الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ به باور بسیاری از صاحب نظران، تا یک دهه پیش میتوانستیم عکاسی مشهد را دومین قطب عکاسی کشور بعد از تهران به حساب بیاوریم. گواه این ادعا شمار افتخارات و جوایزی بود که عکاسان مشهدی در بیشتر جشنوارهها و مسابقات عکاسی کشوری و بین المللی به دست میآوردند. بااین حال و آن چنان که عکاسان فعال در مشهد میگویند، چندسالی است عکاسی مشهد نتوانسته است از این عنوان افتخارآمیزش دفاع کند. روز جهانی عکاسی فرصتی شد تا به سراغ هنرمندان این رشته برویم و از آنها درباره حال وروز این روزهای عکاسی مشهد و مهمترین چالشهای پیش روی آن بپرسیم.
تا یک دهه پیش چراغ عکاسی در مشهد را تشکلهای فعال این رشته روشن نگه داشته بودند. آنها با فعالیتهای صنفی، نظارتی و آموزش خود به رشد و پیشرفت این رشته در مشهد کمک بسزایی میکردند. ازجمله این تشکلها انجمن عکاسان خراسان بود که در سال ۱۳۹۸ منحل شد. این یکی از دلایلی است که بسیاری از عکاسان در تحلیل هایشان از چرایی افول عکاسی مشهد بر آن تأکید میکنند.
دراین باره مهدی مصباحی، عکاس شناخته شده مشهدی، میگوید: مهمترین چالش عکاسی که امروز عکاسان با آن روبه رو هستند، نداشتن انجمن عکاسان است. دودستگی و تفرقه افکنی حاصل از این اتفاق اکنون گریبان بسیاری از گروهها را گرفته است. دیگر چالش مهم عکاسان که میتوان آن را پیامد کاستی تشکلهای فعال عکاسی دانست، این است که مانند گذشته امکان پرداختن به عکاسی وجود ندارد. حتی کارتهایی که تشکلهای عکاسی صادر میکنند، عکاس را مجاز به عکاسی نمیکند.
او ادامه میدهد: کم بودن و جامع نبودن فعالیتهای تشکلی موجب بی انگیزگی عکاسان و پویا نبودن این هنر شده است، کمترشدن جشنوارههای عکاسی به عنوان تنها فضاهایی که امکان دیده شدن را به تازه واردان عکاسی میدهند نیز در ایجاد این وضع تأثیرگذار است.
این هنرمند که در دانشگاه اقبال لاهوری به تدریس رشته عکاسی مشغول است، در ادامه به مشکلات مربوط به آموزش عکاسی در مشهد اشاره میکند و میگوید: مشهد باتوجه به وجود عکاسان باتجربه و قدیمی از منظر استادان کم نقص است. امکان تحصیل تا مقطع کارشناسی ارشد این رشته در مشهد فراهم است و علاوه بر استادان پیشکسوت مشهدی از استادان غیربومی نیز در این دانشگاهها بهره گرفته میشود.
بااین حال، به نظر میرسد دانشجویان انگیزه کافی ندارند. در آموزشگاههای آزاد که هنرجو هزینه بیشتری پرداخت میکند، شاید این انگیزه بیشتر باشد، ولی تجربه ملموس در دانشگاهها این است که انگیزه کافی برای پرداختن به عکاسی در میان دانشجویان وجود ندارد.
مصباحی که آثارش در نمایشگاههای مختلف به نمایش درآمده است میافزاید: آسان شدن عکاسی با موبایل نیز ممکن است یکی از دلایل بی انگیزه شدن دانشجویان برای آموزش آکادمیک باشد، چراکه ممکن است به اشتباه خودشان را بی نیاز از کسب دانش عمیق عکاسی بدانند. این یکی از اشکالات موجود در ذهنیت افرادی است که از بیرون گود به عکاسی نگاه میکنند و انرژی لازم برای کسب آموزش کافی در حوزه عکاسی را ندارند. از طرفی به دلیل گرانی تجهیزات عکاسی خانوادهها به سختی میتوانند ابزار مناسب را برای آموزش فرزندانشان تأمین کنند.
