به گزارش شهرآرانیوز، کاظم جلالی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در مصاحبهای با خبرگزاری اسپوتنیک درباره ارتباطات و روابط مردم ایران و روسیه سخن گفت.
مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:
سلام جناب آقای دکتر کاظم جلالی عزیز شما سفیر و نماینده تام الاختیار جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه هستید، به عنوان نخستین سال ممنون میشوم کوتاه اگر پاسخ بدید، روابط تهران و مسکو را چگونه ارزیابی میکنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم، خدمت جناب عالی و همه بینندگان و شنوندگان عزیز سلام عرض میکنم، من فکر میکنم که روابطمان روابط رو به رشدی است و همان طور که بارها عرض کردم دو عنصر اساسی در روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه وجود دارد، عنصر اول عنصر همسایگی است، با توجه به سیاستهای دولت جمهوری اسلامی ایران ما در صدد تقویت روابط با همسایگان هستیم و طبعا روسیه یک همسایه بزرگ و با پتانسیل ماست یعنی هم از لحاظ جمعیت، سرزمین، اقتصاد و فرهنگ کشور بسیار بزرگی است و قابلیتها و ظرفیتهای بسیار خوبی را برای گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران داراست. عنصر دوم هم عبارت است از رویکردهای مشترکی که طی سالیان اخیر در بین دو کشور به وجود آمده و این رویکردها هم روز به روز در حال به اصطلاح تقویت است، بر این اساس روابطمون روابط مانا پایدار و رو به گسترش است.
به عقیده بسیاری زمانی که روابط دو کشور به نوعی که شما فرمودید رو به رشد ارزیابی میشود، این روابط باید در تمام سطوح باشد، یعنی اقتصادی، نظامی و سیاسی رو به رشد باشد، آیا این توازن را در روابط بین تهران و مسکو داریم؟
ببینید روابط پایدار بر عنصر فرهنگ استوار میشود و بعد از فرهنگ هم اقتصاد و بعد هم بحث سیاست و دفاع و غیره. ما در تاریخ روابط دو کشور اگر نگاه کنیم، قبل از آمدن کمونیستها بر روی کار روابط دو ملت با هم برقرار بود، من نمیخواهم بگویم فراز و نشیب نداشت، فراز و نشیب داشت، جنگهایی رو ما با همدیگر داشتیم و اتفاقاتی افتاد که بعضی از این اتفاقات هم خب طبعا برای مردم ایران اتفاقات تلخی است، اما ارتباطات بین مردمی وجود داشت، مثلا مردم شمال کشور ما به طور مستقیم با جنوب روسیه ارتباط داشتند، مثلا شما وقتی به آستارا خان میروید میبینید که در آن جا مسجدی وجود دارد به عنوان مسجد فارسها و کاروانسرایی وجود دارد به نام کاروانسرای ایرانی ها، محلهای وجود دارد به نام محله ایرانی ها، خب شما میدانید بعد از اینکه اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد، چون نگاهش نگاه امنیتی بود و احساس میکرد که هر عنصر خارجی شاید از جانب دشمنانش وارد سرزمینشان شده باشد، شروع کردند به برخورد کردن، خیلیها رو بردن سیبری، از همینهایی که دستگیر شدند و به سیبری برده شدند، خاطراتشان هست بعضی هاشون هنوز زنده اند، بعضی از ایرانیها هم تا اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد احساس کردند مدینه فاضله مورد نظرشون شکل گرفته و خودشان بندگان خدا آمدند که تو این مدینه فاضله حضور پیدا کنند، یک دفعه آنها را بردند در جهنم سیبری زندانی کردند، خب مساجد رو هم تعطیل کردند، به مرور این ارتباطات مردمی در طول دوران کمونیست و بعد هم که جنگ جهانی دوم شد و خطرات بیشتر شد، ایرانیها کمتر میآمدند و این ارتباطات مردمی کم شد.
