فرآیند صدور احکام متناسب‌سازی بازنشستگان کشوری آغاز شد| واریز حقوق مهرماه نجات جان چهار شهروند در حادثه آتش سوزی منزل مسکونی در شاندیز توسط آتش نشانان مشهدی(۳۰ مهر ۱۴۰۳) حریق خودرو پراید در خیابان اندیشه مشهد + جزییات (۳۰ مهر ۱۴۰۳) هشدار دادستانی در خصوص سرمایه‌گذاری در شهرک خیالی «ایلیا» مشهد اولین نشست تخصصی میدان هنر در مشهد برگزار شد (۳۰ مهر ۱۴۰۳) قتل اشتباهی مهندس شبکه در فرودگاه امام| قاتل پس از یک ساعت دستگیر شد مسمومیت جان ۴۲۳۵ نفر را گرفت| کاهش مرگ‌های ناشی از مصرف الکل رمزگشایی ۵۴ فقره سرقت خودرو و محتویات داخل خودرو در مشهد پرداخت حقوق بازنشستگان و متناسب‌سازی تا پایان آبان ماه کوی عمار یاسر مشهد با ۴۲۰۰ نفر جمعیت فقط یک نانوایی دارد! | جست‌وجوی نان آن طرف اتوبان رشد ۱۳۳ درصدی مصرف قلیان در بین دختران ۱۴ تا ۱۵ ساله هشدار سازمان غذا و دارو: مکمل‌های ورزشی عرضه‌شده در آرایشگاه‌های زنانه، غیرمجاز هستند برای ثبت بهتر تخلفات رانندگی، دوربین‌های راداری جایگزین دوربین‌های لیزری می‌شوند مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی: شستا برای تحقق سود صد هزار میلیارد تومانی در سال ۱۴۰۴ قول مساعد داده است جزئیات متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان اعلام شد | احکام جدید حقوق به زودی صادر می‌شود (۳۰ مهر ۱۴۰۳) فاجعه خاموش: رشد ۱۳۳ درصدی مصرف قلیان بین دختران ۱۴ تا ۱۵ ساله یک نماینده مجلس: پای کار اجرای متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان ایستاده‌ایم قتل ۲ ایرانی توسط باند ببر‌های وحشی در پایتخت انحراف ستون فقرات بیش از ۴۵ درجه باید جراحی شود بیماری آرتروز در نتیجه‌ استفاده‌ نادرست از مفصل و اِعمال نیرو‌های غیرنرمال به آن، پدیدار می‌شود  چگونه می‌توانیم سلامت روانی کودکانمان را تقویت کنیم؟ دو میلیون و ۶۰۰ هزار نفر از زنان ۱۸ سال به بالا زیر پوشش مراقبت‌های بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد قرار دارند برنامه‌ریزی دولت برای ارتقای بهداشت مدارس با تخصیص بودجه | ۷هزار مراقب بهداشت مشغول خدمت هستند سامان‌دهی مدارس کانکسی با بیش از ۱۰ دانش‌آموز مستقل تا پایان پاییز ۱۴۰۳ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (دوشنبه، ۳۰ مهر ۱۴۰۳) | ماندگاری هوای سرد تا پایان هفته جاری مرحله جدید بن‌کارت سبد غذایی کودکان دارای سوءتغذیه در مهر ماه ۱۴۰۳ شارژ می‌شود واکنش دانشگاه آزاد اسلامی به اعتراضات افزایش شهریه‌های پزشکی
سرخط خبرها

سرگذشت دردناک عروس دایی| پای دختران خیابانی در میان بود

  • کد خبر: ۲۳۸۱۱۸
  • ۱۸ تير ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۵
سرگذشت دردناک عروس دایی| پای دختران خیابانی در میان بود
دختر ۲۴ ساله‌ای که با گذشت ۶ سال از عقدش هنوز به خانه شوهر نرفته بود، با مراجعه به پلیس برای طلاق از پسردایی بی‌وفایش ثبت شکایت کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، دختر ۲۴ ساله‌ای با مراجعه به پلیس درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: در یکی از روستا‌های خراسان شمالی به دنیا آمدم و روز‌های خوبی را در روستا گذراندم به طوری که لحظه به لحظه آن روز‌های رویایی را هنوز به خاطر دارم.

