مهدی قرآنی/ شهرآرانیوز - ظاهرش نشان میداد که ۲۰ سال دارد. بیحال بود و به سختی نفس میکشید. رد بریدگی عمیقی دور گردنش بود و خونریزی زیادی داشت. پزشکان درمانگاه آلمحمد(ص) مشهد هرچه تلاش کردند فایدهای نداشت و خونریزی پسرک بند نمیآمد. برادر بزرگتر او هم وضع خوبی نداشت. او هم از ناحیه کمر چاقو خورده بود و زخمش هم کاری بود.
برخلاف تلاش بیوقفه پزشکان درمانگاه پسر بیست ساله عمرش به دنیا نبود و جان باخت. برادرش هم به دلیل وخامت حال عمومیاش به بیمارستان شهید هاشمینژاد انتقال یافت. اظهارات چند نفر از دوستان جوان فوت شده از درگیری او و برادرش با پسری جوان حکایت داشت که بلافاصله این موضوع از سوی مأموران کلانتری امام رضا(ع) که خود را به درمانگاه رسانده بودند به بازپرس ویژه قتل عمد دادسرای مشهد اعلام شد. طولی نکشید که قاضی کاظم میرزایی به همراه عوامل پزشکی قانونی و کارآگاهان پلیس آگاهی در محل حاضر شد. در همان دقایق ابتدایی، تحقیقات پرونده آغاز شد.
دعوای ادامهدار قاتل و مقتول
قاتل فرار کرده بود و باید تحقیقات سرعت میگرفت از همین رو بازپرس میرزایی به همراه تیم جنایی پلیس به محل وقوع جرم، چند متر آن طرفتر از درمانگاه داخل یکی از بازارچههای اطراف میدان ۱۷شهریور رفتند.
متوفی شاگرد یک مغازه لباسفروشی بود. اینها را صاحبکارش به قاضی میرزایی گفت و مدعی شد که صبح (روز سهشنبه) مقتول و برادرش با شاگرد یک مغازه دیگر درگیر شدهاند که با اوجگیری این نزاع شاگرد بیست ساله آن مغازه دست به چاقو شده و متوفی را کشته و برادرش را هم زخمی کرده است. این مرد جوان در ادامه اظهاراتش به مقام قضایی گفت: «صبح (روز حادثه) برادرم را فرستادم تا به بانک برود و خودم هم داخل مغازه بودم که متهم وارد بازار شد و مقتول هم از مغازه بیرون رفت. از زمان درگیری تا چاقوکشی متهم کلا ۳۰ ثانیه بیشتر طول نکشید و تا به خودمان آمدیم، او فرار کرد و شاگردم هم کف بازار غرق در خون افتاده بود. موضوع را به پلیس اعلام کردیم و با کمک چند نفر از همکاران بدن شاگردم و برادرش که او هم چاقو خورده بود را به آن طرف خیابان به درمانگاه بردیم. آنجا متوجه شدم که شاگردم فوت کرده است.»
این مرد جوان ادامه داد: «متوفی کاری به کار کسی نداشت و بیشتر سرش به کار خودش بود. او قبلا شاگرد چند مغازه دیگر هم در بازار بود و عموما صاحبکارانش از او رضایت داشتند. البته متهم پسر موجهی نیست و به گفته برخی از شاگردهای بازار همیشه دنبال دردسر میگردد.»
قاتل دنبال دردسر میگشت
در این بین، اما دوستان مقتول اظهارات دیگری بر زبان آوردند و مدعی شدند که درگیری مقتول و قاتل به شب قبل از حادثه یعنی شامگاه دوشنبه هشتم اردیبهشت بر میگردد. یکی از دوستان متوفی به قاضی ویژه قتل دادسرای مشهد گفت: «آنها (متهم و مقتول) دیشب (شامگاه دوشنبه) سر یک کلکل ساده در بازار یازدهم با هم درگیر شدند و صبح قرار بود با میانجیگری من و برادرم آشتی کنند که این اتفاق افتاد.»
دیگر دوست مقتول هم گفت: «قاتل پسر سالمی نیست و همیشه دنبال دردسر میگردد. روز حادثه سر و صدایشان بالا گرفت و متهم با مقتول و برادرش دست به یقه شدند. متوفی کمربندش را درآورده بود و درگیری لفظیشان به دعوا تبدیل شد. در این میان قاتل یک چاقوی تاشو از جیبش باز کرد و به سمت مقتول رفت و شروع کرد به ضربه زدن. چند ضربه به دست متوفی خورد و چند ضربه به گردن او. متهم حتی به سمت برادر مقتول هم حمله کرد و او را با چاقو زد و بعد هم فرار کرد.»
