به گزارش شهرآرانیوز، «من دینم را به کشتی خراسان ادا کردهام.» این را میگوید و لحظاتی سکوت در اتاق حاکم میشود. مربی لژیونر کشتی که هنوز به مشهد و خیابانهایش دلبسته است، با تعصب خاصی حرص میخورد؛ حرص ورزش شهر و بهخصوص کشتی که این روزها حال خوشی ندارد. امیر توکلیان جزو اندکمربیان لژیونر ورزش مشهد بهشمار میرود که در بالاترین سطح مشغول فعالیت است و تجربههایش میتواند کشتی استان خراسانرضوی را نجات دهد. توکلیان از سه سال پیش به هندوستان رفته است و بهعنوان مربی در بزرگترین مجموعه ورزشی این کشور که اسپانسر همه تیمهای ملی و فدراسیونهای ورزشی هند است، فعالیت میکند. توکلیان کوچه به کوچه، خیابان به خیابان، شهر به شهر و روستا به روستا در هندوستان میگردد تا با دانشش استعدادهای نابی برای کشتی این کشور پیدا کند؛ کاری که میتوانست در ایران و در شهر خودش رقم بخورد، اما بیمهری مسئولان و سنگاندازیها سبب شد تا عطای آن را به لقایش ببخشد. او حالا در مرخصی به سر میبرد و برای استراحت به مشهد آمده است تا یکماهی در کنار خانواده باشد. توکلیان به تحریریه شهرآراورزشی آمد و ساعاتی با ما همکلام شد. با او درباره حالوروز کشتی خراسان، کشتی ایران و صدالبته تجربیاتش در هندوستان همصحبت شدیم.
در مرخصی هستم. بعد از المپیک پاریس از من برنامه خواستند و برنامههایم را ارائه دادم. آنها به تمدید قرارداد تمایل دارند و من هم منتظرم تا قراردادم تمام شود و بعد برای ادامه این مسیر تصمیم بگیرم.
اردیبهشت ۱۴۰۴ قراردادم تمام میشود.
چیزی که در هندوستان دیدم، این بود که برای هدفشان خیلی میجنگند. کشتی در هندوستان مثل خود ایران برای قشر ضعیف است. چیزی که در هند اهمیت دارد، کار است. هدف اصلی در هندوستان بهدستآوردن شغل است. شاید یکدرصد مردم هند هدفشان کسب مدال باشد و دیگران هدفشان کسب شغل است. در هندوستان با مقام ورزشی شغل میگیرند. نه اینکه دولت الزاما آنها را سر کار ببرد، اما برایشان یک امتیاز بسیار بزرگ برای گرفتن شغل به حساب میآید. شغلهایی هم که میگیرند، در راهآهن، ارتش، اداره پست و... است. خیلی جالب است که ارتش و راهآهن در مسابقات قهرمانی کشور در هر رشتهای تیم مستقل دارند و همیشه تیم میدهند. آنقدر ورزشیها را استخدام کردهاند که بین خودشان در ایالات مختلف هندوستان مسابقه انتخابی میگذارند تا درنهایت یک تیم کامل و خوب را به مسابقات کشوری بدهند. ورزشکاران در هندوستان وقتی شغل میگیرند، تا زمانی که ورزش میکنند، سر کار نمیروند و حقوق میگیرند. هر مدالی هم که میگیرند، حقوقشان افزایش پیدا میکند.
ارتباط خوبی با فدراسیون ایران دارم. با دبیر همدوره بودم و رابطه خوبی با او دارم. در این چندسالی که در هندوستان بودم، چند کار برای برقراری ارتباط خوب بین کشتی ایران و هند انجام دادم؛ دو سال پشتسرهم در رقابتهای باشگاههای جهان که به میزبانی ایران برگزار شد، تیم هندوستان را آوردم. تیمم سال اول سوم و پارسال دوم شد. اولینبار چهاردهنفر از تیم نوجوانان هندوستان را برای مسابقات جام عبدا... موحد به ایران آوردم. اولینبار یک تیم از ایران را که تیم کرج بود، یکماه به محل مجموعه ورزشیمان در هندوستان بردم و از آنها پذیرایی کردم. بلیت، ویزا، هتل و غذا، همهچیز مجانی بود. الان هم دنبال این هستم تا یک اردو برای یک تیم دیگر از ایران در هندوستان هماهنگ کنم.
