خانه پدری لاله و ستاره اسکندری بر اثر بمباران تخریب شد هشدار یک کارشناس رسانه درباره بازنشر اخبار جنگی: در زمین دشمن بازی نکنید سریال فلسطینی «خاک خونبار» روی آنتن تلویزیون + زمان پخش ژیلا صادقی: هنر می‌تواند در جنگ برای مردم امیدبخش و آرامش‌دهنده باشد سلام نظامی یک ملت | برنامه‌ هنرمندان مشهدی در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی تابلوی عاشورایی که با شهادت، ناتمام ماند | درباره منصوره عالیخانی، اولین شهید هنرمند جنایت‌های رژیم صهیونیستی در ایران کارگردان سریال معمای شاه، اقدام جنگ‌طلبانه و منفور اخیر رژیم صهیونیستی را شدیداً محکوم کرد صنعتِ سرگرمی سوءاستفاده از تجهیزات نظامی است! اعلام آمادگی رضا رشیدپور برای اجرای برنامه در تلویزیون پاسخ گویی به افکار عمومی، رسالت خبرنگاری بحران صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ واکنش امیر جدیدی به جنایات اسرائیل: بمیرم برایت وطن + عکس جشن منتقدان سینما به تعویق افتاد «صالح بایرامی» گرافیست مطبوعاتی، در حمله اسرائیل به خاک ایران شهید شد بیانیه ۱۰۰ هنرمند پیشکسوت در پی محکومیت تجاوز اسرائیل به ایران
سرخط خبرها

استاد شریعتی و وظیفه امروز ما

  • کد خبر: ۲۴۲۹۳
  • ۳۱ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۹
استاد شریعتی و وظیفه امروز ما
رضا سلیمان‌نوری - سردبیر شهرآرا محله
۳۱ فروردین برای اهل اندیشه خراسان، روزی خاص است. در این روز به سال ۱۳۶۶ اهل خرد خراسان بزرگ‌مردی را از دست دادند که تا دنیا دنیاست و خراسان خراسان، اهل این خطه مدیون او هستند. بزرگ‌مردی با نام استاد محمدتقی شریعتی‌زینانی که سال‌ها سال پیش، آن زمان که همسایه شمالی با حمایت از تفکرات الحادی و ضدخدایی از یک‌سو و رژیم حاکم بر کشور با راهبری تفکرات لیبرالی از دیگرسو و دگم‌اندیشان با تلاش برای گسترش خرافه و خرافه‌پرستی از جانبی دیگر به این خطه هجوم آورده بودند، هر لحظه بیم آن می‌رفت که دیگر نه از خراسان فرهنگ‌ساز نشانی ماند و نه از اهل خراسانِ همیشه‌مدعی در عرصه اندیشه، اثری خلق کرد کارستان. کاری که هر سه گروه را هم‌زمان زمین‌گیر کرد، تاجایی‌که هنوز با گذشت بیش از ۷۰ سال از آن روز‌ها هیچ‌کدام از این سه گروه و حامیان آن‌ها نتوانسته‌اند به مقصود خود برسند و خراسان و خراسانی هر روز اندیشه‌ورزتر از دیروز در صحنه اندیشه‌ورزی دینی رخ می‌نماید. این کار او همانا ایجاد حلقه و جمعی بود که در آن با اتکا به واقعیت اسلام محمدی و تشییع علوی علیه این سه خط فکری منحرف روشنگری می‌شد و جوانان از اشکالات هرکدام از این سه اندیشه مخالفِ اسلام واقعی، مطلع می‌شدند. او در راه ایجاد این جمع ازخودگذشتگی بزرگی کرد که در زمان خود زبانزد تمامی افرادی شد که به نوعی در مجامع دینی فعالیت یا رفت‌وآمد می‌کردند. این ازخودگذشتگی بدان‌گونه بود که وقتی احساس کرد اگر لباس روحانیت بر تن نداشته باشد، سخنانش بیشتر مورد پذیرش جوانان در آستانه انحراف قرار می‌گیرد و آنان تحت‌تاثیر همان القائات پیروان اندیشه‌های کمونیستی یا لیبرالیستی و البته جزم‌اندیشی‌های طیفی از دین‌داران که بیشتر به‌دنبال ظاهر دین بودند تا باطن آن روی خوشی به سخنان روحانیت وقت نشان نمی‌دهند، عمامه را کناری گذاشت و به جامه رایج وقت درآمد و دراصطلاح زمان مکلّا شد تا بهتر بتواند در خدمت خلق باشد و از انحراف جوانان جلوگیری کند؛ امری که البته به مزاج برخی هم‌دوره‌ای‌هایش خوش نیامد و ایشان به مرجع عظیم‌الشان وقت، حضرت آیت ا... العظمی بروجردی، گله کردند و ایشان هم در سفر مشهد زمانی را به استاد شریعتی اختصاص داد تا دلیل این اقدام را جویا شود؛ هم‌کلامی‌ای که هرچند حضرت آیت‌ا...