عصبانی شدم و تیغ کشیدم
متهم فراری، اما تلفن همراهش را خاموش کرده بود و همین کار تحقیقات پرونده را به کندی پیش میبرد تا اینکه متهم فراری با خطی ناشناس با مادرش تماس گرفت و موضوع را به او گفت. همین تماس تلفنی برای کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی کافی بود تا رد او را بزنند. در بررسیهای بعدی مشخص شد که این پسر جوان پس از ارتکاب جرم به گلبهار رفته است. مجریان قانون با استفاده از ترفندی حرفهای او را به مشهد بازگرداندند و دستگیر کردند.
صبح دیروز متهم که متولد سال ۷۸ است تحتالحفظ به دادسرا منتقل شد. او در اولین جلسه بازپرسی به قاضی میرزایی گفت که نمیخواسته دوستش را بکشد و درگیر یک لحظه خشم آنی شده است. پسر جوان در ادامه اعترافاتش به دعوای شب قبل حادثه (دوشنبه هشتم اردیبهشت) اشاره کرد و گفت: «شب قبل همراه چند نفر از دوستان نشسته بودیم و متوفی وارد جمع ما شد. به او گفتم دهه هشتادی است و جایی بین ما ندارد. همین شوخی موجب درگیری لفظی من و او شد و بعد هم دستبهیقه شدیم. دوستانی که آنجا بودند ما را جدا کردند که متوفی داخل مغازهشان رفت و ناگهان شیشه مغازه شکست. او شکستن شیشه مغازهشان را از چشم من میدید در صورتی که من هیچ نقش در این حادثه نداشتم.»
متهم ادامه داد: «همان شب با برادر متوفی تماس گرفتم و بابت دعوایی که با برادر کوچکش داشتم عذرخواهی کردم و قرار بود صبح برای آشتیکنان به بازار بروم. وارد بازار که شدم دوباره حرفمان شد و متوفی کمربندش را درآورد و مرا به باد کتک گرفت. من هم که عصبانی شده بودم کاترم (تیغ تاشو) را از روی موتور برداشتم و چند ضربه به گردن و دست متوفی و به پهلوی برادرش زدم.»
بریده شدن شاهرگ
بازپرس ویژه قتل عمد دادسرای مشهد روز گذشته به دیگر ابعاد این پرونده پرداخت و بیان کرد: متهم و متوفی هر دو دهه هفتادی هستند که به دلیل یک کلکل پیشپا افتاده با هم درگیر شدهاند. گرچه متهم در اعترافات خود مدعی شده که برای آشتیکنان آمده بود، اما چند تن از دوستانش در اظهاراتشان گفتهاند که او به قصد دعوا پا به بازار گذاشته و چاقویش را به آنها نشان داده است.
قاضی کاظم میرزایی ادامه داد: هنوز آلت قتل که به ادعای متهم تیغ و به ادعای شاهدان چاقو میباشد کشف نشده و تحقیقات پلیس آگاهی در این باره ادامه دارد.
بازپرس میرزایی به نتیجه معاینات پزشکی قانونی هم اشاره کرد و گفت: علت مرگ بریده شدن شریان اصلی در ناحیه گردن یا به اصطلاح بریده شدن شاهرگ بوده است. در این درگیری برادر بزرگتر مقتول هم از ناحیه پهلو مورد اصابت شیء برنده قرار گرفته که اکنون در بیمارستان امدادی مشهد تحت درمان است.
کشف جسد پتو پیچ
قاضی ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه دو مشهد در بخش دیگری از اظهاراتش به جزئیات یک پرونده جنایی دیگر پرداخت و گفت: دقایق بامدادی دیروز نیز جسد مردی حدودا چهل ساله در حالی که داخل پتو و پرده پیچیده شده بود در یکی از خیابانهای منطقه فرامرز عباسی مشهد کشف شد. دور گردن متوفی آثار کبودی وجود دارد که نشان از خفه کردن او با طناب یا چیز مشابهی میباشد.
بازپرس میرزایی ادامه داد: جسد برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای کشف راز این مرگ مشکوک ادامه دارد.