نفس‌های تنگ مشهد زیر سایه تصمیم‌های دیرهنگام آلودگی هوای مشهد بر اثر فعال‌شدن کانون «قره‌قوم» ترکمنستان (۲۲ مهر ۱۴۰۴) کاهش وابستگی به خرید گل و گیاه در شهرداری مشهد با توسعه تولیدات داخلی مشهد؛ پرچم‌دار بهسازی پیاده‌رو‌ها برای روشندلان آیین تکریم و معارفه مدیرکل حقوقی شهرداری مشهد برگزار شد | قلندرشریف: اداره کل حقوقی، مدافع حقوق شهر و شهروندان است + فیلم هشدار خودمراقبتی محیط زیست خراسان رضوی برای شهروندان مشهدی صادرشد (۲۲ مهر ۱۴۰۴) | برگزاری جلسه کارگروه اضطرار آلودگی هوای مشهد احتمال خروج دستورکار هوش مصنوعی از لوایح مجلس شورای اسلامی تداوم آلودگی هوا در مشهد | گردوغبار تا آخرشب مهمان هوای شهر است (۲۲ مهر ۱۴۰۴) رئیس مجلس شورای اسلامی: کالابرگ الکترونیک از آبان‌ماه اجرا می‌شود آماده‌سازی گونه‌های گل برای استقبال از بهار ۱۴۰۵ در مشهد هوای خاکستری مشهد، ناسالم برای همه گروه‌ها (۲۲ مهر ۱۴۰۴) کلاس‌های درس در مشهد همچنان زیر سقف پُر دود آسمان! + فیلم خاطره‌بازی در طولانی‌ترین کوچه شهر مشهد | درباره کوچه «حسین‌باشی» مدارس مشهد تعطیل نمی‌شود مگر با شاخص آلودگی ۱۸۵ به بالا | ضرورت بازنگری در سیاست تعطیلی مدارس در شرایط آلودگی هوا افزایش چشمگیر فضای سبز مشهد با افتتاح ۲۰ هکتار پارک در دو ماه آینده ادامه روند عملیات اجرایی احداث پایگاه چند منظوره مدیریت بحران شرق مشهد تولید سوخت جایگزین از زباله در مشهد، گام نوین شهرداری برای صرفه‌جویی در منابع انرژی آغاز طرح آموزش تفکیک پسماند در مدارس مشهد | جشنواره «آوای بازیافت» با مشارکت دانش‌آموزان کلید خورد + فیلم کیامرز: ایستگاه بسیج خط۳ مترو مشهد تا پایان امسال راه‌اندازی می‌شود با حکم شهردار مشهد مقدس، حسن نوری به عنوان مشاور حقوقی شهردار منصوب شد + تصویر حکم
سرخط خبرها

آمده‌ام تو به داد دلم برسی

  • کد خبر: ۲۴۹۰۷۶
  • ۱۴ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۲
آمده‌ام تو به داد دلم برسی
پا‌های خسته‌مان رمقی برای راه رفتن ندارند، اما به امید باب‌الحوائجی شما ایستاده‌اند و قدم در راهت می‌گذارند.

به گزارش شهرآرانیوز، حالا که غم در اعماق وجودمان رخنه کرده چه حرفی برای گفتن می‌ماند. وقتی که کشتی‌های زندگی‌مان اسیر طوفان‌های بلا شده‌اند، وقتی که بغض تنها همسایه گلو‌های بی‌صدای‌مان شده، وقتی که بی‌کسی در تک‌تک نفس‌های‌مان موج می‌زند مگر حرفی برای گفتن می‌ماند.

پا‌های خسته‌مان رمقی برای راه رفتن ندارند، اما به امید باب‌الحوائجی شما ایستاده‌اند و قدم در راهت می‌گذارند. خرامان خرامان خودم را به حریم حرمت می‌رسانم. اینجا نوای غم و صدای حزن در فضا پیچیده است. چشم‌های خسته ام‌را بازتر می‌کنم تا تورا ببینم، این چشم‌ها در حسرت دیدن گنبد و بارگاهت هستند. حسرت آرزوهایم، حسرت باز شدن گره‌هایم، حسرت دیدن روی مهدی فاطمه‌ات.

به بهانه‌ای خودم را به اینجا رساندم تا گوشه چشمی به من هم داشته باشی. رقص پرچم‌های عزایت در فضا، حتی آبنمای نوستالژی دور میدان هم رنگ خون گرفته تا دیگر هیچ چیزی نتواند جلوی اشک‌هایم را بگیرد. به پیراهن مشکی تنم نگاه می‌کنم که عزادارم. عزای معشوق برای عاشق بزرگ‌ترین غم‌هاست. حالا جگر من هم می‌سوزد و در ذهنم خودم دست و پا می‌زنم. حضرت آقا امروز آمدم به پابوسی‌ات، تا دل خسته‌ام را نجات بدهید. دل خسته منم که در انتظار نجاتم.

دیگر نای گلایه و نق زدن ندارم، از همین جا سلامی می‌دهم و ایمان دارم جواب سلامم را می‌دهی. می‌دانم همسایه خوبی نیستم و رسم همسایگان را خوب بجا نیاوردم، اما از بچگی به ما گفتند دل‌های خسته را بهتر می‌خرید.

دیگر قلمم یارای نوشتن ندارد و در میان روضه‌ها و سوگواره‌ها به سر و سینه میزنم، حال من حال مریضی است که در انتظار ملک‌الموت است تا بیایی و دستم را بگیری. فقط آقا جانم من می‌دانم نور خورشید تمام نمی‌شود، مگر شما شمس‌الضحی نیستید، نور عاشقی را از قلبم نگیرید.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->