محسن موسویزاده، مرتضی محمدپور | شهرآرانیوز؛ طبق آمار رسمی گمرکات استان در شش ماه نخست امسال، میزان صادرات کالا در نیمه نخست امسال از گمرکات خراسان رضوی به میزان یکمیلیون و ۵۵۰هزار تن و به ارزش ۸۷۶میلیون دلار بود، در حالی که این رقم در شش ماه مشابه سال گذشته، یکمیلیون و ۲۷۴هزار تن کالا به ارزش ۷۳۷ میلیون دلار بوده است. بیشتر اقلام صادراتی از خراسان رضوی در شش ماه نخست امسال پسته، زعفران، شمش آهن و فولاد، سیب تازه، کامپاند، پلیاستیرن و مهمترین کشورهای مقصد صادرات، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان، عراق و پاکستان بودند.
علاوه بر این، فعالیت تعداد درخور توجهی از صادرکنندگان نمونه کشوری در خراسان رضوی به موازات ظرفیتهای جغرافیایی استان، نشان از اهمیت راهبردی این عرصه برای تحقق هدف اصلی، یعنی همان جهش تولید دارد. با همه این تفاسیر، حقیقت این است که امروزه صادرکنندگان با محدودیتهای روزافزون قانونی و چالشهای متعددی دستوپنجه نرم میکنند و در پیش گرفتن مسیر خودکفایی صنعتی توسط کشورهای همسایه نیز بر ابعاد این چالشها افزوده است.
بر این اساس و در آستانه فرارسیدن ۲۹ مهرماه، روز ملی صادرات، شهرآرا در میزگرد تخصصی خود با حضور سیدهادی نبیزاده، رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان شعبه خراسانرضوی، حسین محمدیان عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی و رئیس کمیسیون توسعه صادرات اتاق بازرگانی استان، محمود کیانی، عضو هیئت رئیسه اتاق مشترک ایران و روسیه، جواد نیشابوری عضو هیئت مدیره اتحادیه صادرکنندگان خراسان رضوی، محمد طغرایی، عضو هیئت مدیره شرکت سیم و کابل مشهد و محمدعلی امیرفخریان، رئیس اداره بازرگانی خارجی اداره کل صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی به بررسی فرصتها و مشکلات موجود در این حوزه پرداخت.
سیدهادی نبیزاده:
حقیقت تلخ صادرات خراسان رضوی، امروزه این است که هیچ نظارتی بر صادرات مواد اولیه وجود ندارد. هماکنون بهشدت درحال خامفروشی هستیم و از محصولات معدنی گرفته تا شیمیایی و مواد حوزه پتروشیمی را به صورت خام صادر میکنیم. این در حالی است که برای توسعه صادرات باید بهسمت صدور کالاهایی با تکنولوژی بالا حرکت کنیم. یکی از مشکلاتی که سبب شده است تا کمتر بهسمت صدور کالاهای ساخته شده برویم، بالا بودن هزینه تمام شده محصولات صنعتی در ایران است. برای رشد صادرات باید سعی کنیم تا هزینه تمامشده تولید را کاهش دهیم.
یکی از مشکلات اصلی این حوزه مربوط به قوانینی است که امروز درحال اجراست. درباره نواقص قوانین، مثلا شما ببینید صادرکننده در بازار بهازای صدور هر کالایی ملزم به پرداخت ۱۰ درصد مالیات بر ارزش افزوده است و بعد باید کلی دوندگی کند تا این مالیات برگردد. درحالی که همین کالا وقتی توسط تاجر خارجی خریداری و صادر شود، دیگر نیازی به پرداخت ۱۰ درصد مالیات ندارد. چرا باید اینطور باشد؟
حسین محمدیان:
حالا که به بحث آمارها اشاره کردید، لازم است نکتهای را عرض کنم. این بحث خامفروشی که عزیزانمان نیز به آن اشاره کردند، امروز یک واقعیت دردناک است. شما ببینید در فهرست اقلام صادراتی استان در رتبه نخست، پسته قرار دارد، رتبه دوم متعلق به کامپاند یا همان سیم و کابل است. در رتبه سوم نام سیب درج شده و به همین ترتیب تا رتبه هفتم که مربوط به زعفران است. میبینید؟ معلوم است این آمارها مشکل دارد.
