سرور هادیان- محسن موسویزاده | شهرآرانیوز؛ اقتصاد خراسان رضوی بر پایه فعالیت بخش خصوصی استوار است. براساس آمارها ۹۵درصد از واحدهای صنعتی استان را فعالان بخش خصوصی تشکیل میدهند. مشکلات صنعت اقتصادی خراسان رضوی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد که بخشی از آن به داخل استان ارتباط دارد و بخشی هم ناشی از سیاستها و تصمیمات یا شرایط حاکم بر اقتصاد کشور است. با توجه به اینکه دولت چهاردهم بهتازگی فعالیت خود را آغاز کرده است، این مسئله فرصتی شده تا فعالان اقتصادی مطالبات خود را از دولت جدید مطرح و راهکارهای بهبود وضعیت اقتصادی استان را تشریح کنند. این مسئله بهانهای شد تا شهرآرا در میزگردی با حضور غلامحسین اسدی ازغدی، رئیس انجمن صنایع تبدیلی کشاورزی خراسان رضوی و حسین زینالعابدینزاده، رئیس کمیسیون جوانان خانه صمت خراسان رضوی، مهمترین مطالبات بخش تولید از دولت چهاردهم را از آنها جویا شود.
اسدی: یکی از مشکلاتی که کشور دارد، این است که در برخی ارگانها مدیریت به کسانی سپرده شده که متخصص نیستند. مدیران ما جایگاههای خودشان را ندارند. دولت هر جا میخواهد فردی را بهعنوان یک مقام عالیرتبه انتخاب کند، باید کسی باشد که از مراتب پایین یک مجموعه رشد کرده و کمکم جایگاههای عالی کسب کرده باشد، اما اکنون بهگونهای است که دیده میشود فردی بدون سوابق میآید و جایی پست میگیرد. معضل اصلی کشور استفادهنکردن از مدیران لایق و متخصص است.
زینالعابدینزاده: یکی از مشکلاتی که استان ما دارد، بحث چگونگی انتخاب مدیران دولتی است. بارها شده که وقتی استاندار یا معاون یا رئیس سازمانی میخواهد انتخاب شود، قبلش با تشکلهای استانی صحبت میکنند که نظر و پیشنهاد شما چیست، اما میبینیم باز دوباره یک عده انتخاب میشوند که هیچ سررشتهای در حوزه صنعت و اقتصاد ندارند و تا بخواهیم به آنها توضیح بدهیم که این حوزه به چه شکلی است و چه مشکلاتی داریم، کلی وقت و زمان هدر میرود. خیلی وقتها مدیران از استان دیگری میآیند و این یکی از مشکلات اساسی ماست. مدیری که از استان دیگری میآید، کلی زمان میبرد تا بتواند بر مسائل استان اشراف پیدا کند.
اسدی: اگر سؤال کنند که بزرگترین مشکل بخش صنعت چیست، میگویم تعهد ارزی است. جلسهای نبوده که طی این دو سال برگزار شود و در این زمینه صحبتی نشود. این اولین مشکل یک صنعتگر است. اولین کاری که باید کرد این است که نرخ ارز تکنرخی شود و این تکنرخی خوبیهایی دارد.
اولین حسن آن، این است که رانت و رانتبازیها تمام میشود. نرخ نیمایی شده است یک نوع سودجویی برای کسانی که این پولها را دریافت میکنند. میتوانم بهجرئت بگویم ۹۰درصد افرادی که با نرخ ارز نیمایی کالا وارد میکنند، کالاهایشان را به نرخ بازار آزاد میفروشند. قابل اثبات هم هست، مثلا برای خرید یک کالا ارز نیمایی دریافت کرده و کالایی که تولید کرده به قیمت آزاد به مردم فروخته است. یعنی نرخ نیمایی که به صنعتگر یا واردکننده یا بازرگان دادهایم، هیچ تأثیری در زندگی مردم نداشته است. شرکتهای خیلی بزرگی ارز دولتی دریافت میکنند که نفعی هم برای مردم ندارد.
