تعطیلی سالن‌های نمایش در سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) معادل فارسی «کوییز» چیست؟ + فیلم پریناز ایزدیار در فیلم جدید «سرریز» + عکس ماجرای دستمزد عجیب کیت بلانشت برای فیلم «ارباب حلقه‌ها» تمدید نمایشگاه ویدئوآرت «تاسیان» + جزئیات «واکین فینیکس» یک پروژه سینمایی را به تعطیلی کشاند جایزه آمریکایی ها در دستان «چراغ قرمز طلایی» ایرانی آمار فروش سینما‌های خراسان‌رضوی در هفته گذشته (۲۰ مرداد ۱۴۰۳) اکران فیلم «قاتلان ماه کامل» مارتین اسکورسیزی در سینما هویزه مشهد + زمان اعضای هیئت‌مدیره جدید انجمن صنفی فیلم‌نامه‌نویسان سینمای ایران معرفی شدند تهیه‌کننده «عشق» و «روبان سفید» درگذشت مجموعه مستند «قصه‌های سنگر ما» ساخته می‌شود «آتش و خاکستر» عنوان رسمی «آواتار ۳» شد حکایت اصلانشاه و طنز فاخر وزیر پژمان جمشیدی بازیگر اصلی «محکوم» شد یک تولد عطرآلود | نگاهی به آخرین ساخته هادی مقدم‌دوست که فضایی متفاوت دارد تغییر در  اکران سینما با ورود مشهدی‌ها واکنش «معین» به کسب مدال ورزشکاران ایران در المپیک پاریس + عکس
سرخط خبرها

یک تولد عطرآلود | نگاهی به آخرین ساخته هادی مقدم‌دوست که فضایی متفاوت دارد

  • کد خبر: ۲۴۴۱۶۵
  • ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۰
یک تولد عطرآلود | نگاهی به آخرین ساخته هادی مقدم‌دوست که فضایی متفاوت دارد
آخرین ساخته هادی مقدم‌دوست در مقام کارگردان، نه نویسنده فیلمنامه، با ایده‌ای متفاوت به اکران رسیده است.

به گزارش شهرآرانیوز، چقدراتفاق افتاده که برای دیدن تمام عیار چیزی، چشم‌هایمان کم بیاورد؟! علوم اعصاب و روان‌شناسی این حالت را تأیید و احساسی برآمده از شهود آدمی معرفی می‌کند. عجیب نیست اگر فردی که می‌خواهد به عمق تصویر خود در زمان سفر کند، با بوییدن گلی، دیدگان صورتش را ببندد و با چشم‌های شامه‌اش به آن سوی پرچین دیوار خاطرات سرک بکشد؛ به‌ویژه که پای چیز‌های عطرآلودی در میان باشد. تمام چیزی که فیلم «عطرآلود» برای به تصویر کشیدن آن تقلا می‌کند؛ دچار شدن آدمی است که با بو می‌بیند، با رایحه می‌شنود و با شمیم، به لمس و مسح جهان می‌رسد.

یک تولد عطرآلود | نگاهی به آخرین ساخته هادی مقدم‌دوست که فضایی متفاوت دارد

آخرین ساخته هادی مقدم‌دوست در مقام کارگردان، نه نویسنده فیلمنامه، با ایده‌ای متفاوت به اکران رسیده است و در نوع خود یک ایده ناب غیرتصویری در سینمای ایران؛ عطر.

 در این فیلم در واقع عطر، قهرمان و ضدقهرمان فیلمنامه است و شخصیت‌های انسانی بوی آن را در فضای ارتباط منتشر می‌کنند. فضای بکر و متفاوتی که الحق نقطه قوت فیلم است، ولی درگیر مخمصه زمان و قربانی سراسیمگی و سرعت اتفاقات نارس برای پیش‌بردن داستان در یک دور تند فیلمنامه‌ای می‌شود.

