به گزارش شهرآرانیوز؛ جمشید شارمهد، متولد سال ۱۳۳۴ در تهران، شهروند آلمان و مقیم ایالات متحده، عضو انجمن پادشاهی و سرکرده گروهک تروریستی «تندر» بود؛ کسی که از قلب آمریکا دهها عملیات مسلحانه تروریستی در ایران را هدایت کرد که یکی از آنها شهادت دهها نفر را در شیراز به همراه داشت. با مجازات این فرد اما، دولتهای آلمان و آمریکا، داد حقوق بشر برآورده اند و فضای رسانهای را طوری مدیریت میکنند که گویی یک قهرمان مبارز که جان میان لب و دندان برای آزادی وطنش تلاش کرده، قهرمانانه به بند کشیده شده و به دار مجازات آویخته شده است!
مرور کارنامه جمشید شارمهد نشان میدهد که در رزومه این فرد جز فعالیت تروریستی چیزی وجود ندارد و او با این همه خودش را مبارزی برای آزادی مردم معرفی میکرد. تنها در یکی از اقداماتش در سال ۱۳۸۷، با عملیات تروریستی در حسینیه سیدالشهدای شیراز، باعث شهادت چهارده نفر، از جمله پنج کودک، و زخمی شدن بیش از دویست نفر شد. سؤالی که در اینجا بی پاسخ میماند، این است که شارمهد دقیقا برای تحقق کدام «آزادی» تقلا میکرد؟ آزادی مردم یا آزادی مشتی سرسپرده نظام شاهنشاهی در خارج از کشور که حاضرند برای شلوغ کاری در ایران با خون ایرانیان خیابان هایش را رنگین کنند.
مرداد سال ۱۳۹۹ بود که طبق اعلام وزیر اطلاعات وقت، جمشید شارمهد بازداشت شد. محمود علوی در همان زمان گفته بود: «این فرد جای خودش را در طبقه ششم اف بی آی میدانست؛ اما هم اکنون در بازداشت به سر میبرد». همین نقل قول نیم خطی برای درک میزان توهم افرادی مثل شارمهد کافی است.
بزرگترین هنر ساکن طبقه ششم اف بی آی این است که هم وطنان خودش را با عملیات تروریستی داغدار کند. نگاهی به فهرست بلندبالای اتهامات این فرد، نشان میدهد که او در هر جای جهان چنین اقداماتی را انجام میداد، با واکنش ضربتی حکومت مستقر روبه رو میشد و کمترین مجازاتش میتوانست بستری مادام العمر در آسایشگاه روانی باشد؛ آن هم به شرط ثابت شدن نداشتن سلامت روان که بعید است درباره چنین افرادی صادق باشد.
آتش افروزی در هتل جهان تهران در اردیبهشت ۱۳۸۷، انفجار در حرم امام خمینی (ره) در خرداد ۱۳۸۸، تلاش برای بمب گذاری در سد سیوند شیراز در سال ۱۳۸۵ و همچنین مجموعهای از بمب گذاری در اماکن عمومی، تأسیسات دولتی، شبکه حمل ونقل عمومی و تأسیسات زیرساختی، خرابکاری در اموال و تأسیسات دولتی و غیر دولتی و ایراد خسارت به محیط زیست از طریق مسموم کردن آب و آتش زدن جنگل ها، و تهیه بمب برای انفجار در حوزه علمیه آیت ا... گلپایگانی از دیگر اقدامات گروهک تروریستی تندر و سرکرده آن جمشید شارمهد بوده است.
در واکنش به مجازات فردی با این میزان از شرارت، رسانههای غربی تلاش میکنند تا از شارمهد یک قهرمان بسازند که برای آزادی کشورش تلاش کرده و در این راه جان سپرده است. اساسا این یک روش منسوخ در رسانههای معاند است که تلاش میکنند تا گنجشک را به جای قناری به مخاطبان خود قالب کنند. فکتهای خبری و اسناد مرتبط با پرونده جمشید شارمهد نشان میدهد که هیچ لقبی برازندهتر از «تروریست» نمیتوان برای او در نظر گرفت.
با گسترش فضای مجازی و رسانههای آزاد در جهان، تکنیکهای اقناع مخاطب که توسط این رسانهها به کار گرفته میشوند، در حال بی اثر شدن هستند و حنایشان کم کم رنگ میبازد. طبعا مخاطب امروز آگاهتر از آن است که گول احساسی کردن فضا، وارونه جلوه دادن وقایع و مصادره به مطلوب کردن حقایق را بخورد. مشخصا نسل جوان آن قدر آگاه شده است که میتواند سره را از ناسره تمیز دهد.
دولت آلمان اما، در واکنش به مجازات جمشید شارمهد که در روز هفتم آبان به دار مجازات آویخته شد، سفیر خودش از تهران را فراخوانده است. در این شرایط، دولت ایالات متحده نیز در این آتش میدمد تا طنز تلخ حقوق بشر یک بار دیگر برملا شود. این دولتها در شرایطی نسبت به مجازات یک تروریست در ایران گریبان چاک میدهند و بلوا به راه میاندازند که نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی در ماههای اخیر و کشتار مردم فلسطین که کم از نسل کشی ندارد، کاملا بی اعتنا هستند.
نکته درخورتأمل این است که دولتهای متخاصم غربی، برای دشمنی کردن با ایران، دست میگذارند روی تروریست ها، تجزیه طلبان، تندروها و به طور کلی هر قشری که رویکرد و مشی آنها با منافع ملی ایران در تضاد است و تلاش میکنند تا با علم کردن گروهکهایی که اساسا با تمدن زاویه دارند، مقاصد خود را تأمین کنند.