سیب در رتبه سوم صادرات استان است، چون ناچاریم آن را صادر کنیم تا بتوانیم موز وارد کنیم. سرجمع ارقام مربوط به حوزه کامپاند هم نشان میدهد که فقط در شش ماه نخست امسال حدود ۱۰۰ میلیون تن سیم و کابل تولید کردهایم. آیا واقعا اینطور است؟ قطعا اینطور نیست. پس چرا آمارها حکایت از این دارند؟ چون در واقع خامفروشی میشود و مثلا مس جدا و روکش پلیمر سیم جدا صادر میشود، اما سرجمع آمارها را به عنوان سیم و کابل لحاظ میکنند.
شما ببینید در حوزه شمش در پنج ماه نخست امسال، رشد صادراتی زیادی داشتهایم. چرا؟ چون افغانستان دیگر از ما میلگرد خریداری نمیکند و بهجای آن، از ما شمش میخرد تا خودش تولید کند. در این شرایط، معلوم است زعفران که قطب تولید آن در دنیا هستیم، در رتبه هفتم قرار میگیرد.
امروزه در ترکیه با تورم ۷۰ درصد که سالیانه حقوق کارگر دو تا سه نوبت افزایش پیدا میکند، صادرات به روزانه بیش از ۲.۵ میلیارد دلار رسیده است. یکزمان میگفتیم بگذارید قیمت دلار افزایش پیدا کند تا درآمدهای ما رشد کند، اما الان که دلار به حدود ۶۳ هزار تومان رسیده، صادرات درحال عقبنشینی است. چرا؟ چون سیاستهای ما درست نیست.
هیچ اعتراضی به آقایان مسئول نداریم. این عزیزان همگی دوستان ما هستند. اعتراض اصلی ما به قوانین، ابلاغیهها، بخشنامهها و آییننامههاست. درحقیقت الان دیگر هیچچیز نمیخواهیم و میگوییم مسئولان همین مسائلی را که رهبر معظم انقلاب مطرح میکنند، اجرا کنند تا تولیدکننده نجات پیدا کند.
محمود کیانی:
ایران از نظر صادرات رب گوجه فرنگی در رتبه هفتم دنیا قرار دارد. سالانه بیش از ۶.۵ میلیون تن رب گوجهفرنگی در ایران تولید میشود که ۱۷ درصدش مازاد است و باید صادر شود. اگر این هدف محقق نشود، بازار اشباع میشود، محصول روی دست تولیدکننده میماند و حدود ۲۰ هزارنفر نیروی شاغل در این صنعت بیکار میشوند. خراسان رضوی هم در کانون تولید و صادرات این محصول قرار دارد، به همین دلیل است که میگوییم صادرات از خراسان رضوی مهم است.
رتبه نخست صادرات ما در حوزه رب گوجه فرنگی در سالهای اخیر، اول با ۱۰۵ میلیون دلار به مقصد عراق بوده و بعد از آن صادرات به افغانستان به ارزش ۵۷ میلیون دلار و روسیه به ارزش ۱۴ میلیون دلار است. در این شرایط، ببینید معضل تولیدکننده ما که تأمینکننده بازار این سه کشور است، مسئله انرژی است. مضحک است!
مسئله دوم نیز مربوط به بازگشت ارز است. اینکه بگویند صادرکننده پول خود را به داخل کشور نمیآورد، حرف بسیار نادرستی است. وقتی تا حد زیادی کارشکنی دولتی صورت میگیرد و وقتی منِ صادرکننده برای هر ماشین رب گوجهفرنگی که صادر کردهام، ۵۸ میلیون تومان ضرر میکنم، بدیهی است برای حفظ توازن گردش مالی و حاشیه سود، ناچار به استفاده از منابع ارزی میشوم.
