این بار اولی نیست که سر از زندانهای اردن درآورده. با این پیراهن چرک آلود خاکستری آشناست. بار قبلی که همین پابندها به پایش افتاده بود، هفده سال بیشتر نداشت. آن سالها به جرم اعمال خشونت آمیز، معامله موادمخدر و تجاوز جنسی دستگیر شده بود. زندان که قرار بود محلی برای مجازات باشد، شده بود مقر آشنایی با سلفیهای جهادی. بعد زندان هم تورق مجله الجهاد و دیدن تصاویر صحنههای نبرد و تماشای سی دیهای عبدا... عزام، آن قدر او را به وجد آورده بود که برای سفر به افغانستان سر از پا نمیشناخت.
اسامه بن لادن قربان گوی اوامر عبدا... عزام در افغانستان بود. همانی که کلی جوان در دنیا را وسوسه کرد بیایند افغانستان جهاد کنند. زرقاوی هم به محض آزادی با عفو عمومی حکومت اردن، مخفیانه کشورش را به مقصد افغانستان ترک کرد.
آن دو سال حضور در افغانستان، او را به خون خواری توقف ناپذیر تبدیل کرده بود. طوری که ایدئولوژی اش را بر مبنای نابودی هرآن کسی قرار داده بود که شبیه به او فکر نمیکند. میخواست خاورمیانه و جهان اسلام را از مخالفینش پاک کند.
حالا برگشته بود اردن تا لشکر سیاهش را گستردهتر کند، اما خیلی زود به اتهام تلاش برای سرنگونی نظام حاکم و حمل اسلحه بدون مجوز به زندان افتاده بود. با این حال، زندان هیچ گاه دایره فعالیت هایش را محدود نکرد. این بار هم مثل همان هفده سالگی با کاریزمای عجیبی که داشت، از مجموعه زندانیان، نیروهایی تازه نفس برای سازمان جهادی اش تربیت میکرد. زیرا مقصد بعدی او پس از آزادی، عراق بود.
تا پیش از حضور الزرقاوی در خاک عراق، این چنین انتشار سربریدن گروگانها و انتشار آن در اینترنت، رویه معمول و پرتکراری نبود، اما زرقاوی اصرار داشت جنس خشونت و خون خواری اش را به واضحترین شکل ممکن در جهان فریاد بزند.
او وقت و بی وقت نوارهای ویدئویی پخش میشد و در آن مسئولیت جنایات مختلفش را برعهده میگرفت. او از همان بمبهایی برای کشتن آمریکاییهای مستقر در عراق استفاده میکرد، که در مناطق شیعه نشین این کشور منفجر میکرد.
آفتاب بیست و سومین روز محرم سال ۱۳۸۴ تازه بالا آمده بود که یک گروه از تروریستهای تکفیری با لباس نیروهای تکاور عراقی به حرمین عسکریین وارد میشوند. اسلحه نگهبانان را مصادره و خدام را در غرفههای صحن محبوس میکنند. بعد میروند داخل بنای حرم و با جاسازی دویست کیلوگرم مواد منفجره TNT، عملیات را به پیش میبرند.
کمی بعد، انفجاری مهیب و گسترده، پوشش آجری و طلاکاری شده گنبد را به همراه کاشی کاریها و مصالح و تزیینات جوری تخریب میکند که بقایای ساختمان گنبد تا شعاع پانصد متری پرتاب میشود، اما استواری پایههای گنبد و بدنه اصلی حرم، مانع تخریب کامل میشود. روز بعد، مثل دهها جنایت پیشین، خبر میرسد ابومصعب الزرقاوی، مسئولیت این جنایت را برعهده گرفته است.
هفدهم مرداد سال ۱۳۸۵ است. شیخ الرحمن، معتمدترین یار الزرقاوی در ساعت ۰۶:۱۵ عصر به خانهای متروکه در میانههای یک نخلستان در منطقه بعقوبه در شمال بغداد میرود. بلافاصله پس از ورود به خانه، دو جنگنده F۱۶ به پرواز درمی آیند و خانه را با دو بمب پانصدپوندی به طور کامل تخریب میکنند.
دقایقی پس از انفجار، پلیس عراق به همراه سربازان آمریکایی با ورود به خانه، جسد هفت نفر شامل ابومصعب الزرقاوی، شیخ الرحمن، دو مرد، یک زن و یک کودک را بیرون میکشند. آمریکاییها در گزارشی مفصل تشریح میکنند عملیات شناسایی محل اختفای الزرقاوی، یک ماه و نیم پیش با استفاده از تجهیزات جاسوسی از جمله یک هواپیمای بدون سرنشین و استفاده از اطلاعات خبرچینان آغاز شد. از آنجا که ردیابی با کمک تلفن همراه به دلیل استفاده از تلفن ماهوارهای موسوم به ثریا ناممکن بوده، کسب اطلاعات از طریق افراد مورد اعتماد او به دست میآمد.
مقامات عراقی نیز در تکمیل روند عملیات تأکید کردند: «زرقاوی را یاران خودش فروختند...». خبر هلاکت زرقاوی، مردم را به خیابان کشاند. تیرهای هوایی مردان به مثابه هلهله زنان، جشن عراقیها را در نابودی سرکرده القاعده فریاد میکشید. اما به گمان تمام تحلیلگران، او «پدر روحی داعش» خوانده میشد. کسی که خالق هسته اولیه سازمان تروریستی داعش بود. سازمانی با داعیه ایجاد جنگ میان مسلمانان اهل تسنن و شیعه...
درست یک سال از هلاکت زرقاوی میگذرد. ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ است. این بار حوالی ساعت ۳ صبح، یک گروه تروریستی با ورود به حرمین عسکریین، پس از درگیری با محافظان حرم، اقدام به بمب گذاری میکنند. شش ساعت بعد یعنی ساعت ۹ صبح، انفجار نخست، گلدسته سمت چپ و انفجار دوم، گلدسته سمت راست را منفجر میکند. خبر که به گوش مردم عراق میرسد، در شهرها تظاهرات برپا میشود. برنامههای عادی تلویزیون دولتی عراق، جای خود را به اخبار فوری میدهد.
آیت ا... سیستانی ضمن محکومیت جنایت، مردم را به خویشتن داری دعوت میکند. رئیس مجلس عراق از دولت میخواهد به شکل مسئولانه تری، امنیت اماکن مقدسه را تأمین کند. برخی تحلیلگران، عامل انفجارها را گروه تروریستی القاعده میدانند و برخی دیگر به داعش نسبت میدهند. زرقاوی مُرده است، اما انگشت اندیشههای ویرانگرش هنوز روی ماشه سلاح داعشی هاست.