این موضوع را از این باب گفتم که بدانیم در گذشته این بود و الان هم راهش همین است که ارتباطات بین مردمی گسترش پیدا کند، من فکر میکنم طی سالیان اخیر تا این ارتباطات در حال برقراری است، یک نمونه اش شما نگاه کنید حدود هشت هزار دانشجو از جوانان خوب ایرانی دارند در اینجا درس میخوانند، اینها سرمایههای بزرگی هستند، سرمایههای روابط هستند که در آینده روس شناسها و کسانی که زبان روسی میدانند و کسانی که فرهنگ روسی را میفهمند اینها هستند و آرام آرام میتوانند تعاملات را ایجاد کنند در عرصه دانشگاهی، یعنی تبادل اساتید دانشگاه و دانشجو، مرتب با همدیگر کار میکنیم، همیشه تجار مردمی نه آنهایی که از ناحیه دولتها هستند، بلکه آنهایی که مردمی وارد میشوند اینا بهترین نمادهای معرفی کشور هستند.
شما اسلام را هم اگر نگاه کنید مثلا در جنوب شرق آسیا و خیلی از کشورها توسط تجار مسلمان برده شد، من فکر کنم این روابط تجاریمان هر چقدر افزایش پیدا کند میتواند به پایداری روابط بینجامد. ما الان وضعیت روابطمان آن گونه که شما گفتید نیست که توازن داشته باشیم در عنصر فرهنگ، اقتصاد، سیاست و دفاع، ولی به نظرم داریم به سمت این تعامل پیش میرویم. یکی از این عناصر بحث گردشگری است شما اگر نگاه کنید طی سالیان اخیر هم تعداد گردشگران روس به ایران خیلی افزایش پیدا کرده هم تعداد گردشگران ایرانی به روسیه افزایش پیدا کرده است و داریم این تعاملات مردمی رو شکل میدهیم و مردم دارند به همدیگر برای شناخت هم و برای تعامل با هم گرایش پیدا میکنند، این میتواند آینده روابط رو تضمین کند.
یکی از مهمترین موضوعات روز و در واقع مسئله روز، موضوع حول محور فلسطین، لبنان، ایران، عراق و سوریه هست. ایران دو عملیات داشت به نام عملیات وعده صادق یک و دو، بازخورد این دو عملیات ایران بین مقامات و سیاسیون روس چگونه بود
بله من ابتدا نکتهای را بیان کنم، ایران هیچ گاه جنگ طلبی نکرد، هیچ گاه جاه طلبی نکرد هیچ گاه به دنبال گسترش مرزهای خودش نبود ما همیشه کشوری هستیم که اهل تعامل، گفتگو و صلح هستیم لذا آنچه ایران انجام داد پاسخ به تجاوزات رژیم صهیونیستی بود در وعده صادق یک به دلیل این که آنها به سفارت ایران در دمشق حمله کردند که کاملا خلاف مقررات بین المللی بود و عملیات وعده صادق دو هم به دلیل اینکه مهمان ما آقای اسماعیل هنیه را در داخل سرزمین ایران به شهادت رساندند و همچنین سردار نیل فروشان که از فرماندهان ارشد ما بود در داخل لبنان به شهادت رسید؛ لذا ما فکر میکنیم روسها در شورای امنیت مواضع خوبی داشتند. همچنین در مواضع علنی هم، سخنگوی کرملین و سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه نسبت به این موارد موضع گرفتند، در مذاکراتی هم که ما داشتیم خصوصا عملیات وعده صادق دو خیلی موجب شگفتی در دنیا هم بود. بالاخره این توانمندی ایران بود که ما توانستیم ثابت کنیم که اگر بخواهیم جایی رو مورد حمله قرار بدیم میتوانیم، به نظر من خیلی تحت تاثیر عملیات وعده صادق بودند و در گفتگوهایی که با هم داشتیم.