جواد نیشابوری:
هر چقدر هم که بخواهیم در ظاهر امیدآفرینی کنیم و بگوییم قرار است کارهای خوبی اتفاق بیفتد، تا زمانی که نقشهراه اصلاح نشود، تغییری حاصل نمیشود. نه دولت وفاق ملی، نه دولت سیزدهم و نه هیچ بدنه اجرایی تا زمانی که قوانین اصلاح نشوند، نمیتوانند گره از کار صادرکننده باز کنند.
حقیقت این است امروزه یک کشور عربی، مثلا قطر یا امارات اگر به محصولی نیاز پیدا کند و نتوانیم او را تغذیه کنیم، بهسادگی میرود از یک کشور دیگر همچون ترکیه تهیه میکند. چون فضای رقابتی حرف اول را در صادرات میزند و اگر به ظرفیتها توجه نکنیم، مشتری معطل نمیماند که به او جنس بفروشیم یا نفروشیم.
ببینید امروزه در کشور ما طوری رفتار میشود که گویا ارزش سرمایهگذار خارجی همیشه از ارزش سرمایهگذار داخلی بیشتر است. یک نمونهاش همین که مثلا وقتی برای بازرسی میآیند، کارخانهای که متعلق به سرمایهگذار خارجی است با توده انباشتهای از ملاحظات و مراعاتها روبهرو میشود که مبادا به او چپ نگاه کنند و سرمایهاش را از کشور ببرد، اما همان تیم بازرسی وقتی بهسراغ واحد ما میآید، با نهایت سختگیری عمل میکنند.
همین میشود که سرمایهگذار ایرانی ترجیح میدهد خط تولیدش را در عمان و ترکیه و کشورهای همسایه راهاندازی کند و همینطور است که امنیت سرمایهگذاری در کشور از بین میرود.
محمد طغرایی:
من به شما پیشنهاد میکنم یک افکارسنجی فراگیر برای قشر تولیدکنندگان و صادرکنندگان برگزار شود تا ببینیم چند درصد از فرزندان اینها حاضرند به شغل پدرانشان ادامه دهند؟ پاسخ این افکارسنجی، قطعا ناامیدکننده خواهد بود، زیرا سالهاست که هر روز شدیدتر از دیروز، به قدری فشار و محدودیت بر صادرکنندگان، کارآفرینان و تولیدکنندگان وارد میشود که از اساس نسبت به هر نوع گسترش فعالیت تولیدی خود پشیمان میشوند.
در یک نمونه، مثلا سالهاست طرح رفع تعهد ارزی مطرح شده است، اما در عمل، شرایط طوری است که تولیدکننده ما حتی ناخواسته مجبور میشود کالای غیرنیاز اصلی خود را وارد کند تا مشمول این طرح شود. چرا اساسا چنین چیزی باید به تولیدکننده تحمیل شود؟ حالا ببینید به موازات این طرح، سهمیه واردات اقلام اساسی موردنیاز تولیدکنندگان نیز به قدری محدود شده که حتی کفاف تولیدشان را هم نمیدهد.
در سال ۱۴۰۱ بیش از ۲.۵ میلیون دلار به عراق صادرات سیم و کابل داشتیم که بعدها فهمیدیم آنها رفتهاند بستهبندیها را تغییر داده و همان محصول ایرانی را به کل اروپا صادر کردهاند. وضع امروز بازار و تجارت کشور شرایطی را رقم زده که تولیدکننده ما امروز ترجیح میدهد به جای ایران، خط تولید خود را در ترکیه و عمان راه بیندازد. برای مواد اولیه هم از همین صادرات ایران به آن کشورها استفاده میکند.