، این سخن را که استاد را یکی از ذخایر حوزه و مرجعیت تلقی می‌کند به زبان جاری کرده بود، با توضیحات استاد قانع شده بود که مکلّا بودن وی بسیار بیشتر از برگشتن او به لباس روحانیت و حتی رسیدنش به مرجعیت، می‌تواند به پیشرفت اسلام و زمین‌گیر کردن اندیشه‌های ضددینی کمک کند و بر همین اساس هم از این حرکت استاد حمایت کردند و صدالبته که این ازخودگذشتگی استاد و همراهی بزرگ مرجع دینی وقت با آن، همان‌گونه که در ابتدای نوشتار بیان کردم، ثمرات بسیار زیادی برای ایران و خراسان از یک‌سو و اسلام و تشیع از دیگرسو داشت. ثمراتی که مهم‌ترین آن‌ها برای ایران و خراسان، حفظ خراسان در ایران بود؛ چه در آن زمان طرفداران اندیشه‌های کمونیستی و یاران وقت حزب توده در تلاش بودند که خراسان هم به یکی از جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شود، آن‌هم با این استدلال که بسیاری از خراسانیان طرفدار اندیشه‌های سوسیالیستی و حزب توده هستند، اما حرکت روشن‌گرانه استاد این اقدام نابخردانه را در ریشه خفه کرد و مهم‌ترین ثمره آن برای اسلام و تشیع هم ایجاد نسلی پرسشگر در دین بود که با رشد و گسترش خرافه به مقابله پرداختند و بسیاری از آنان در سال‌های بعد جزو افرادی بودند که در راه پیروزی انقلاب اسلامی و سپس حفظ آن، جانفشانی‌ها کردند. و، اما وظیفه امروز ما در قبال استاد شریعتی درحالی‌که ۳۳ سال از درگذشت او می‌گذرد، همانا حفظ راه و اندیشه و یادگار‌های اوست. براین‌اساس بر خود واجب می‌دانم به‌عنوان کسی که با یک واسطه افتخار شاگردی استاد را دارم، به‌طور خاص از مسئولان فرهنگی شهر مشهد و استان پیگیر سه مطالبه باشم: نخست از مدیران فرهنگی شهر ازجمله مسئولان سازمان فرهنگی شهرداری و مدیران اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بخواهم که شرایط انتشار مجدد آثار استاد و دراختیار عموم قرار گرفتن آن‌ها را فراهم کنند. اقدامی که در شرایط کنونی جامعه می‌تواند باعث جلوگیری از ایجاد و گسترش بسیاری از انحرافات دینی در بین جوانان شود. دیگر اینکه از مدیران میراث فرهنگی استان خاصه جناب مکرمی‌فر، مدیر‌کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان، می‌خواهم پرونده ثبت ملی ساختمان کانون نشر حقایق اسلامی استاد را به جریان اندازند تا بدین‌گونه این بنای تاریخی باقی‌مانده از استاد که مرکز گسترش روشن‌فکری بوده و دوران استاد شریعتی را درک کرده است، حفظ شود. دیگر اینکه می‌خواهم وضعیت مقبره استاد را از شرایط کنونی یعنی محبوس بودن در غرفه «امانات نقدی و اشیای ارزشمند» صحن آزادی خارج کنند و امکان حضور علاقه‌مندان بر سر مزار این بزرگ‌مرد را فراهم کنند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->