سمیرا شاهیان/ شهرآرانیوز - ... حالا قرار است زنی که شهریورماه سال ۹۳ در حضور سرهنگ کارآگاه حسین بیدمشکی، رئیس پلیس وقت آگاهی خراسان رضوی، اعترافات خود را بیان کرده بود، بهگونهای قصاص بینایی شود که فقط حدقه چشمانش بماند
«ف-م» زن ۳۰ سالهای که مرتکب جنایت اسیدپاشی شده است، در جلسات دادگاه که با حضور وکلای مدافع برگزار شد، به صراحت ارتکاب جرم را پذیرفت و از اقدام هولناک خود ابراز پشیمانی کرد. او در اعترافات خود بیان کرده بود مربی یکی از رشتههای ورزشی رزمی بوده که پس از آشنایی با «الف-الف» به او علاقهمند شده است. پس از این آشنایی، از همسرش طلاق میگیرد و حضانت فرزندش را نیز به شوهر سابقش میسپارد و به عقد موقت «الف» درمیآید. او در اعترافاتش از وعدهای سخن گفته بود که عملینشدنش، او را به ورطه نابودی کشاند؛ «قرار بود «الف» بعد مدتی مرا به عقد دائم خودش درآورد، اما او در تیرماه با دختر دیگری ازدواج کرد و تصمیم گرفت به رابطه با من پایان دهد».
متهم که برخلاف مطرحترین پروندههای اسیدپاشی کشور، زنی ۳۰ ساله است، درباره انگیزه این انتقام گفته بود: من که زندگیام را برای یک عشق خیابانی متلاشی کرده بودم، وقتی با شکست روبهرو شدم، نقشهای برای انتقام کشیدم. «الف» را به بهانه «آخرین دیدار» به ساختمانی در مشهد کشاندم و در یک فرصت مناسب اسیدها را روی او خالی کردم.
سابقه انتقام از نوع اسیدپاشی
معروفترین پروندهای که بعضی از جزئیات آن شاید هنوز در اذهان مردم باشد، مربوط به آمنه بهرامی، مهندس الکترونیک، است که ۱۶ سال پیش قربانی اسیدپاشی شد.
او بعد از این حادثه ۱۷ مرتبه عمل جراحی کرد و در نهایت هم بینایی و پوست صورتش را از دست داد. خواستگار آمنه به دلیل شنیدن «جواب نه» تصمیم به انتقامی سخت گرفت و به صورت دختر مورد علاقهاش اسید پاشید، اما پس از سالها کِشوقوس در نهم مرداد ۱۳۹۰ درست در روزی که باید حکم قصاص مجید، متهم پرونده، اجرا میشد، آمنه او را بخشید و پرونده جرم کسی که چنین جنایت هولناکی را مرتکب شده بود، صرفا از جنبه عمومی جرم مفتوح ماند.
گرچه حکم چنین پروندههایی تاکنون صادر شده است، بخشش بیشتر از قصاص دیده شده است.؛ تا آنجا که اشخاص سرشناسی چون محمد خاتمی، رئیسجمهور وقت ایران، برای تأمین هزینههای درمانی آمنه ۲۷هزار یورو به او کمک کرد.
مهناز کاظمی نیز دیگر قربانی اسیدپاشی در ایران است که به دلیل دادن دادخواست طلاق، توسط شوهرش مورد حمله قرار گرفت. او ۲۱بار صورتش را عمل جراحی کرده است. وکالت پرونده مهناز را محمد مصطفایی، وکیل دادگستری، به صورت رایگان به عهده گرفت و توانست پس از سه ماه از زمان وقوع جرم، مقدمات دستگیری همسر فراری و مجرم را فراهم کند. اما سرنوشت مهناز پس از این رخداد تلخ، به زندگی در محلی مخفی و به صورت ناشناس ختم شد.
در میان قربانیان اسیدپاشی در ایران، در کنار قربانیهای خانم، چون سارای 26ساله و سمیه روستای براتآباد، نام مردان هم از جمله یکی از خوانندهها به چشم میخورد. گرچه کارشناسان معتقدند بسیاری از موارد اسیدپاشی در ایران، بهویژه مواردی که در مناطق دورافتاده اتفاق میافتد یا مواردی که شدت و وسعت جراحت در آنها کم است، مشخص نمیشود.
یک رأی اسیدپاشی قاطع در خراسان رضوی
اکنون حکم دادگاه «ف-م» زن ۳۰ سالهای که مرتکب جنایت اسیدپاشی شده، بدون توجه به جنجالها و فقط با تکیه بر استنادات دقیق قانونی در دادگستری خراسان رضوی صادر شده است. این رأی درحالی صادر شده است که قربانیان اسیدپاشی که بیشترشان خانمها بودند، در برابر اعاده حقشان بیپناهتر بودند.
وکیل پایه یک دادگستری میگوید: در حوزه قوانین قضایی اسیدپاشی، خلأ قانونی داریم. اصولا از لحاظ حقوقی، مجازات جنایت عمد قصاص است، اما در جایی که تساوی و تناسب قصاص با جنایت ممکن نباشد، استثنا دارد و در حقیقت قصاص ساقط میشود و به دیه تبدیل میشود.
سیاوش هوشیار حسینی به پرونده «ف-م» اشاره و بیان میکند: در این پرونده چون حدود مشخص و چشم است، فقط راجع به قصاص بینایی صحبت شده، هرچند مواردی را که حکم قصاص نفس صادر شده است، هم دیدهام، اما به نظر من شرط قصاص در این موارد هم رعایت نمیشود و بنابراین حکم به دیه برمیگردد.