محمدعلی امیرفخریان:
به نظر من، واقعا در استان خودمان توانستهایم به اندازه ۱۰ استان پیشرفت کنیم. موضوع پایانههای متعدد صادراتی، یک نشانه از این موضوع است و علاوه بر این، ایفای تعهد ارزی در بخشی از کالاها به ۱۵ ماه تسری یافته است. با همه این تفاسیر، واقعیت این است که امروز در جنگ هستیم و براساس طبیعت هر جنگ، لازم است هربار سیاستمان را تغییر دهیم تا بتوانیم به رشد خود ادامه دهیم.
یکی از مهمترین مشکلات در شرایط فعلی، بحث زیرساختهاست. مثلا امروزه در شرایطی که یکی از مزیتهای صادراتی ما پسته است، اما آزمایشگاه معتمد در خراسان رضوی نداریم و محصول ما باید به رفسنجان یا تهران برود تا تأییدیه را دریافت کند. درنهایت منطقی است کسی که محصول خود را به آنجا برده، از گمرکات همانجا محصولش را صادر کند و این شامل آمارهای استان نشود.
یکی دیگر از مشکلات، سیاستگذاریهای غیربومی است که باعث شده تا راهکار مدیریت چالش از دست مسئولان استانی و محلی خارج باشد. مثلا امروزه ۸۷ درصد زعفران جهان در ایران تولید میشود و محل تولید ۹۰ درصد زعفران ایرانی هم در استانهای خراسان رضوی و جنوبی است. در این شرایط، شما به ما بگویید که چرا ارزشگذاری زعفران باید از تهران صورت بگیرد؟ آیا کارشناس گمرک، کشاورز یا تولیدکننده خراسانی بیشتر از آقایان مسئول در تهران از واقعیت موضوع زعفران آگاه نیستند؟
سیدهادی نبیزاده:
به نظر من تغییر ذائقه بازارهای هدف از اساس، تابعی از زیرساختهای اقتصادی و فرهنگی است. بعد از استقلال کشورهای آسیای میانه در چند دهه اخیر، مدام ذائقه بازارهای این کشورها در حال تحول بوده است و این تغییر همچنان ادامه دارد. به همین دلیل هم تا سالهای قبل، کشورهای حوزه آسیای میانه و حتی افغانستان مشتری خاص محصولات ایران بودند، اما بهتدریج شرایط درحال تغییر است. منطق هم همین را میگوید که باید مدام خودمان را با تغییر ذائقه بازارهای هدف تطبیق دهیم.
حسین محمدیان:
در شرایطی که صادرات خدمات فنیمهندسی، محصولات کشاورزی، فروش ماشینآلات و درآمدهای حوزه گردشگری بهدلایل مخصوص با مشکل جدی روبهرو است، میماند فقط حوزه صادرات مواد خام که متأسفانه بخش مهم صادرات کشور در شرایط کنونی است. امروزه افراد، شرکتها و حتی بانکها درحالی مس خام به صورت کاتد صادر و به جای آن خودروهای چینی وارد میکنند که این ماده معدنی بهعنوان ماده موردنیاز بسیاری از کارخانجات، برای تولیدکنندگان ما سهمیهبندی شده است.
شما ببینید طبق آخرین آمارهای رسمی، فقط در یکی از تاکسیهای اینترنتی بیش از ۱.۵ برابر جمعیت کارگران شاغل در صنایع، نیروی کار مشغول است. براساس یک افکارسنجی رسمی، ۲۵ درصد از جوانان ما امروزه یا کار نمیکنند یا اشتیاقی به کار ندارند. تنها مزیت کشور ما تا سالهای اخیر، فقط همین انرژی ارزان بود که آن هم امروزه به کیمیای نایاب صنایع تبدیل شده است.
