به گزارش شهرآرانیوز، کسی نمیداند که او چه شبهای پرفرازونشیبی را پشت سر گذاشته است؛ شاید شب قبل یک بیمار مقابل چشمانش ﺗمام کرده باشد یا بیماری را بهسختی به زندگی برگردانده باشد.
جامعه، زندگی فشرده یک پرستار را درک نمیکند؛ همانهایی که هنوز به خانه نرسیدهاند، شغل ﺗﻤاموقت خانهداری و فرزندپروریشان شروع میشود و باید هزار و یک مسـئله خانوادگی را حلوفصل کنند.
همانهایی که غیر از خود و خانواده خود، به دیگران هم میاندیشند و این همان ارزش کار آنهاست. پرستار همان کسی است که از لحظه تولد نوزاد تا زمان مرگ انسان، در کنارت اوست.
تا به حال به این فکر کردید که آیا میتوانید درد و رنج فردی را تحمل کنید یا تحمل دیدن جراحات و زخمهای عمیق را دارید؟ میتوانید فریادهای افرادی را که عزیزی را از دست دادهاند، تحمل کنید یا سوراخشدن دست ظریف و کوچک کودکی را ببینید یا اینکه جوانی را بر روی تخت بیمارستان نظارهگر باشید که بهمرور زمان قوای جسمانیاش تحلیل میرود؟
همه این سؤالاتی که حتی با خواندنشان هم ممکن است شما ناراحت شوید، جزو جداییناپذیر شغل پرستاری است؛ حرفهای سخت و دشوار که علاوه بر دانش علمی، فنی و مهارت در کار باید از روحیه مادری هم بهرهمند باشند؛ زیرا که بخش اعظم کار آنها مهربانی، دلسوزی و همدردی با بیماران و همراهان آنان است.
در آستانه دوران بازنشستگی، قدمهای استوار سه فرزندش را در مسیر حرفه پرستاری و با تکیه بر تجربهای ٣۰ ساله، بدرقه میکند تا فرزندان هم با الگوگیری از مادر، تسکیندهنده رنجها و آلام بیماران نیازمند باشند.
امروز به همراه تیم تصویر شهرآرانیوز، به بیمارستان قائم(عج) در مشهد رفتیم تا روایتگر مادر پرستاری باشیم که باوجود سختی کار پرستاری، سه فرزندش هم پای در حرفه او گذاشتهاند؛ پرستار نمونهای که سختی کار پرستاری را تحمل کرد اما لب به گلایه نگشود، چون خوب میدانست خدمت به خلق عبادت است و اجر یک شب زندهداری در بالین بیمار از عبادت هزار ساله عابد بالاتر است.
سوسن زاهدی، همان مادر پرستاری است که عشقش به پرستاری باعث شد تا این حرفه را مانند میراثی گرانبها به فرزندانش منتقل کند، با بیان اینکه دوران خدمتش را تمام کرده و بازنشسته شده است، اما به دلیل علاقهاش به پرستاری، خدمتش را تمدید کرده است، میگوید: ۳۰ سال با پرستاری زندگی کردم، نمیتوانم به این راحتی پرستاری را کنار بگذارم. بارها با همراهان بیمار، گریه کردیم و با شادی و خوشحالی آنها شاد شدیم.
او میگوید: «هر سه فرزندم پرستار هستند. دختر بزرگم دو سال پیش فارغالتحصیل شد و الان در کنار خودم در بخش قلب در بیمارستان قائم(عج) طرح میگذراند. دو فرزند دختر دوقلو هجدهساله دارم که دانشجوی رشته پرستاری هستند و تا چهار سال آینده به جمع ما که خانواده پرستار هستیم، میپیوندند.
ابتدا طرحم را در اهواز گذراندم و در کلینیک ویژه شهر امیدیه مشغول خدمت پرستاری شدم. ۷ سال در آن شهر بودم و سپس به مشهد منتقل شدیم و ۵ سال در بخش اورژانس اعصاب بیمارستان قائم(عج) و ۱۱ سال در بخش اورژانس قلب این بیمارستان به عنوان سرپرستار بخش بودم.
زمانی که در شهر امیدیه خدمت میکردم، به عنوان زن نمونه انتخاب شدم. ١۵ سال پیش در اورژانس قلب بیمارستان قائم(عج) مشهد، پرستار نمونه شدم و در سال ١۴۰٢ به عنوان پرستار نمونه استانی انتخاب شدم.»
سوسن زاهدی ادامه میدهد: «اگر به گذشته برگردم، باز هم پرستاری را انتخاب میکنم؛ چون من از این حرفه انرژی مثبت میگیرم؛ چون وقتی به مردم کمک میکنم حالم خوب میشود. هر فردی با هر خلقیاتی نمیتواند این حرفه را انتخاب کند. یک پرستار باید ویژگیهای ذاتی مثل مهربانی، دلسوزی و حامی دیگران بودن را داشته باشد که عاشق کارش باشد.
پرستاری رشتهای با فراز و فرود بسیار و سخت و پرچالش است. اگر پرستاران ناراضی هستند، بهخاطر ماهیت شغلشان نیست بلکه به دلیل ساعت طولانی شیفتها بوده که ۴۴ ساعت در هفته است و اینکه از کمبودن حقوق و مزایا گلایهمندند.در همین بخش قلب، هر یک پرستار ۱۳ بیمار را باید تحت نظارت داشته باشد، کمبود نیرو داریم؛ اگر احیاناً کوتاهی صورت میگیرد به خاطر کمبودن پرسنل است.
دختران دوقلوی من با معدل ١٩.٨۵ موفق به اخذ مدرک دیپلم شدند و هر سه دخترم برای موفقشدن و ورود به این رشته زحمات و تلاشهای شبانهروزی زیادی داشتند؛ بنابراین، این رشته را نمیتوان راحت به دست آورد و قطعاً با چالشهایی همراه است که نیاز به پشتکار دارد.معمولاً مشکلات کاری را در منزل مطرح نمیکردم. همیشه باوجود سختی کارم، خستگیام را به منزل نمیبردم و اهل گلایه و شکایت از کارم هم نبودم. با همسرم تصمیم گرفتیم سختهای کارمان را پشت در منزل بگذاریم و در خانه مطرح نکنیم. دختر بزرگم رشته پرستاری را با علاقه خود انتخاب کرد، ولی برای دختران دوقلویم، از سختیهای رشته پرستاری تعریف کردم، اما چون دیدند من با عشق و علاقه کار میکنم خیلی راغب بودند وارد این رشته شوند.»
فاطمه عمیدی، فرزند ارشد خانواده زاهدی است که ۲ سال است طرح خود را در کنار مادرش میگذراند و میگوید: «حقیقتاً تجربیات خوبی از مادرم در مسیر کارم کسب کردم. شاید مهمتر از هر درسی در اصول پرستاری، صبوری است و این، بزرگترین ویژگی مثبتی است که من بارها از مادرم دیدم و آن را الگوی خود قرار دادم. گاهی در محیط کاری، با لفظ «مامان» صدایشان میزنم، ولی این باعث نمیشود که اصول و مقررات کاری را رعایت نکنیم. به عقیده من پرستاری شغل نیست، بلکه عشق و علاقه برای خدمت به مردم است.»