او میگوید: درخصوص جنایاتی مثل اسیدپاشی که تبعات اجتماعی سنگینی دارد، نمیشود احکام اینگونه صادر شود که قصاص نباشد و فرد باید دیه بپردازد؛ زیرا این شیوه یک خلأ قانونی دارد. البته در قانون درباره جنایتی که موجب نقص عضو و ازکارافتادگی میشود از حیث تعزیر که جنبه عمومی دارد، مجازاتی پیشبینی شده است، اما میگویند آن هم تناسبی با ابعاد وسیع اجتماعی جرم ندارد. بنابراین درصدد بودند قانونی برای اسیدپاشی وضع کنند که اعدام هم در آن پیشبینی شده بود؛ یعنی اگر کسی مرتکب جنایت اسیدپاشی شد، از حیث آثار عمومی حتی مجاز باشند مجازات اعدام برایش صادر کنند. البته نمیدانم این قانون در چه مرحلهای است.
آمار سیاه در خشونت خانگی علیه مردان
این وکیل پایه یک دادگستری در پاسخ به اینکه چرا قصاص متهمان پرونده اسیدپاشی زنان اجرا نشد، میگوید: اجرای حکم متفاوت از صدور حکم است؛ به عنوان مثال برای پرونده آمنه، قربانی اسیدپاشی، سال83 هم حکم صادر و فرد متهم به قصاص محکوم شد، اما آمنه از اجرای حکم گذشت کرد.
سیاوش هوشیار حسینی نسبت به قربانیان اسیدپاشی دیدگاهی دارد که اینگونه تشریح میکند: معمولا پروندههایی که قربانیانشان خانمها هستند، بیشتر دیده میشوند. به اعتقاد من در خشونت خانگی علیه مردان، ما اصطلاحا آمار سیاه داریم. آمار سیاه، بخشی از جرائم و اتفاقات هستند که گزارش نمیشوند. مثلا یک زن پس از اینکه مورد هجوم قرار میگیرد، بلافاصله شکایت میکند و روزنامهها از آن حادثه مینویسند، اما مردان کمتر گزارش میکنند. بنابراین مواردی که قربانی اسیدپاشی مرد بوده است نیز اتفاقا زیاد داشتیم و رسانهای هم شده است، اما خشونت علیه زنان بیشتر دیده میشود، زیرا بیشتر دربارهاش صحبت میشود.
حکمها اجرا نمیشود
او به جنبه دیگری از پیگیری حقوق قربانیان اسیدپاشی اشاره و بیان میکند: معمولا قربانیان حق شخصی خودشان را میبخشند؛ یعنی معمولا رویکرد چه در دستگاه قضا و چه در بین مردم این است که این حکمها اجرا نشود، زیرا به لحاظ شرایط اجتماعی آنهایی که میبخشند، بیشتر تکریم میشوند. از طرفی چون اجرای قصاص، چه قصاص نفس و چه قصاص عضو، تبعات سوء بینالمللی دارد، دستگاه قضا و حاکمیت هم تمایلی به قصاص ندارد.
خوشبختانه فرهنگ بخشش شکل گرفته و در این راستا کسی که صدمه به آن وارد شده است، میتواند از قصاص و دریافت دیه و خسارات گذشت کند و در مقابل، نهادهای حمایتی نیز از فرد پشتیبانی میکنند؛ چه بسا از آمنه نیز حمایتهای زیادی شد.
هوشیار حسینی میگوید: باید کارهای فرهنگی بیشتری انجام شود تا زمینه این نوع رفتار منفی و جنایات وحشتناک که از لحاظ تربیتی و فرهنگی تأثیرات منفی زیادی دارد، از بین برود و اگر رخ داد، منطقی با آن برخورد شود.
بررسی ویژگیهای روانشناختی و اجتماعی کلید حل مسئله
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد نیز با بیان اینکه اسیدپاشی جرم بسیار خشنی به شمار میرود، میگوید: با اینکه موارد رخداد اسیدپاشی نادر است، بهطور قطع فردی که مرکتب چنین جرمی میشود، در بحران روحی و عاطفی به این اقدام دست میزند.
احمدرضا اصغرپور میافزاید: از آنجا که بسیاری از جرائم خشن در کشور ما مانند اسیدپاشی در شرایط نامتعادل روانی انجام میشود، برای اینکه بفهمیم یک شخص چرا به چنین اقدامی دست زده است، باید با ویژگیهای روانشناختی و اجتماعی او آشنا باشیم.
او تشریح میکند: در پروندههایی مثل این که فرد مرتکب اسیدپاشی شده است، مجرم خود را در بنبست میبیند. چنین فردی نمیتواند منطقی بیندیشد و کسی را نیز برای مشورت سراغ ندارد یا نمیتواند به دیگران اعتماد کند. از این نظر شاید تفاوتی بین مردان و زنان در انجام جرائم خشن در زمانی که تعادل روانی ندارند، وجود نداشته باشد.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد راهحل کاهش اینگونه جرائم را در تغییر هنجارهای تعاملی میداند و در پایان میگوید: راهحل و روش پیشگیری میتواند تغییر در هنجارهای تعاملی باشد. وارد کردن فشار بیش از حد باعث ایجاد عدم تعادل روانی به افراد میشود. انتظارات نابجا، تحقیر، تمسخرهای شدید و بیتوجهی به خواستههای افراد آنها را در تنگناهایی قرار میدهد که ممکن است تبدیل به جرائم اینچنینی شود.