اگر امروزه چین به جایگاه فعلی خود رسیده است، به خاطر این است که با همه دنیا ارتباط دارد. حالا ما برای ویزای تجار خود دچار مشکل هستیم و خدا میداند برای یک نمایشگاه خارجی، تاجران چه مصیبتهایی میکشند تا فقط بتوانند از کشور خارج شوند. چه بسیارند تولیدکنندگانی که پس از پشت سر گذاشتن هفتخان، توانستهاند تحریمها را دور بزنند و ماشینآلات وارد کنند، اما چون وابسته به تکنولوژی پیشرفته است، نیاز به حضور متخصص خارجی دارد و، چون این امکان فراهم نیست، میلیونها دلار سرمایهگذاری بر زمین میماند.
ما امروزه از جوایز صادراتی به جرائم صادراتی رسیدهایم. [با خنده]به قدری فشار و تهدید و هجمه همه روزه بر صادرکننده ما وارد است و به قدری هر روز بر شمار سامانههای تودرتو افزوده میشود که مهاجرت از نخبگان به کارآفرینان رسیده است. پاسخ به سؤال شما، در واقع باید پاسخ به این سؤال غمانگیز باشد که چرا امروزه صادرکنندگان ما مهاجرت میکنند.
محمود کیانی:
سؤال خیلی دقیق و بجایی بود. همه ما شاهدیم بعد از تحولات اخیر منطقه و بهویژه حاکمیت جریان جدید در افغانستان، سیاستهای وارداتی دستخوش تغییر شده و رویکرد جدید ناظر بر خودکفایی و احداث کارخانههاست. البته آنها بهسراغ سرمایهگذار ایرانی هم میآیند و مرتب از ما برای احداث کارخانه در آنجا دعوت میشود، اما واقعیت این است که ما این مملکت را دوست داریم و تمایل ما این است که به جای اشتغالزایی برای کارگر غیرایرانی در زمین بیگانه، کارگر ایرانی و هموطن خودمان در همین کشور سر کار برود.
با این حال، امروز بهقدری در تنگناهای اداری گرفتار هستیم که با وجود مسائل بیمهای، ارز و موارد دیگر، خیلیها ترجیح میدهند به عنوان یک شرکت افغانستانی بروند در کشور همسایه کار کنند. اگر این وضع ادامه پیدا کند، چشمانداز پیش روی اقتصاد ما بهجز افت کمی و کیفی نیست و بیش از همه، این قوانین هستند که باید اصلاح شوند.
حسین محمدیان:
واقعا نمیدانم چه کسی سنگ بنای این را در کشور گذاشت که ما همیشه باید صادرکننده مواد خام باشیم. امروزه چین به کشورهای تابع و خریدار خود کمک میکند تا کارخانه تأسیس کنند و خودکفا شوند، زیرا تا زمانی که حامی کشور هدف خود نباشیم و به توسعهاش کمک نکنیم، نمیتوانیم مشتریان بزرگ صادراتی داشته باشیم.
اصلا به شما بگویم فرض کنید همین فردا FATF تصویب شود و مراودات بانکی ما به حالت عادی بازگردد. اگر اینطور شود، واقعا چه چیزی برای عرضه داریم؟ بانکهای ما که عمدتا در واقع ورشکسته هستند. واحدهای فعال ما هم به نسخههای خرد و ناکارآمدی از تولید تبدیل شدهاند. به همین دلیل است که میگوییم پیوستن ما به بازارهای جهانی همچون بریکس و شانگهای به جای اینکه فرصت باشد، در واقع تهدید است. ما در سطح بازارهای جهانی تولید نداریم و اگر به بازارهای جهانی متصل شویم، تولید ما دچار فروپاشی میشود.
جواد نیشابوری:
من از اساس مخالف این هستم که اجازه بدهیم مشتری و رقیب تجاری ما رشد کند، زیرا از اساس فرصت رشد برای خود ما وجود ندارد. مسئله حمایت از صنایع کشورهای دیگر و بازارهای هدف به عنوان راهبرد مؤثر کشورهای بزرگ، زمانی ختم به نتیجه میشود که صنایع کشور صادرکننده نیز توسعه پیدا کند تا این توازن حفظ شود و صادرکننده همیشه بالاتر از واردکننده بماند.