شما میدانید ما به هر حال موشکهایی که شلیک کردیم عمدتا به مراکز نظامی بود، ما نخواستیم به مردم آسیب برسانیم و موشکی که از روی برجهای تل آویو عبور میکند و در یک محیط نظامی سقوط میکند میتوانست به گونه دیگری هم برخورد کند ولی ما به دنبال وخیمتر و پیچیدهتر کردن موضوع نبودیم و به دنبال کشتار مردم هم نبودیم، من فکر میکنم که اثرش در داخل روسیه اثر خیلی مثبتی بود.
من این سوال رو خدمتتان مطرح کردم، چون مدت هاست که رسانههای غربی و به رسانههای وابسته تلاش بر این دارند که در هر موضوعی حول محور ایران، پای روسیه رو به نوعی وسط بکشند، که در خصوص عملیات صادق واکنش روسها چیست، روسها جانبداری کدام بخش و کدوم طرف این دعوا را دارند، مسئله دومی هم که در واقع در همون راستا هست، این است که مدت هاست که رسانههای غربی و وابسته اعلام میکنند که علیه تهران تحریمهایی به علت ارسال تسلیحات به روسیه، موشکها و پهپادها، اعمال شده است، سوال این هست که در واقع این رسانهها تلاش بر این دارند که این موضوع را القا کنند که ایران به واسطه روسیه تحریم شده است، این موضوع از نظر مردم معمولی، مردمی که در کوچه و بازار هستند، دو بعد دارد، یا ما تسلیحات صادر میکنیم به روسیه و تحریم میشویم و یا ارسال نمیکنیم و تحریم میشویم؛ اگر ارسال نمیکنیم و تحریم میشویم، بهتر است که ارسال کنیم، ولی اگر صادر میکنیم و به این علت تحریم میشویم چه در پاسخ دریافت میکنیم؟
نکته درستی اشاره کردید ولی این یک بحث تحلیلی دارد، چون آنچه بین ما و روسیه است تعاملاتی روشن است، اساسا شما باید به این تحلیل برسید که چرا دنیای غرب انقدر نسبت به روابط ایران و روسیه حساس هست و چرا هر روز ما شایعاتی در ارتباط با روابط ایران و روسیه داریم و چرا خبرهای بد را انقدر برجسته میکنند.
به هر حال جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب اسلامی دو بعد داشت، یک بعد نفی سلطه داخلی بود و یک بعد بین المللی داشت که نفی ساختار قدرت بین المللی را انجام داد. چون تحلیل ما در انقلاب اسلامی این بود که سلطه داخلی به پشتوانه استعمار خارجی است لذا بر این اساس وقتی که مردم میآمدند و میگفتند مرگ بر شاه و شاه را نفی میکردند، در کنارش میگفتند نه شرقی و نه غربی، یعنی آن زمان که موازنه قدرت برقرار بود بین شرق و غرب ما هر دو را نفی میکردیم و گفتیم ما به دنبال استقلال خودمان هستیم، چون دیدیم که هم بلوک شرق و هم غرب چه بلایی سر ما آوردند.
پس از اینکه شرق فروپاشید، جمهوری اسلامی ایران در ساختار قدرت جهانی مضمحل نشد در حالی که آمریکاییها با نظریه انتهای تاریخ به دنبال این بود که بگویند لیبرال دموکراسی پیروز نهایی است و همه باید بیایند و ارزشهای لیبرال دموکراسی را بپذیرند، ایران باز اعلام کرد که من ساختار قدرت مبتنی بر تک قطبی بودن در دنیا را نمیپذیرم و این را خفگی دنیا میدانم، این را یک نوع دیکتاتوری میدانم و اتفاقا حرف ما درست از آب درآمد، چون نتیجه این تک قطبی بودن دنیا و این دیکتاتوری همین هست که در غزه داریم میبینیم که مردم را چگونه میکشند. در عصری که گفته میشود حقوق حیوانات هم باید رعایت بشود، حقوق انسان در بدترین وضعیت است که انسان بعضی وقتها از خودش بدش میاد که چرا در روی کره زمین زندگی میکند.