من خودم خیلی دوست داشتم تیمی از خراسان را به هندوستان دعوت کنم، اما متأسفانه کشتی خراسان وضعیت خوبی ندارد. خراسان الان کشتیگیر ندارد. مثلا ما تیم کرج را که به هندوستان بردیم، همهشان مدال آسیایی یا جهانی را در رده سنی جوانان داشتند.
من دینم را به کشتی استان ادا کردهام. هفتسال با تیم راهآهن با همه مشکلات عجیبوغریب در لیگبرتر بودیم. یکتنه در اتاق وزیر میایستادم تا توانستم تیم راهآهن را از تهران به مشهد بیاورم. خیلی اذیت شدم، اما هیچ حمایتی نکردند. هفتسال تیمداری کردم و همه وجودم را برای کشتی خراسان گذاشتم. کشتی خراسان آن موقع روزهای خوبی داشت. من در تیم راهآهن فقط مربیگری نمیکردم، بلکه کار تدارکات، مربیگری، مدیریت و... هم انجام میدادم. هر کاری میتوانستم، برای کشتی مشهد انجام دادم، اما متأسفانه عزت و احترام ندیدم. حمایت استانی را نداشتیم. هیچکس ما را حمایت نمیکرد. هفتسال تیمداری کردم. اینقدر من را اذیت کردند؛ اینقدر من را گوشه رینگ گذاشتند و زدند.
یک جاهایی اینقدر من را اذیت کردند که دیگر خسته شدم. من اصلا آدم رفتن نیستم. اگر میخواستم بروم، خیلی موقعیتهای بهتر بود که بروم، اما من حتی به تهران نرفتم. همیشه زندگیام مشهد بوده است. مشهد را دوست دارم. از همین حرم و زیارت و طرقبهوشاندیز لذت میبرم. دوست نداشتم هیچوقت بروم. پیشنهادهای زیادی داشتم. این اتفاق هم که افتاد، شاید به این دلیل بود که با رفتن رسول خادم از فدراسیون همزمان شد و بعد هم کرونا آمد و همه باشگاهها تعطیل شد و من در اوج این وضعیت به هندوستان رفتم. با این تفکر رفتم که خودم را دوباره به خودم ثابت کنم. خدا را شکر اتفاقات خیلی خوبی افتاد.
بله. من به معینیپور گفتم بههیچعنوان تیم را خارج از استان نبرید. گفتند هیچ کمکی به ما نمیکنند. گفتم نکنند، بگذارید اسمش برای مشهد باشد و تیم را بیرون نبرید. الان تیم را بردهاند بجنورد! چرا؟ یک سرمایهگذار آمده است و میخواهد با عشق پول خرج کند. عوض اینکه برویم برایش فرش قرمز پهن کنیم، کاری میکنیم که فرار کند و برود.
معتقدم مصطفی طغانی کشتیگیری بسیار خوب و سنگینوزنی است که باید به تیمملی بزرگسالان برسد. خیلی بااستعداد است. احمد جوان به نظر من پسر بااستعداد و خوبی است، اما بزرگترین اشتباهش این است که به وزن ۶۱ کیلوگرم آمده است! چرا باید وزن المپیکی را رها کند و به ۶۱ کیلو بیاید؟ مجید باقری هم آیندهدار است.
ما فقط نقاط ضعف احمد جوان را گفتیم، اما برای حل این مشکلاتش برنامه و راهحلی نداشتیم. اکنون اگر احمد جوان و مصطفی طغانی حقشان را از کشتی نگیرند، به خودشان ظلم کردهاند. چون استعدادش را دارند. مشکل فنی احمد جوان باید با برنامه برطرف شود. با تغییردادن وزن که مشکلش حل نمیشود. احمد جوان در تکنیک مشکل ندارد، بلکه تاکتیکش مشکل دارد. تاکتیک کشتیگرفتنش مشکل دارد.
آرزویم است که کشتی خراسان به روزهای خوبش برگردد، اما وضعیت امروز اصلا خوشایند نیست.