متخصصان بازار بیایند پاسخ بدهند که امروزه مشتریان سابق ما مثل افغانستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس، بیشتر از ایران خرید ماشینآلات دارند یا پاکستان؟ قطعا جواب پاکستان است درحالی که صنعت ما از صنعت پاکستان خیلی جلوتر است. چرا این اتفاق میافتد، چون در رقابت با کشورهای صادرکننده دیگر، شکست خوردهایم.
مثلا همین اواخر که جنگ روسیه و اوکراین پیش آمد، این یک فرصت طلایی برای ما بود که صادرات خود را به طور جهشی افزایش دهیم، اما چه استفادهای کردیم؟ یکی از دلایلی که نتوانستیم از این فرصت استفاده کنیم، فراهمنبودن زیرساختها مانند زیرساختهای حمل و نقل مناسب بوده است. این مسئله سبب شد تا نتوانیم کالاهای مورد نیاز را بهسرعت به بازارهای هدف انتقال دهیم.
محمدعلی امیرفخریان:
لازم میدانم اولا یک نکته را حتما بگویم. اینکه با وجود همه مشکلات و شرایطی که ذکر میشود، واقعیت این است که در شش ماه نخست امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته، صادرات خراسان رضوی رشد داشته و آمار استان از میانگین کشوری هم بالاتر است.
با همه این تفاسیر، باید بپذیریم که دنیا درحال تغییر است و این تغییر، اجتنابناپذیر است. قرار نیست کشورهای همسایه تا ابد از اینجا صابون، کلوچه و رُب گوجهفرنگی وارد کنند، زیرا همه دوست دارند از محصول خودشان استفاده کنند و وارد نکنند. مگر ما خودمان روزگاری در این موقعیت نبودهایم؟ هنر ما در این شرایط باید این باشد که شرکتهای چندملیتی در کشور تأسیس شوند، زنجیره تأمین را شکل بدهند و رهبری بازار را به دست بگیرند.
یک راه دیگر، ارتقای کیفی محصولات و ایجاد صنایع پیشرفته است. ما امروز از نعمت جامعه جوان دانشگاهی برخورداریم. اینها باید بتوانند صنایع تخصصی و کیفیسازیشده را راه بیندازند. بخش مهمی از این مسیر تاکنون سپری شده، اما حرف ما این است که این وضع باید با سرعت بیشتری دنبال شود.
اینکه میگوییم وضع استان خراسان رضوی با وجود همه مشکلات همیشه به سمت رشد بوده و از افغانستان، ترکمنستان و تاجیکستان گرفته تا ازبکستان، آذربایجان، ارمنستان و عراق، همه همسایگان از اقلام صادراتی ما بهرهمند میشوند، به دلیل این است که تحریمها همیشه کمترین تأثیر را بر کشورهای همسایه دارد، چون دیگر اینجا کشتیرانی و تعرفههای تجاری مطرح نیست و فقط یک واگن نیاز است تا محصول ما به بازار هدف راه پیدا کند.
به نظر من، این یک خبر خیلی خوب است که سال گذشته پروژههای هدفمندی تعریف شد تا بهطور متمرکز و با توجه به نیاز مشتری خارجی، محصولات ما راهی بازار آنها شود. مثلا به طور خاص فقط برای کشور تاجیکستان، بیش از ۶۰ پروژه تعریف کردیم تا اگر آنها به دلیل برخورداری از ذخایر آبی، نیازمند راهاندازی نیروگاههای برق آبی یا استخرهای پرورش ماهی هستند، خدمات و محصولات مهندسی ویژهای به آنها ارائه کنیم که براساس خواست و نیاز آنها باشد. این مسیر، روشن و امیدوارکننده است و با مشارکت صادرکنندگان، امیدواریم شرایط بهتر شود.