زینالعابدینزاده: چند نرخی بودن ارز، یکی از مشکلات حوزه تولید است. همین مسئله سبب شده تا بخش تولید در تأمین ارز مورد نیاز برای تأمین مواد اولیه دچار مشکل شود. بخشی از مواد اولیهمان از کشورهایی مثل بنگلادش و ترکیه انجام میشود. با اینکه از ابتدای سال ثبت سفارش کردهایم، هنوز در صف دریافت ارز هستیم. یکی از مشکلاتی که واحدهای تولیدی با آنها روبهرویند، همین چندنرخی بودن ارز است که سبب شده تا هزینههای آنها افزایش یابد.
برای حل این مشکل باید به سمت تکنرخی شدن ارز برویم. مجموعه ما هر سال صادرکننده نمونه استانی است. همچنین هفت دوره صادرکننده نمونه کشوری بودیم. بااینحال اکنون به دلیل فشارهایی که برای رفع تعهد ارزی به ما وارد میشود در عمل صادرات، دیگر مقرون بهصرفه نیست.
زینالعابدینزاده: بحث قیمت تمام شده دارای دو علت است. یکی مستهلکبودن ماشینآلات داخلی است که بیشتر واحدهای صنعتی استان بهدلیل تحریمها و نداشتن انگیزه برای نوسازی بیشتر با دستگاههای قدیمی کار میکنند.
ما در واحدهای خودمان در قدیم در ماه یکمیلیارد تومان صرف هزینه نگهداری دستگاهها میکردیم، اکنون این رقم به دو میلیارد رسیده است. با توجه به اینکه هزینهها افزایشیافته و این نشاندهنده این است که بیشتر واحدها دستگاههایشان مستهلکتر شده و نیاز است که دستگاهها بهروز شود.
نکته بعدی، بحث مواد اولیه است که در حوزه نساجی بخش زیادش از کشورهای دیگر وارد میشود. خریدی که انجام میدهیم حدود شش تا هفت ماه بعد تحویل ما داده میشود و این مسئله سبب میشود تا واحدهای تولیدی نتوانند با تمام ظرفیت خودشان فعالیت کنند. این مسئله هزینه تمامشده تولید را افزایش میدهد. یکی دیگر از مشکلات ما بحث دستوریبودن قیمتهاست.
این در حالی است که در برخی شهرها این مشکل را ندارند، اما در خراسان رضوی و مشهد، این مشکل را بیشتر داریم. وقتی هزینه تمامشده تولید افزایش مییابد، جبران این مسئله نیازمند تغییر قیمت کالاست، اما در خراسان رضوی و مشهد درباره تغییر قیمت اینقدر مانع ایجاد میشود که این مسئله زمانبر شده و در فاصله تقاضا و اعلام موافقت تغییر قیمت واحدهای تولیدی کلی ضرر میکنند. این مسئله سبب افزایش هزینه تمامشده تولید میشود.
دولت نباید در اقتصاد دخالت کند. کافی است که دولت زیرساختهای لازم اقتصاد را تأمین کند و بقیه مسائل را به دست فعالان اقتصادی بسپارد. مثلا دولت باید برای ساختهای تأمین انرژی، حملونقل و کاهش نرخ تورم برنامهریزی کند و از آنسو، دست بخش خصوصی برای سرمایهگذاری باز باشد تا بر مبنای عرضه و تقاضا برای کالاهای خود قیمتگذاری کرده و سود ببرد.
اسدی: حدود دو سال است که هیچگونه تسهیلاتی از طرف دولت به واحدهای تولیدی داده نمیشود. فقط از منابع داخلی بهاندازهای که مبلغی که ماندهحساب داشته باشیم و آن هم درصد کمی اعطا میشود. من تولیدکننده رب باید طی دو ماه بهاندازه یکسال تولیدم را انجام بدهم، چون در مشهد از مرداد تا مهر گوجهفرنگی هست و قبلا بانک و بنکدارها کمک میکردند، اما با این شرایط قیمتگذاری و دستوری و مسائلی که به وجود آوردند، بنکدارها علاقهای به خریدن و نگهداشتن کالاها ندارند و همه این بار بر دوش تولیدکننده یا صنعتگرها افتاده است و صنعتگران هم که توان این همه فشار را ندارند و ضربه آن به کشاورز بازمیگردد.
