرانیکا منتشر شده است. بخش آخر کتاب نیز هرآنچه عکس، سند و تصویر از فیاض وجود داشته را به خود اختصاص داده است.
دکتر محمدجعفر یاحقی در ادامه برنامه گفت: «کارنامه فیاض» دینی بود که به اهتمام سلمان ساکت به فیاض ادا شد. کمتر دانشآموخته ادبیاتی است که از فیاض خط نگرفته باشد و مدیون او در علم و دانش و منش نباشد. به عنوان یک معلم پیشگام جا دارد که به استاد فیاض درود فرستاده شود.
مجتمع شریعتی که اکنون چراغ آن روشن است، خانهای بود که دکتر فیاض برای تاسیس دانشکده ادبیات خرید و چراغش را روشن کرد.
این ادبپژوه برجسته تاکید کرد: فیاض ملبس به لباس روحانیت بوده است، بنابراین هم میشناخت و هم میدانست که چگونه مشکلاتی را حل بکند که در دانشکده ادبیات آن زمان، دختر و پسر باهم زیر یک سقف درس بخوانند. برای استخدام اساتید از معلمان ادبیات پیشکسوت در دانشگاه استفاده شد. او فقط کسانی که اهلیت داشتند را به خدمت میگرفت نه آنها که سفارش میشدند. یاددارم که باید به زحمت او را به سخن آورد، او بخل داشت در آموختن، پس اگر از او کم مانده و کم گفته شده است، در عوض از ایشان در و گوهر مانده. او بود که در تمام محافل ادبی حرف اول را میگذاشت و حرف آخر را هم میزد.
دکتر عبدالرحیم قنوات، مدرس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، در باب شخصیت علمی علی اکبر فیاض گفت: این سوال در من ایجاد شده که چطور علی اکبر فیاض که تاریخ نخوانده است، توجهاش به تاریخ جلب شده؟ دکتر شریعتی نیز چنین پرسشی را پشت سر خودش دارد که در تاریخ بسیار متوجه تاریخ صدر اسلام است. دلیل این اتفاق، مشترکا این است که شریعتی و فیاض هر دو ادبیات خوانده بودند و ادیب بودهاند. تا جایی که ما میدانیم این دو درس تاریخ نخوانده بودند.
به نظرم فیاضشناسی را میتوان به دو بخش زمانی تقسیم کرد، به قبل و بعد این کتاب. اشتغال به ادبیات مرحوم فیاض را رهنمون به تاریخ کرده بود، وقتی توجه میکنیم به تاریخ آثاری پیدا میشوند که از لحاظ تاریخی بسیار مهم هستند. فرض کنید، «تاریخ بلعمی» که گزیدهای از «تاریخ طبری» است. اما برخی از کتب هستند که به شعر نوشته میشوند اما تاریخ هدف آنها بوده، مثل «شاهنامه فردوسی» در انتهای اشعارش. دیگر دسته کتب آن دستهای است که هدفشان تاریخ نبوده اما سرشاراند از دادههای تاریخی. مایکل استنفورد میگوید بهترین منابع تاریخی کتبی هستند که هدفشان تاریخنویسی نبوده. آثار فیاض نیز از این دسته آثار است و از همین منظر در کنار آثار غیرتاریخی حائز توجه قرار میگیرند.