در هر کشوری سازمان آموزش و پرورش یکی از مهمترین سازمانهاست و به اعتقاد من راه اعتلای کشور اسلامی ما از آموزش و پرورش میگذرد. در واقع معلمان بهعنوان یک ضلع مثلث آموزش معماران بنای کشور هستند. تمامی رهبران، کارآفرینان، ثروتمندان و نویسندگان روزی یک دانشآموز بودهاند و مدرسه نیز پرورشگاه روح آنان بوده است.
در مدارس درسهای مختلفی آموزش داده میشود که از این میان ریاضی از اهمیت ویژهای برخوردار است و اگر تمام دانشآموزان به قدرت آن پی ببرند هیچگاه آن را رها نخواهند کرد بلکه به آن علاقهمند هم خواهند شد.
گرچه ریاضی از واژه ریاضت به معنی سختیکشیدن است اما به معنای ریاضتکشیدن نیست، بلکه یکی از علوم بسیار پرکاربرد است.
ریاضیات علم نظم است و موضوع آن کشف و درک نظم است که در وضعیتهای به نسبت پیچیده نهفته است و علم ریاضیات زبانی است که مارا قادر میسازد این نظم را بیان کنیم.
در واقع هندسه جزئی از کل است. همانطور که از نظر اقلیدس در هندسه راه شاهانه وجود ندارد. عدهای چون ژاکوبی ریاضیات را آنچنان زیبا میدانند که اعتقاد دارند «زندگی فقط به این درد میخورد که انسان به دو کار مشغول شود. اول ریاضیات بخواند. دوم ریاضیات درس بدهد» یا چون افلاطون که ریاضی را تقدیس میکرد و معتقد بود « خداوند در کار ریاضی است » یا در جایی دیگر میگوید: «خداوند همیشه با قواعد هندسی تدبیر میکند.»
علم ریاضی به قانونمندکردن تجربیات طبیعی که در گیاهان و مخلوقات جهان هستی مشاهده میکنیم میپردازد. علوم ریاضیات این تجربیات را دستهبندی و قانونمند کرده و آن را توسعه میدهد. امروزه اگر علمی را نتوان به زبان ریاضی بیان کرد علم نیست. اهمیت ریاضی در زندگی آن اندازه است که آمارهای جهانی نشان میدهد طلاق در خانوادههایی که حداقل یکی از همسران ریاضی خوانده است در مقایسه با دیگر خانوادهها بسیار کمتر است.
از طرف دیگر نتایج به دست آمده ازسوی متخصصان علومشناختی نشان میدهد که انسانها با توانایی ذاتی ریاضی متولد میشوند. حتی بعضی حیوانات، صاحب تواناییهایی از قبیل حافظه و تعقلاند و قدرت تشخیص اعداد، اندازه، ترتیب، شکل و... را دارند. از آزمایشهایی که روی کلاغها انجام شده است برمیآید که آنها توانایی تمیزدادن بین مجموعههایی با حداکثر 4عضو را دارند. طراحی و ساخت هر وسیله و دستگاهی که بعد از انقلاب صنعتی به وجود آمد، نمونهای از کاربرد ریاضیات به شمار میرود. تحقیقات متعدد نشان میدهد که بخش ویژهای از مغز انسان برای پردازش تمامی سطوح مختلف از ریاضیات فعال میشود و پژوهشگران توانستهاند یک منطقه خاص در مغز انسان را شناسایی کنند که برای تفکر ریاضی استفاده میشود و حتی متخصصان حوزههای غیرریاضی هم با داشتن این منطقه خاص در مغزشان به دنیا میآیند. بنابراین ریاضی در زندگی ما وجود دارد و به کمک آن میتوان بسیاری از مسائل را حل کرد.
کاش زندگی نیز مانند تابع قدرمطلق بود طوریکه غم را به شادی، بدی را به خوبی، نفرت را به عشق و تمامی منفیها را به مثبت تبدیل میکرد.