تأمین اجتماعی چرا حق اولاد را از حقوق بازماندگان حذف کرده است؟ واکسن آنفلوانزا؛ ضرورتی دور از دسترس پائیز را بدون این مکمل‌ها سپری نکنید عدم موفقیت وزارت نیرو در زمینه تکالیف پیش‌بینی‌شده در برنامه‌های توسعه آخرین جزئیات از پرونده فوت ۲ کودک تهرانی با ماکارانی | احتمال وقوع قتل بیشتر است نجات معجزه آسای جوان ۱۹ ساله با بریدگی عمیق گردن در زاهدان (۲۹ شهریور ۱۴۰۴) آب، قربانی مدیریت جزیره‌ای و نگاه‌های کوتاه‌مدت درمانگاه‌های تأمین اجتماعی نیاز به توجه جدی دارند چرا هر سال باید واکسن آنفلوانزا بزنیم؟ انهدام باندی که با شگردی عجیب از زنان دزدی می‌کردند | طعمه پیر سارقان جوان قیمت واکسن آنفلوانزا «دلاری» شد! اهدای اعضای بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۳ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۹ شهریور ۱۴۰۴) اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۴ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۹ شهریور ۱۴۰۴) واکنش سخنگوی سازمان اسناد به شایعه تعویض سند برای شناسایی املاک و اخذ مالیات پرداخت معوقات بازماندگان تأمین‌اجتماعی، هم‌زمان با حقوق شهریورماه ۱۴۰۴ درمان رایگان کودکان زیر ۷سال ادامه دارد (۲۹ شهریور ۱۴۰۴) اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۵ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۹ شهریور ۱۴۰۴) حفاظت از ساحل‌های ایران با همکاری مردم و سازمان محیط زیست بیش از ۳۱ هزار میلیارد تومان مستمری و مزایا به بازنشستگان نفت تا پایان شهریور ۱۴۰۴ پرداخت شد ۲۶۷۴ مشهدی در سال ۱۴۰۳ قربانی آلودگی هوا شدند ورود دوباره هواپیما‌های آب‌پاش به عراق برای مهار آتش هورالعظیم (۲۹ شهریور ۱۴۰۴) چرا پول بیمه تکمیلی بازنشستگان تأمین اجتماعی واریز نمی‌شود؟ تلاش‌های متهم ردیف اول پرونده چای دبش برای فرار از رد مال ناکام ماند | بازگشت ویلای ۸ هزار متری به بیت‌المال بیمه درمان گروهی بازنشستگان فولاد تمدید شد + جزئیات تأخیر در ورود نودانشجویان به دانشگاه با افزایش ساعات آموزش جبران می‌شود | تأکید وزارت علوم بر اصلاح زیرساخت‌های مجازی دانشگاه‌ها سارق اسیدپاش اراکی به حبس، قصاص و دیه محکوم شد + جزئیات پرونده اصلاح سهمیه‌های کنکور از سال ۱۴۰۵ درصورت تأیید رئیس جمهور
سرخط خبرها

جاری‌ حسود زندگی زن جوان را نابود کرد

  • کد خبر: ۲۳۳۴۱۳
  • ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۸:۳۸
جاری‌ حسود زندگی زن جوان را نابود کرد
زن جوانی با مراجعه به پلیس برای شکایت از جاری‌ خود گفت: مادربزرگم همیشه می‌گفت لباس دو جاری را نمی‌توان در یک تشت شست، اما من با اعتماد بیجا به جاری‌ام زندگی خود را به ورطه نابودی کشاندم.

به گزارش شهرآرانیوز، زن جوان در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود، با بیان داستانی تلخ از زندگی‌اش به کارشناس مرکز مشاوره پلیس خراسان‌رضوی گفت: از دوران کودکی عزت نفس پایینی داشتم. در خانواده‌ای مرفه بزرگ شدم، اما تامین نیاز‌های مادی از سوی خانواده‌ام کمبود‌ها و خلأ‌های عاطفی درونی مرا جبران نمی‌کرد. من و خواهر کوچک‌ترم یک سال با هم اختلاف سنی داشتیم، اما او بیشتر از من مورد توجه همگان بود؛ چراکه اطرافیان او را زیباتر و باهوش‌تر از من می‌پنداشتند.

من نیز همیشه سعی می‌کردم با ظاهرم توجه دیگران را به خودم جلب کنم. گاهی لباس‌های عجیب و غریب می‌پوشیدم و گاهی با آرایش‌های غلیظ و رفتار‌هایی سبک سعی در جلب توجه دیگران داشتم تا اینکه خواهرم در یکی از دانشگاه‌های دولتی پذیرفته شد و با یکی از همکلاسی‌هایش ازدواج کرد و به خانه بخت رفت. از اینکه همه نگاه‌ها به سمت خواهر کوچک‌ترم جلب شده بود، احساس بدی داشتم تا اینکه امید به خواستگاریم آمد و ما زندگی مشترکمان را در کنار یکدیگر آغاز کردیم.

با ازدواج با امید توجهی که مد نظرم بود از امید و خانواده‌اش کسب می‌کردم و با تولد فرزندم این توجه بیشتر شد. خیلی خوشحال بودم و انگار روی ابر‌ها حرکت می‌کردم تا اینکه برادرشوهرم تصمیم گرفت با دختری خیابانی که هیچ شناختی از او و خانواده‌اش نداشت، ازدواج کند. خانواده همسرم مخالفتشان را با این ازدواج اعلام کردند، اما حریف پسرشان نشدند و رها وارد خانواده ما شد.

خانواده همسرم او را عروسی ناخواسته می‌پنداشتند و توجهی به او نداشتند، اما رها سعی می‌کرد ارتباط صمیمانه‌ای با من برقرار کند. من هم گاهی با او درددل می‌کردم و از بی‌توجهی‌های همسرم بعد از تولد فرزندمان برای او سخن می‌گفتم.

در این میان رها در حالی که با من همدردی می‌کرد، گفت رویا تو بعد از زایمان کمی چاق شدی و جذابیتت را از دست دادی، به همین دلیل همسرت به تو توجه ندارد. او به من پیشنهاد داد که قرص‌های لاغری مصرف کنم تا به تناسب اندام برسم. من نیز قرص‌هایی را که رها برایم تهیه می‌کرد، مصرف می‌کردم تا اینکه پس از مدتی به قرص‌ها وابسته شدم.

یک روز که در شرایط نابسامانی قرار داشتم، از رها خواستم برایم قرص تهیه کند، اما رها آدرسی را در حاشیه شهر به من داد که خودم برای تهیه قرص‌ها به آن محل بروم. وقتی به آن محل رفتم، پس از اینکه قرص‌ها را خریداری کردم، امید و خانواده‌اش را دیدم که با نگاهی سرزنش‌آمیز مرا تعقیب می‌کردند.

در این هنگام رها از خودرو پیاده شد و با لبخندی پیروزمندانه گفت رویا مدت‌هاست که اعتیاد پیدا کرده، این هم از عروس یکی یکدانه‌تان! با دیدن این صحنه دیگر چیزی برای گفتن نداشتم و تازه فهمیدم که در چه دامی افتاده‌ام.

بررسی‌های کارشناسی و روان‌شناختی در این باره با دستور سرهنگ عمرانی در مرکز مشاوره پلیس خراسان رضوی آغاز شد.

منبع: همشهری آنلاین

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->