محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز؛ از چند سال پیش بود که مخاطبان تلویزیون شروع کردند به مقایسه دو مجموعه «نون خ» و «پایتخت»، سریالهایی محبوب که از دو منظر شبیه به هم بودند؛ زیادبودن تعداد فصل هایشان و اینکه مستقل از جغرافیای پایتخت، با شخصیتهای بومی و خصلتهای مبتنی بر یکی از استانهای ایران ساخته شده بودند. در مرکز این دو سریال نیز دو شخصیت دوست داشتنی و ملموس به نامهای نقی معمولی (با بازی محسن تنابنده) و نورالدین خانزاده (با بازی سعید آقاخانی) به نقش آفرینی میپرداختند.
حالا که مدت هاست از «پایتخت» خبری نیست، «نون خ» همچنان به کار خودش ادامه میدهد و در فصل پنجم، بیشتر از قبل، شبیه به «پایتخت» شده است. کم کردن تعداد پرسوناژهای سریال، فضای این اثر را تا حد زیادی به «پایتخت» نزدیک کرده است. در فصول قبلی «نون خ» شاهد ماجراهایی بودیم که در یک روستا و برمبنای روابط بین ساکنان روایت میشد. فصل پنجم «نون خ»، اما داستان سفر بخشی از اهالی آن روستا به استانهای کرمان و سیستان وبلوچستان را روایت میکند که همین موضوع باعث شده است تعداد شخصیتهای مؤثر در قصه کمتر شوند. از سوی دیگر، خود مؤلفه سفر نیز یکی از عناصر موفق سریال «پایتخت» بود که حالا در فصل آخر «نون خ» هم استفاده شده است.
ماجرای آخرین فصل «نون خ» از این قرار است که نورالدین خانزاده و تعدادی از هم ولایتی هایش برای شرکت در یک نمایشگاه صنایع دستی راهی کرمان میشوند و در آنجا اتفاقاتی برایشان رخ میدهد که از چابهار سر درمی آورند. درواقع، فصل پنجم این سریال یک درام جادهای است که به جز کرمانشاه از دو استان دیگر ایران سر درمی آورد و بر پیوند بین اقوام تأکید میکند.
این اتفاق خجسته و بسیار ارزشمند، در بخشهای مربوط به استان کرمان چنان که بایدوشاید خوب از آب درنیامده است، اما در قسمتهای سیستان وبلوچستان، باتوجه به اضافه شدن شخصیت ناخدا و اعضای خانواده اش، شکل باشکوهی به خودش میگیرد و فصل پنجم «نون خ» را به نمونه نادری از سریال کمدی، با رویکرد تقویت اتحاد ملی تبدیل میکند.
در این فصل از «نون خ» هم نقش امیر وفایی، در مقام نویسنده، بسیار پررنگ است. وفایی که مدت هاست لحن خاص خودش در کمدی را به دست آورده است و بیشتر، با استفاده از اختلاف بین ادبیات رسمی و گویش عرفی رایج در کشور از مخاطبان خنده میگیرد، در این فصل هم تلاش میکند تا جنس شوخیهای منحصربه فرد «نون خ» را حفظ کند.
البته فصل پنجم «نون خ» باتوجه به محدودیت لوکیشن در بسیاری از سکانس ها، بیشتر بر شوخیهای کلامی متمرکز شده است و کمتر از موقعیتهای طنز استفاده میکند. اساسا مشکل بزرگ فصل پنجم «نون خ» به همین ضعف قصه بازمی گردد؛ گویی داستان نحیف این فصل باعث افت سریال شده و نویسنده در تلاش است تا جای خالی درام را با شوخیهای کلامی پر کند. سهل انگاری در تدارک یک قصه منسجم، باعث شده است که گره افکنیها و گره گشاییهای «نون خ» در فصل اخیرش باورنکردنی و سست به نظر برسند.
رفت وبرگشتهای چندباره شاهین، اجاره اقامتگاه بدون داشتن پول، سکانس عجیب قایق پدالی، آتش سوزی منزل ناخدا و بسیاری از این تمهیدات دراماتیک ناموجه نشان میدهد که در فصل جدید «نون خ» قصه در اولویت دوم قرار دارد و همه بار سریال بر دوش شوخیهایی قرار دارد که گاه از خط بیرون میزنند. شوخیهای تکراری وحید با کاووس، شوخیهای سلمان با شیرین که در این فصل ازدواج کرده اند و شوخی با اعتیاد شخصیت کیوان از مواردی هستند که در طول فصول گذشته هم بارها تکرار شده اند و ادامه دادن آنها نتوانسته است گرهی از کار فصل جدید «نون خ» باز کند.