اما چرا هزینه تولید افزایش مییابد؟ این مسئله به نرخ ارز برمیگردد. امروز مواد اولیه را با قیمت دلار ۵۸ تا ۶۰هزار تومان میخریم. اما دولت به نرخ ۴۲ هزار تومانی دلار را از تولیدکنندهای که صادرات دارد، میخرد. این مسئله سبب میشود تا دخلوخرج تولید با هم جور نیاید و تولیدکننده دچار کمبود نقدینگی شود.
دولت راهکار میدهد که طلا یا جنس دیگری بهازای صادرات کالاها وارد کنید. اما من که تولیدکننده رب و کنسرو هستم و تخصصی در حوزه طلا ندارم، چطور بروم و بهازای کالاهای صادراتی، طلا یا موبایل وارد کنم؟
یکی دیگر از مشکلاتی که سبب افزایش هزینه تمامشده تولید شده است، فراهم نبودن زیرساختهاست. وقتی تولیدکننده دچار مشکل در تأمین برق و گاز است و هر چند وقت یکبار واحد تولیدی او تعطیل میشود، این مسئله سبب افزایش هزینه تمامشده میشود. اکنون دستگاههای جدیدی که میخواهیم وارد کنیم با کلی مانع روبهروست. تازه وقتی هم که وارد میشود، مسئله تأمین برق آنها هم مطرح میشود.
این مسئله سبب شده تا در عمل نوسازی واحدهای تولیدی بهکندی انجام شود. برای مثال برای واحد خودم یک دستگاه وارد کردم. این دستگاه نیاز به ۳۰۰ تا ۴۰۰آمپر برق دارد. دو سال تأمین برق دستگاه را پیگیری کردم، ولی امروز اگر بخواهم دستگاهی را اضافه کنم مانع اصلی من این است که به واحد تولیدیام برق نمیدهند. این درحالی است که وقتی یک نفر سرمایهگذاری میکند پیشبینیهای لازم را باید بتواند انجام دهد. با این رویه، تولیدکننده برای واردات ماشینآلات جدید انگیزهای ندارد.
زینالعابدینزاده: ما به افغانستان، عراق و کشورهای آسیای میانه صادرات انجام میدهیم. این کشورها آنقدر به کشور ما آمدوشد دارند و مشتریها خودشان میآیند و خرید انجام میدهند و عملا میتوان گفت که اینها بازار سنتی ما شدهاند. همین مسئله موجب شده است تا در حوزه صادرات دچار تنبلی شویم و به دنبال ایجاد بازارهای جدید نرویم.
برای مثال خود ما منحصربه همین کشور آسیای میانه شدهایم، البته چند وقت است که به دنبال صادرات به کشورهای آفریقا و آمریکای جنوبی هستیم. در آفریقا و آمریکای جنوبی دولت خیلی کارها برای توسعه صادرات میتواند انجام دهد. برای مثال ما در هر سفارتی یکسری رایزنهای اقتصادی داریم که اینها میتوانند بسیار کمکحال باشند و بحث اعزام هیئتهای تجاری و برگزاری نمایشگاهها یکی از این موارد است. برای مثال کشور ترکیه برای کسانی که بخواهند در نمایشگاههای بینالمللی شرکت کنند، یکسری یارانههایی در نظر میگیرد. ما هم میتوانیم چنین کاری انجام دهیم.
اکنون بیشتر نمایشگاههایی که ایران برگزار میکند فقط به کشورهای آسیایمیانه بسنده میکند و به دنبال ایجاد بازارهای جدید نیست. مسئلهای که تأکید میکنیم، این نیست که بیتوجهی به بازارهای فعلی خودمان کنیم و آنها را از دست بدهیم، بلکه تأکید دارم که باید سعی کنیم با دیپلماسی اقتصادی بازارهای جدیدی برای کالاهای خودمان ایجاد کنیم. در این میان دولت میتواند با دیپلماسی اقتصادی فعال بسترهای ایجاد بازارهای جدید صادراتی را فراهم کند.
