این سریال در ژانر درام و زندگی نامهای ساخته شده است و داستان زندگی یک شهید مدافع حرم به نام «هادی» را از دوران نوجوانی تا بزرگ سالی روایت میکند. داستان این سریال از دهه ۷۰ آغاز میشود و در قالب دو فصل به دوران جوانی هادی میرسد.
«فراری» با به تصویر کشیدن زندگی هادی، تلاش میکند او را از دوران نوجوانی تا بزرگ سالی به مخاطب معرفی کند. امیر داسارگر، کارگردان سریال، در مصاحبهای بیان کرده که داستان این سریال را از زندگی واقعی شهدای مدافع حرم الهام گرفته است، اما به زندگی فرد خاصی اختصاص ندارد. او تأکید کرده است که این سریال، بیشتر به مسئولیت پذیری و حساسیت دربرابر محیط و جامعه میپردازد؛ مفاهیمی که در جامعه امروز اهمیت بسیاری دارند.
علاوه بر این، وجه واقع نمایی قصه در طراحی شخصیت اصلی، کاملا مشهود است؛ یعنی شخصیت هادی، به عنوان یک نوجوان ملکوتی و کاملا سفید ترسیم نشده است، بلکه او فردی عادی است که عصبانی میشود، تصمیمهای احساسی میگیرد و گاهی هم اشتباه میکند. قسمتهای پرتعداد سریال «فراری» که به نوجوانی هادی اختصاص دارد، به نویسندگان این سریال اجازه میدهد شخصیت اصلی را از سطح به عمق ببرند و در موقعیتهای مختلف و چالش برانگیز محک بزنند تا برای مخاطب، صیقل خورده جلوه کند.
سریال با ترکیبی از داستان واقعی الهام گرفته شده از زندگی شهدای مدافع حرم و خرده روایتهایی که به طور طبیعی نویسنده به متن اضافه کرده است، مخاطب را با چالشهای زندگی هادی و تصمیمهای او در مسیر زندگی اش آشنا میکند. هادی که در ابتدا هدفی شخصی مانند ورود به تیم ملی کشتی و کسب مقام قهرمانی جهان را دارد، به تدریج با رویدادهای مختلف رو به رو و به فردی مسئولیت پذیر تبدیل میشود. این تحول شخصیتی هادی، یکی از قوتها و جذابیتهای سریال است.
حتی اگر سریال «فراری» هیچ نسبتی با مفاهیم دینی و شهدا نداشت هم، باز به عنوان یک اثر تربیتی درخورتوجه، میتوانست موفق باشد. روابط خانوادگی و اجتماعی یک نوجوان، از مهمترین موضوعات تربیتی قابل پرداختی است که مجموعه آثار نمایشی در ایران، به قدر کافی به آن توجه نکرده اند.
فرایند گذار از کودکی به بزرگ سالی، رنجها و چالشهای پرشماری را دربر میگیرد که «فراری» به آنها پرداخته و توانسته است یک روایت باورپذیر از روند رشد هادی ارائه دهد. از این منظر، سریال امیر داسارگر میتواند گزینه مطلوبی برای دیده شدن توسط نسل نوجوان و والدین آنها باشد؛ گروه سنی ویژهای که تولیدات نمایشی در سالهای اخیر، کمتر به آنها توجه کرده اند.
بخش مهمی از بازیگران سریال «فراری» در فصلهای اول و دوم، نوجوانان و جوانانی هستند که همگی تازه وارد به دنیای بازیگری محسوب میشوند. این انتخاب باعث شده است سریال، فضای تازهای داشته باشد و مخاطبان جوانتر نیز با آن ارتباط برقرار کنند، با این همه سریال از فقر بازیگر بزرگ سال رنج میبرد. هدایت هاشمی، در نقش آقاحسن، مهمترین بازیگر مجموعه است که اجرای متوسط و استانداردی دارد. مجید پتکی نیز، در نقش حاج دربندی، در همان شکل وشمایل همیشگی که از او انتظار داریم، ظاهر شده است و حضور کوتاه شهرام قائدی و حسین رفیعی هم چندان به کمک اثر نمیآید.
در نقطه مقابل، حضور جواد خواجوی در نقش مهرداد و بهنام شرفی در نقش آقانادر، بار کمدی سریال را سنگینتر کرده و فضای گرم تری را به متن اثر بخشیده است. اما شگفتانه اجراهای تیم بازیگران این مجموعه به مهدیا ابوالعلی، بازیگر جوان نقش هدی، اختصاص مییابد؛ هنرپیشهای که احتمالا برای اولین بار جلوی دوربین رفته است، اما اجرای بسیار راحت و باورپذیری را از خود به نمایش میگذارد.
«فراری» از لحاظ داستان پردازی و انتخاب موضوع، توانسته است جایگاه خوبی درمیان آثار تلویزیونی پیدا کند. روایت زندگی هادی با تمرکز بر ارزشهای مسئولیت پذیری و تلاش برای رسیدن به اهداف، مخاطب را به تفکر درباره این مفاهیم وادار میکند، با این حال نقدهایی نیز به سریال وارد شده است. برخی منتقدان معتقدند که در بعضی قسمت ها، دیالوگها و روایت داستان میتوانست دقیقتر باشد و با جزئیات بیشتری به آن پرداخته شود.
به عبارت دیگر، فضای دهه هفتادی، چندان در «فراری» درنیامده است و دقت به جزئیات صحنه و حتی نوع ادبیاتی که مردم در آن دوره استفاده میکردند، با بی توجهی روبه رو شده است. علاوه بر این، اجرای نقشها توسط بازیگران جوان، نیاز به پختگی و تجربه بیشتری دارد که میتوان در فصول بعدی انتظار بهبود آن را داشت. گذشته از همه این ها، «فراری» نیازمند یک تدوین مجدد است؛ زیرا بسیاری از سکانسهای آن بی اثر و تقطیع پذیر است؛ مثلا سکانس طولانی مشاعره که عملا وقت مخاطب را هدر میدهد.
سریال «فراری» که به پایان فصل اول خود رسیده است، اگر با همین میزان صداقت و شفافیت، فصل دوم و مهمتر خود را پیش ببرد، به اثری درخورتوجه و مهم تبدیل خواهد شد؛ زیرا میتوان امیدوار بود که چهرهای واقعی و ملموس از یک شهید مدافع حرم را ترسیم کند. درمقابل، اگر این مجموعه به دام شعارزدگی در فصل دوم بیفتد، زحمات سازندگانش در فصل اول به باد خواهد رفت. حالا فقط میتوانیم منتظر باشیم و ببینیم که هادی جوان، در دهه ۸۰، چطور برای مخاطب ساخته وپرداخته خواهد شد.