به باور او، اقتصاد هنر و در زیرمجموعه آن، اقتصاد عکاسی متأثر از اقتصاد کلان کشور است؛ بنابراین وقتی اقتصاد کلی هنر بیمار و ضعیف باشد، اقتصاد عکاسی نیز حال چندان خوشی نخواهد داشت. این هنرمند که جوایز بسیاری در عرصه تئاتر دارد، میگوید: برخلاف تهران، در مشهد خریدوفروش آثار عکاسان خیلی کم است. من خودم تجربه برگزاری هفت نمایشگاه را دارم که در هیچ کدام اثری فروخته و حتی حرفی هم از آن زده نشده است.
راهکار مشخص این هنرمند برای تقویت اقتصاد هنر، حمایت نهادهای دولتی است، مانند آنچه در دهه ۹۰ و در جریان جشنواره استقبال از بهار اتفاق میافتاد و بعضی آثار عکاسان خریده میشد و در نمایشگاههایی مانند پل گالری ها، خیابانها و... در معرض دید قرار میگرفت. او تأکید میکند: البته نباید از نظر دور داشت که فعالیت در حوزه تولید محتوا از جمله عکاسی به ویژه با گسترش فضای مجازی برای هنرمند درآمد ایجاد میکند؛ بنابراین نمیتوانیم آن قدرها هم تاریک به ماجرا نگاه کنیم.
امیر حاج عباسی، دیگر عکاس پیشکسوت مشهدی، نیز به تعطیلی بسیاری از تشکلهای مربوط به عکاسی مانند انجمن عکاسان خراسان رضوی در دهه گذشته به عنوان ریشه رکود عکاسی در سالهای اخیر مشهد اشاره میکند، با این تفاوت که به نظر او در یکی دو سال گذشته بارقههای امیدی شکل گرفته اند.
او دراین باره میگوید: دو سال پیش و بعد از یک دوره رکود، کانون عکس انجمن سینمای جوانان مشهد با تلاش فراوان اعضا دوباره راه اندازی شد. خانه عکس جهاد دانشگاهی نیز به تازگی شروع به کار کرده است. اکنون با فعالیت دوباره این نهادها، کورسوی امیدی برای بازگشت عکاسی مشهد به دوران اوج دو دهه پیشش که عکاسان بنام مشهد در هر جشنواره و مسابقهای جزو نفرات برتر بودند، قوت گرفته است.
مسئول کانون عکس انجمن سینمای جوانان مشهد میگوید: بااین حال، این تشکلها با معضل کمبود بودجه و ارتباطات دست به گریبان هستند. برای مثال ما با اینکه زیرمجموعه انجمن سینمای جوانان مشهد هستیم و در آیین نامه مصوب این انجمن ذکر شده است که باید کانون عکس خود را پشتیبانی مالی کند، این اتفاق از زمانی که من مسئولیت پذیرفته ام، نیفتاده و انجمن صرفا به کمکهای غیرمالی به ما بسنده کرده است. درآمد ما از برگزاری تورهای عکاسی و حق عضویت اعضاست که این درآمد را در خود کانون عکس هزینه میکنیم. درنتیجه به کمک مالی انجمنها و نهادهای دولتی مانند وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی نیاز داریم.
به نظر این هنرمند که نمایشگاههای بسیاری از آثار او برگزار شده است، بزرگترین معضلی که عکاسان در شغلشان با آن روبه رو هستند، این است که عکاس خیلی راحت در شهر نمیتواند عکاسی کند. حاجیعباسی میگوید: در قانون اساسی داریم که عکاس همه جا میتواند عکاسی کند، به جز در مواردی که تابلو «عکاسیممنوع» دارد، مانند مکانهای نظامی و حساس.
درحالی که در خیلی از جاها مانند پارکها مسئولان بدون توجه به این قانون خودسر و سلیقهای عمل میکنند. من سال هاست مدرس انجمن سینمای جوانان مشهد هستم، ولی بیشتر دانشجویانم نمیتوانند تکلیف سادهای مانند تمرین عملی عکاسی نورسنجی را در شهر انجام دهند.
او تأکید میکند: برای حل این مشکل، مسئولانی مانند استاندار که نماینده دولت هستند باید وارد شوند و از نهادهای دولتی بخواهند که برای عکاسان مانع تراشی نکنند. با همه این ها، او خطاب به عکاسان میگوید: شما آدمهای خوشبختی هستید که سراغ عکاسی رفتید، چون عکاس نگاه تیزبینی دارد و زیباییهای اطرافش را نسبت به بقیه بهتر میبیند و درک میکند. موانعی را که سر راهتان هست، نادیده بگیرید و همچنان به عکاسی به عنوان یک هنر و حرفه بپردازید.