به غیر از این، یکی از مهمترین فاکتورها برای جهش تولید و رشد صادرات ثبات اقتصادی است. صنعتگران در سالهای گذشته بیش از همیشه با نبود ثبات و پیشبینیناپذیری روبهرو بودند. از یکسو، تورم فزاینده موجب افزایش روزانه قیمت مواد اولیه تولید میشد و از سوی دیگر صدور بخشنامههای متعدد که گاه متناقض هم بودند، عملکرد آنان را بهشدت مختل میکرد. برای رشد صادرات باید شرایط ثبات اقتصادی در کشور را فراهم کنیم.
اسدی: یکی از چالشهای صادرات ما مسئله تحریمهاست که هزینه تمامشده صادرات را افزایش داده است. به دلیل تحریم بانکی امکان تبادل مالی با تجار خیلی از کشورها را نداریم و همین مسئله بازارهای صادراتیمان را محدود کرده است. چند سالی میشود که دور زدن تحریمها را برای ما صنعتگران سخت کردهاند.
وقتی تاجر خارجی به من زنگ میزند و میگوید یک تریلی رب میخواهم، در واقع من طرف را نمیشناسم که چه کسی است، فقط از طریق یک صرافی ریال را برای من واریز میکند. این مسئله سبب شده تا ریسک صادرات افزایش یابد. ما باید فکری کنیم که بتوانیم محدودیتی را که تحریمهای مالی برای صادرات ایجاد کرده است برطرف کنیم.
یک راهحل که اعلام شد، این است که به طرف ایجاد ریال افشور برویم تا از این طریق صادرات کالاها تسهیل شود. مدیرکل بانک مرکزی چند ماه پیش در مشهد قولهایی در این باره داده بود، اما تاکنون اجرایی نشده است. اگر این مسئله حل شود، میتواند سبب افزایش صادرات خراسان رضوی شود بهویژه که صادرات ما به آسیای میانه و افغانستان بهصورت ریالی انجام میشود.
زینالعابدینزاده: یکی از راههای حفظ بازارهای صادراتی برخورد با صادرکنندهنماهاست. اگرچه فساد در همه جا میتواند رخنه کند، اما اتفاقی که رخ میدهد به همه بسط داده میشود. چند سال پیش متوجه شدیم شخصی که در حوزه صادرات بسیار قدرتمند در استان عمل میکرد و بیشتر صادراتش به افغانستان و تاجیکستان بود، او کیک و کلوچه و خرما صادر میکرد که چندین سال صادرکننده نمونه هم شد. بعدا متوجه شدیم که مواد غذایی فاسد را خریداری و به این کشورها میفرستاد. گویا از یک رانت برخوردار بوده است، اگرچه با او برخورد قانونی شد، اما در عمل به صادرات ما ضربه زد. در حوزه صادرات باید با این افراد برخورد شود.
اسدی: درباره صحبتی که آقای زینالعابدینزاده مطرح کرد چند نکته لازم است که بیان کنم. فساد، چه در بخش دولت، چه در بخش خصوصی امکانپذیر است و نمیتوانیم منکر آن باشیم که بخش خصوصی پاک است و فقط بخش دولتی مشکل دارد. اصل اشکال اینجا به وجود آمده است که دولت واحدهای خصوصی را در تصمیمگیریها دخیل نکرده است. خودش مستقل و غیرتخصصی تصمیم میگیرد. چرا ما انجمنها را به وجود آوردیم؟
در انجمن صنایع تبدیلی در خراسان رضوی ۵۳واحد تولیدی بزرگ عضویت دارند، اما این پرسش مطرح است که چرا در سیاستگذاریها از آنها استفاده نمیشود. امروز وقتی میخواهیم یک قوطی کنسرو یا رب را به خارج صادر کنیم از این انجمن درباره سیاستگذاری صادراتی مشورت گرفته نمیشود. اگر میخواهیم این آسیبهایی که درباره صادرات گفته شد برطرف شود، دولت باید نظرات تشکلهای بخش خصوصی را در تصمیمگیریها دخیل کند. با این کار جلو بسیاری از مشکلات گرفته میشود.