ظهوریان: به نام عدالت می‌خواهند بلندمرتبه‌سازی را به کل شهر مشهد حقنه کنند! شهردار مشهد مقدس: بیش از ۱۶۶ هزار تن آسفالت طی ۵ ماه تولید و پخش شده است آلودگی بی‌سابقه در مشهد | تنها ۷ روز هوای پاک در ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۴ نگاهی به شمایل و تغییرات نهر خیابان مشهد تا پایان دوره قاجار | سیمای قاجاری یک نهر سازمان اتوبوسرانی مشهد از آمادگی کامل برای خدمات‌رسانی به دانش آموزان و دانشجویان خبرداد ادامه محدودیت طالبان برای کار زنان | ۸ دفتر کمک‌رسانی سازمان ملل برای بازگشت‌کنندگان افغان تعطیل شد استاندار خراسان رضوی: فرهنگ میزبانی باید کاملا مردمی شود | کیفیت خدمات به زائران باید سال به سال ارتقا پیدا کند + فیلم ثبت یک روز آلوده دیگر در مشهد (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) رئیس هیئت‌مدیره جمعیت خدمتگزاران زائران پیاده حضرت رضا(ع): باید جاده‌ای مخصوص برای زائران پیاده ایجاد شود مدیرعامل جمعیت هلال‌احمر خراسان رضوی: در دهه پایانی صفر امسال، ۱۳۷ هزار و ۲۴۷ زائر با ویلچر به حرم رضوی منتقل شدند مدیرکل میراث فرهنگی خراسان رضوی: اتفاق خوب میزبانی مشهد در دهه آخر ماه صفر ۱۴۰۴، مردمی‌بودن خدمتگزاری بود معاون سیاسی وزیر کشور: آموزش‌های دست اندرکاران انتخابات مقدمه برگزاری انتخابات تمام‌الکترونیک است پایان گرمای تابستان | روند کاهشی دما در مشهد و خراسان رضوی آغاز شد (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) اصلاح قانون برای شناسایی آتش‌نشانان قهرمان به عنوان «شهید» پیگیری گلایه مردم از رایگان نبودن تعدادی از خطوط اتوبوس رانی مشهد در روز‌های خاص دیدار فعالان احزاب سیاسی خراسان رضوی با معاون سیاسی وزیر کشور (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) اجرای طرح «مغز بادوم» در ۱۶۵ مسجد مشهد با تکیه بر تجربه بزرگان خانواده رضا فخریان، فخر آتش‌نشانی مشهد پیام تسلیت معاون استاندار و فرماندار شهرستان مشهد مقدس به مناسبت شهادت آتش‌نشان «رضا فخریان»
سرخط خبرها

آمده‌ام تو به داد دلم برسی

  • کد خبر: ۲۴۹۰۷۶
  • ۱۴ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۲
آمده‌ام تو به داد دلم برسی
پا‌های خسته‌مان رمقی برای راه رفتن ندارند، اما به امید باب‌الحوائجی شما ایستاده‌اند و قدم در راهت می‌گذارند.

به گزارش شهرآرانیوز، حالا که غم در اعماق وجودمان رخنه کرده چه حرفی برای گفتن می‌ماند. وقتی که کشتی‌های زندگی‌مان اسیر طوفان‌های بلا شده‌اند، وقتی که بغض تنها همسایه گلو‌های بی‌صدای‌مان شده، وقتی که بی‌کسی در تک‌تک نفس‌های‌مان موج می‌زند مگر حرفی برای گفتن می‌ماند.

پا‌های خسته‌مان رمقی برای راه رفتن ندارند، اما به امید باب‌الحوائجی شما ایستاده‌اند و قدم در راهت می‌گذارند. خرامان خرامان خودم را به حریم حرمت می‌رسانم. اینجا نوای غم و صدای حزن در فضا پیچیده است. چشم‌های خسته ام‌را بازتر می‌کنم تا تورا ببینم، این چشم‌ها در حسرت دیدن گنبد و بارگاهت هستند. حسرت آرزوهایم، حسرت باز شدن گره‌هایم، حسرت دیدن روی مهدی فاطمه‌ات.

به بهانه‌ای خودم را به اینجا رساندم تا گوشه چشمی به من هم داشته باشی. رقص پرچم‌های عزایت در فضا، حتی آبنمای نوستالژی دور میدان هم رنگ خون گرفته تا دیگر هیچ چیزی نتواند جلوی اشک‌هایم را بگیرد. به پیراهن مشکی تنم نگاه می‌کنم که عزادارم. عزای معشوق برای عاشق بزرگ‌ترین غم‌هاست. حالا جگر من هم می‌سوزد و در ذهنم خودم دست و پا می‌زنم. حضرت آقا امروز آمدم به پابوسی‌ات، تا دل خسته‌ام را نجات بدهید. دل خسته منم که در انتظار نجاتم.

دیگر نای گلایه و نق زدن ندارم، از همین جا سلامی می‌دهم و ایمان دارم جواب سلامم را می‌دهی. می‌دانم همسایه خوبی نیستم و رسم همسایگان را خوب بجا نیاوردم، اما از بچگی به ما گفتند دل‌های خسته را بهتر می‌خرید.

دیگر قلمم یارای نوشتن ندارد و در میان روضه‌ها و سوگواره‌ها به سر و سینه میزنم، حال من حال مریضی است که در انتظار ملک‌الموت است تا بیایی و دستم را بگیری. فقط آقا جانم من می‌دانم نور خورشید تمام نمی‌شود، مگر شما شمس‌الضحی نیستید، نور عاشقی را از قلبم نگیرید.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->