صادق کرمیار در گفتگو با شهرآرانیوز اظهار کرد: از گذشته تا امروز مکتبهای مختلف نویسندگی در ایران داشتیم. نویسندههای بزرگی در خوزستان، کردستان، آذربایجان و تهران که هر کدام مکتبهای مختلفی داشتند؛ نویسندگان خراسانی نیز مکتب خودشان را داشتند و دارند.
کرمیار به حضور محمود دولت آبادی به عنوان یکی از نویسندگان مطرح در ایران و جهان اشاره کرد و افزود: خراسان با توجه به سابقه حضور نویسندگان بزرگی در این خطه، میتواند زمینه بسیار خوبی برای رشد جوانان در عرصه نویسندگی باشد فقط به شرط آنکه ارتباط بین نسلی بین نویسندگان نسل قدیم و جدید برقرار شود تا انتقال تجربیات صورت گیرد و جوانان از این آموزهها بهره ببرند.
نویسنده «نامیرا» بیان کرد: نویسندگان جوان خراسانی هم فکرهای خوبی دارند و هم قلم خوبی و اگر جدی کار را دنبال کنند میتوانند در آینده خراسان را به جایگاهی که باید در ادبیات داستانی داشته باشد برسانند.
کارگردان فیلم «زیارت» تلاش و پشتکار را رمز موفقیت نویسنده دانست و بیان کرد: نویسندگان جوان اگر به دنبال موفقیت در عرصه ادبیات داستانی هستند فقط باید کار خود را جدی بگیرند و آن را در هر حالتی ادامه دهندو خیلی به دنبال حمایت دیگران و بخشهای دولتی نداشته باشند.
نویسنده «دشتهای سوزان» به دو وجه نگارش ادبیات دینی اشاره کرد و گفت: در حوزه ادبیات داستان دینی دو حوزه تبلیغی داریم و تبیینی. ادبیات تبلیغی از همان ابتدا هدف مشخص است و فرد با آموزههای دینی موافق است و در همان راستان داستانش را مینویسد. البته به نوبه خود این مدل ادبیات در جای خود مناسب است.
وجه دیگر، ادبیات تبیینی است که لازمه آن، ایجاد شک در مخاطب است. در این مدل، مخاطب بهتر با نویسنده همراه میشود چرا که چالشهای بیشتری در قصه ایجاد میکند و برای مخاطب جوان این روند بسیار جذابتر است. اما نویسندگان جوان اگر میخواهند به دنیای ادبیات دینی وارد شوند نباید فریب دورههای زودگذر مفهومی را بخورند و عمق مطلب را دریابند.
کرمیار در ادامه تصریح کرد: نویسندگان جوان خراسانی به خوبی میتوانند در این حوزه ورود پیدا کنند چرا که بچههای مشهد زمینه قوی برای رشد دارند. مشهد از این جهت مهم است که از تمام ایران و خاورمیانه به این شهر میآیند و افراد میتوانند با شخصیتها و سوژههای مختلفی روبرو شوند.
وی در پاسخ به این سوال که چطور یک نویسنده جوان مشهدی، سوژه خود را بیابد ابراز کرد: مفاهیم را نویسنده از درکی که از جامعه خودش پیدا میکند کشف میکند. مفهوم را نویسنده در خلا پیدا نمیکند. پیدا کردن سوژه به آنِ نویسنده بر میگردد که بتواند از یک موضوع ساده، سوژه خود را پیدا کند. نویسنده با زاویه نگاهی که به هستی جهان و جامعه دارد میتواند در جامعهای که همه جور آدمی وجود دارد سوژه و مضمون خود را پیدا کند. مثلا ممکن است یک نفر، به یک مغازه اطراف حرم وارد شود و همه را مشتری ببیند، اما نویسنده از تعاملات آنها، سوژه خود را پیدا میکند.