۶ سال بیشتر نداشتم که به همراه خانواده دایی‌ام به مشهد مهاجرت کردیم. دایی و پدرم شغلی در یک کارخانه تولیدی پیدا کرده بودند و به همین دلیل هم در یک ساختمان دوطبقه ساکن شدیم و زندگی شیرینی را در کنار خانواده دایی‌ام آغاز کردیم. من و پسردایی‌ام نیز در مدرسه ابتدایی ثبت‌نام کردیم و اوقاتمان را با بازی‌های کودکانه می‌گذراندیم. گاهی با هم عروسک‌بازی می‌کردیم و گاهی هم از تفنگ‌بازی لذت می‌بردیم.

در حالی ماه‌ها و سال‌ها را می‌گذراندیم که گویی یک خانواده هستیم. دایی‌ام از همان روز‌های کودکی مرا «عروس دایی» صدا می‌زد، ولی من منظورش را نمی‌فهمیدم. در این شرایط تحصیلات دبیرستان را به پایان رساندم و خودم را برای آزمون سراسری آماده می‌کردم که یک شب زن‌دایی‌ام مادرم را به گوشه آشپزخانه کشید و مرا برای رامین خواستگاری کرد. من که همواره رامین را به عنوان پسردایی‌ام دوست داشتم، از شنیدن ماجرای خواستگاری شوکه شدم چراکه هیچ‌گاه به ازدواج با او فکر نکرده بودم.

با سماجت دایی و زن‌دایی، من و رامین در حالی پای سفره عقد نشستیم که او در یک شرکت خصوصی مشغول کار شده بود. یک سال از دوران نامزدی ما می‌گذشت و من عاشقانه او را دوست داشتم، ولی آرام‌آرام رفتار‌های رامین تغییر کرد. او لباس‌های شیکی می‌خرید و انواع عطر و ادکلن‌ها را استفاده می‌کرد و توجهی به من نداشت. من هم اهمیتی نمی‌دادم و رفتار‌های سرد او را دلیل خستگی ناشی از کار می‌دانستم، اما دوران نامزدی ما خیلی طولانی شد به گونه‌ای که بار‌ها پدرم به منزل دایی‌ام رفت تا برای آغاز زندگی مشترک ما صحبت کند.

دایی و زن‌دایی‌ام نیز از هیچ تلاشی برای سر و سامان گرفتن زندگی ما دریغ نمی‌کردند، ولی رامین هر بار بهانه‌ای می‌آورد. از سوی دیگر، با آنکه ۶ سال از دوران نامزدی ما می‌گذشت، احساس می‌کردم رامین دیگر آن عاشق سابق نیست و به من خیلی کم‌محلی می‌کند تا جایی که حتی پاسخ تلفن‌هایم را نمی‌داد و روابط عاطفی سردی با یکدیگر داشتیم. با این احساس غریب، دلشوره عجیبی داشتم. به همین دلیل یک روز او را تعقیب کردم.

رامین با خرید یک شاخه گل در حالی به مسیرش ادامه می‌داد که می‌ترسیدم در این حالت با من روبه‌رو شود. از شدت اضطراب و نگرانی دستانم می‌لرزید تا اینکه او مقابل یک رستوران با دختری ملاقات کرد و با هم وارد رستوران شدند. حدسم درست بود، او به من خیانت می‌کرد و به این خاطر هم دوست نداشت زندگی مشترکمان آغاز شود. وقتی آنها را پشت میز رستوران دیدم که با صدای بلند می‌خندیدند و خوش می‌گذراندند، بلافاصله با دایی‌ام تماس گرفتم و موضوع را برایش بازگو کردم.

طولی نکشید که دایی‌ام خود را به رستوران رساند. رامین وقتی ما را دید، از خجالت و شرم دست و پایش را گم کرد. دایی‌ام با چهره‌ای خشم‌آلود گفت فکر نمی‌کردم چنین پسری را تربیت کرده‌ام. تو مرا نزد خانواده عمه‌ات سنگ روی یخ کردی. حالا با دختران هرزه در رستوران‌ها قرار می‌گذاری؟ با سکوت رامین، من و دایی‌ام به خانه بازگشتیم، ولی از آن روز به بعد دیگر روی خوشی ندیدم و مدام اشک می‌ریختم تا اینکه رامین همه چیز را تمام کرد. او گفت من به تو که دختری دهاتی هستی، هیچ علاقه‌ای نداشتم و تنها به خاطر پدر و مادرم پای سفره عقد نشستم.

اکنون به کلانتری آمده‌ام تا مقدمات طلاق را فراهم کنم چراکه دیگر نمی‌توانم با مردی زیر یک سقف بروم که اسیر هوس‌های خیانت‌آلود شده است.

با راهنمایی و تاکید سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) بررسی‌های کارشناسی و اقدامات مشاوره‌ای درباره این ماجرای تاسفبار در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->