به گزارش شهرآرانیوز؛ شب بود که دو نفر و با یک خودرو پراید در میان ضایعاتیهای اطراف بولوار توس میچرخیدند. آنها با کیسهای که از این ضایعاتی به آن ضایعاتی حمل میکردند، قصد فروش اجناس درون کیسه را داشتند. مأموران کلانتری معراج در پیگیری پروندههایشان متوجه دوردورهای این دو نفر شدند.
آنها پس از اینکه متوجه شدند یکی از این افراد در حال خروج از یک ضایعاتی است، سریع وارد این انبار شدند و از مالک آن درباره ورود این فرد پرسوجو کردند. به گفته مالک انبار ضایعاتی، این فرد درون کیسهاش بیست دستگاه ضبط و پخش و باند داشته و میخواسته آنها را بفروشد، ولی هیچ مدرکی که نشان دهد این کالاها متعلق به خودش است نداشته و خریدار با ظن سرقتیبودن کالاها، او را بیرون کرده است.
مأموران متوجه شدند که این فرد کیسهبهدوش سوار یک خودرو پراید شده و به مقصدی نامعلوم در حرکت است. افسران تجسس کلانتری معراج که به این فرد و راننده خودرو مظنون شده بودند، بلافاصله بهدنبال این خودرو رفتند و از راننده خواستند تا خودرو را متوقف کند، اما راننده بهجای فرمانپذیری، به سرعت خودرو افزود تا بتواند از پلیس فرار کند.
عملیات تعقیب و گریز آغاز شد. راننده به قصد گریختن از شهر به توس ۹۷ پیچید و تصمیم داشت در جادههای تاریک این محدوده خود را پنهان کند. مأموران که نقشه او را میدانستند، پس از رعایت قانون بهکارگیری سلاح، در حوالی روستای «خینچماغی» اقدام به تیراندازی هوایی کردند. صدای گلولهها نیز این افراد را سر عقل نیاورد و مأموران مجبور به تیراندازی به سمت خودرو شدند.
صدای برخورد تیرها با بدنه خودرو به گوش مأموران رسید و دقایقی بعد خودرو متهمان متوقف شد. مأموران به سراغ متهمان رفتند که یکی از ناحیه دست و دیگری از ناحیه پا تیر خورده بود. مأموران موضوع را تلفنی به سرگرد امیررضا فعال، رئیس کلانتری معراج، اطلاع دادند و با دریافت دستورات تخصصی، متهمان زخمی را راهی مراکز درمانی کردند.
پیگیریها نشان داد که راننده با هویت «علیرضا الف» بیستوششساله تبعه افغانستان است و از ناحیه دست تیر خورده و در سامانههای پلیس هیچ سابقهای از او ثبت نشده است. اما متهم چهلودوساله که از ناحیه پای چپ تیر خورده بود، فردی سابقهدار بود.
این متهمان در هنگام تعقیب و گریز اقدام به انداختن وسایل سرقتی از خودرو کرده بودند، اما پس از دستگیری به سرقت از خودروهای دیگر اعتراف کردند و «جعفر. ق» متهم اصلی پرونده پس از درمان به زندان رفت.