مردی در کشاکش مرگ و زندگی‌ست و در به در درمان سرطان ریه تا شاید برای چند روز زنده ماندن از جهان رخصت بگیرد. علی (با بازی سرد و بی‌روح و کسالت‌آور مصطفی زمانی) به شدت و بیشتر از انسان‌های دیگر به ریه، این بخش مهم از ارگانیسم حیاتی بشری، نیاز دارد؛ چون با شامه‌اش امرار معاش می‌کند؛ حرفه‌اش عطر سازی‌ست و دم و بازدمش عطرآلود است؛ یعنی حیات و ممات توأمان علی ...

تمام قطعات فیلم تک به تک شیرین است نه در یک ترکیب منسجم؛ تا آنجا که تماشاگر احساس می‌کند همه چیز روی هواست و بلاتکلیف است. از موسیقی و رنگ‌هایی که گاهی فضای سورئال پیدا می‌کند تا رابطه‌ها و دیالوگ‌هایی که بار انگیزشی دارد. از پلان‌های سرخوش پر از امید تا سکانس‌های کشداری که تاریک می‌شود، چون سرعت و تعداد و توالی داستان‌های تو در تو و غیر ارگانیک و جورچین شده در مسیر پرشتاب داستان فیلم، مخاطب را همراه نمی‌کند و جا می‌گذارد و از همه مهم‌تر شخصیت‌پردازی‌های ناقص و مبهم و بدون انسجام بازیگران که فیلم را از نیمه دوم و خیلی زود از شور می‌اندازد.

آشنایی اتفاقی علی و عاطفه (با بازی و شخصیت پردازی مبهم و سردرگم هدی زین العابدین)، بارداری سریع و عجولانه به عنوان گره داستان، سرطان پیش‌رونده برای ایجاد بحران در فیلم، مسابقه عطرسازی، فقربدون علت در زندگی آدمی که متخصص عطرسازی ست ولی نتوانسته است برندی از خودش بسازد و دست آخر تلاش یک مرد مستأصل و مردد برای تهیه داروی سقط جنین در سکانس‌های اولیه که بار بقیه فیلم به عنوان فلاش بک، روی آن سوار است، همه وهمه آن‌قدر بدون هویت و آدرس و سست به فیلم سنجاق شده‌اند که هرکدام را برداری هیچ آسیبی به فیلم نمی‌رسد و همین هم می‌شود سرنوشت گیشه بازنده این فیلم و رفتن به انتهای فهرست فروش مجموعه‌های سینمایی سطح کشور!

اما با همه اینها فیلم نگاهی رو به جلو دارد و تمام نماد‌ها و نشانه‌هایش را هم به استخدام آن در آورده است از کلمه عین در اسامی علی و عاطفه و عطر و عشق که آنها را به هم می‌رساند، تا گفتگو‌های مادر با کودک که گفت وگوی او با آینده است و ویدیو‌ها و سلفی‌های تصویری به عنوان نامه‌هایی برای کودکی که با تمام فلسفه‌بافی‌ها و ترس‌های پدر برای به دنیا نیامدنش، بالاخره و در مسیر زندگی و ایثار و عاشقانگی‌های مادر زاده خواهد شد.

نمایش پلان زیبای حرکت برف پاک‌کن و به دنبالش مات و شفاف شدن نور‌ها در شیشه ماشین که نشان از عبور مرگ و زندگی در لحظه‌های همه آدم‌های خیابان عمر دارد.

عطرآلود با تمام موجودی سپید و خاکستری‌اش، یک پیام دارد: ما با خاطره هایمان زندگی می‌کنیم و خوش و ناخوشی این خاطره ها، بوی عطری ست که از زندگی ما می‌ماند، همچنان که تولد نورا، دختر این فیلم، همزمان شد با برنده شدن عطر "نورا" در مسابقه و تولد برند نورا از دل خاطرات یک زندگی.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->