محمدناصر حقخواه - این روزها خبر اول سینمای دنیا، رکوردشکنی جدید فیلم «انتقامجویان: پایان بازی» است. رکوردشکنیهای این فیلم از روز افتتاحیه شروع شد. انتقامجویان با 60میلیون دلار فروش در آمریکای شمالی، پرفروشترین فیلم در شب افتتاحیه شد و فیلم «جنگ ستارگان» را پشتسر گذاشت. همچنین با گذشت سه روز از اکران با 309میلیون دلار فروش به رتبه هفتم دنیا رسید و حالا هم با جاگذاشتن همه فیلمهای بزرگ فهرست پرفروشترینها مثل آواتار و تایتانیک، تبدیل به پرفروشترین فیلم تاریخ سینما شده است و این عنوان را که از سال2009 در دست فیلم آواتار بود، به چنگ آورده است. به این بهانه درکنار پرداختن به آخرین نسخه انتقامجویان و دلایل فروش خوب آن، نگاهی هم به وضعیت سینمای خودمان و فیلمهای پرفروش و عللوعوامل آن خواهیم انداخت.
حضور پررنگ در فضای مجازی
انتقامجویان4 علاوهبر گیشههای سینما، فضای مجازی را هم به تسخیر خودش درآورد. فقط عنوان فیلم در اینستاگرام، بیش از 4میلیون هشتگ را به خودش اختصاص داد و این جدای از اسم بازیگران و نقشهای فیلم است. هشتگ «avengers» نیز که عنوان کلی این مجموعه است، در بیش از 13میلیون پست اینستاگرامی نوشته شده است.
علاوهبر اینها واکنش آنتونی روسو(یکی از کارگردانان انتقامجویان4) و ادای احترامش به جیمز کامرون(کارگردان آواتار) پس از رکوردشکنی فیلمش مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت. روسو گفت: «این واقعیت که مردم در همه این سالها، شخصیتهای ما را دنبال میکردند، ما را دوست داشتند و داستانهایی که روایت میکردیم، این چنین جهانی شده است، حالمان را وصفناپذیر کرده است. جیمز کامرون برای ما یک الگوی تمامعیار است و از همان ابتدا فیلمهای او بود که انگیزه فیلمسازی را در ما تقویت کرد». چند ماه قبل، جیمز کامرون خطاب به تیم سازنده «پایان بازی» بهخاطر عبور از شاهکار خود، «تایتانیک»، که تا پیش از این دومین فیلم موفق تمام تاریخ سینما بود، در توئیتی نوشت: «یک تکه یخ، تایتانیک واقعی را غرق کرد و یک انتقامجویان برای غرق کردن تایتانیک من لازم بود. من و تیمم به این دستاورد بزرگ شما احترام میگذاریم. شما نشان دادید که صنعت فیلمسازی نهتنها زنده و سرحال است، بلکه در شکوفاترین وضعیت خود قرار دارد».
فرمول فروش بالا
قواعد ساخت و اکران فیلم در خارج از ایران بهخصوص در هالیوود که سینما را به یک صنعت تمامعیار تبدیل کرده است و با همهجای دنیا فرق دارد، براساس عرضه و تقاضاست. همانطور که برای خرید ملک یا خودرو یا هرکدام از اقلام مصرفی، هرچه تقاضا بیشتر باشد، عرضه هم بیشتر است و تولیدکنندگان در افزایش دادن کیفیت و خدمات کارشان دقت بیشتری میکنند، در سینمای تجاریشده هالیوود هم فیلمهای ابرقهرمانی با جلوههای ویژه پرخرج و سنگین که لحظهبهلحظه فیلم را چشمنواز میکنند، قشر غالب مخاطبان را به خود جلب میکنند، بنابراین هرساله فیلمهایی با بودجههای سنگین و کیفیتهای عجیبوغریب از بزنبزن ابرقهرمانها ساخته میشود و این بزنبزنهای پرهزینه و سنگین، با استقبال تماشاچیان هم روبهرو میشود و فوقالعاده میفروشد، پس سرمایهگذار با درآمد سرشاری که از ساخت فیلم کسب میکند، با خیال راحت فیلم بعدی را میسازد. حواسش را هم جمع میکند که اگر پیشرفتی میان ساخته قبلی و بعدی نباشد، تماشاچی زیر میز بازی خواهد زد و فیلم بعدی شکست خواهد خورد و این زنجیره ساخت و فروش قطع خواهد شد. حالا اونجرز پایان بازی که یکی از پرخرجترینهای سینما است، بااطمینان از کیفیت خوب این نسخه و با اتکا به قدرت نسخههای پیشین به بازار عرضه شده است و تماشاچیان هم با رضایت کامل فیلم را دیدهاند و به انتظار ساخت فیلمهای بهتر مینشینند؛ چرخه موفقی که در سینمای ما هیچوقت درست شکل نگرفته است؛ چون سینمای ما پر از بسازبفروش است.
بساز بفروش!
اول از همه باید بدانیم که سینمای ما هیچوقت لقب صنعت نمیگیرد. این اشکال هم از سمت مخاطبان سینمای ما نیست؛ چون فیلمهای همین روزهای سینمای ما هم با وجود اینکه مخاطبانشان درمقایسهبا جمعیت، بسیار محدود است، فروشهای چنددهمیلیاردی دارند. مشکل از سیستم تولید سینماست. این اشکال هم ناشی از یک تلقی غلط است؛ اینکه سینمای پرفروش و عامهپسند یعنی سینمای بسازبفروش با فیلمهای بیسروته باید حتما کمدی باشد، آنهم در نازلترین وجه کمدیسازی. آن سمت دیگر هم فیلمهای هنری و درامهای اجتماعی قرار میگیرند که در همان آمریکا هم هیچوقت فروش خارقالعادهای ندارند و به تبع در ایران هم چنین اتفاقی برایشان نمیافتد، پس با شکلگیری این چرخه معیوب، سینمای عامهپسند با ساخت کمدیهای نازل، هم سطح انتظار تماشاچی را پایین میآورد و هم اکثریت آنان را از سینما فراری میدهد. خوب میدانیم که سینمای ما توان ساخت انتقامجویان و مرد عنکبوتی را ندارد اما همین سینما در دهه60 اکشنهای بسیار پذیرفتنی و خوشساختی مثل «عقابها» را میساخت که هنوز هم که هنوز است، رکورد پرمخاطبترین فیلم ایرانی را دراختیار دارد. مخاطبان سینما نشان دادهاند که اکشنهای خوب را میبینند و دوست دارند، مشکل اینجاست که سینماگران ما به آمادهخواری و فیلم کمدی راحت ساختن، عادت کردهاند؛ مشکل، بسازبفروشی در سینماست.