این نتیجه همین ساختار قدرت است که ما به درستی نفی کردیم. این شعار ایران و نفی ایران که خیلی هم برای آن هزینه پرداختیم به مرور در دنیا طرفدار پیدا کرد، خیلی از کشورها به دنبال برخورد با ساختار قدرت جهانی نبودند، رفتار بد آمریکاییها آنها را به این جمع بندی رساند که در دنیا میگویند آمریکاییها دو نوع قدرت و کشور بیشتر به رسمیت نمیشناسند، یا باید نوکر آنها باشید که اگر نبودید لاجرم دشمنش هستید.
شاید ما را متهم کنند و بگویند انقلاب شما، چون ایدئولوژیک بود از همان ابتدا گفتید مرگ بر آمریکا، اصلا نرفتید با آمریکا گفتگو کنید؛ خب میگوییم کسان دیگری در دنیا هستند که رفتند و با آمریکاییها رقصیدند، با آمریکاییها قمار بازی کردند، با آمریکاییها راه رفتند، برای اینکه به آمریکاییها بگویند بیایید با ما شریک بشوید، اما آمریکاییها شریک شان نکردند و آنها به این جمع بندی رسیدند که این ساختار قدرت ساختار ناکارآمدی است و نمیخواهد همه را شریک کند.
گفتمان جمهوری اسلامی ایران بحمدالله امروز طرفدارن زیادی پیدا کرده، چین همین گفتمان را دارد، روسیه امروز همین گفتمان را دارد. خیلی از کشورها نمیخواهند درگیر بشوند، ولی همین گفتمان را دارند و این گفتمان آمد در قالب بریکس شکل گرفت، در قالب شانگهای شکل گرفت، خب اصلیترین متولیان این گفتمان امروز در عرصه جهانی سه کشور ایران، روسیه و چین هستند، لذا روابط ما کاملا مورد رصد قرار میگیرد، روابط ما به نوعی مورد تخریب قرار میگیرد و بعضی وقتها انسان تعجب میکند. من نمیخواهم بگویم روابطمان هیچ نقاط ضعفی ندارد، نوسانات تو روابط وجود دارد، اما روابط پایداری است ما امروز داریم به این سمت حرکت میکنیم و طبعا آنها نمیخواهند این روابط شکل بگیرد، چرا؟ باز دلایلش روشن است.
امروز جمهوری اسلامی ایران میتواند یک محیطی باشد که گاز سوآپ بشود و بازی برد برد باشد، همانطور که جریان غرب گرا در داخل ایران هست، همان جریان در داخل روسیه هم هست، به هر حال این دو جریان وجود دارند اینها به نوعی با همدیگر هم پوشانی دارند، طبعا هم روسیه و هم ایران باید به دنبال منافع ملی خودمان باشند و که هستند و فکر میکنیم که گسترش روابطمان در چارچوب کاملا معقول و منطقی و با حفظ استقلال جمهوری اسلامی. ایران چهل و پنج سال هست که بیشترین هزینه را پای استقلال خودش داده، حتما ذیل یک قطب قدرت نمیتواند تعریف شود، ما ذیل گفتمان عدالت محور در عرصه جهانی تعریف میشویم و بر آن اساس هم میتوانیم با کشورها کار کنیم.
روابط ایران و روسیه پیشرفتی در حوزه نظامی هم دارد؟
ببینید بعضیها نظامی تا بحث میشود فکر میکنند ما جانب داری نسبت به مسئله داریم. ما از گذشته با همدیگر در عرصه نظامی کار میکردیم، آره بارها و بارها مسئولین نظامی و سیاسی ما هم گفتند، چه دادیم و چه ندادیم، مثلا شما نگاه کنید همین موشکهای بالستیک را زمان خود اینها آمدند به شکل رسانهای مطرح کردند، بعد خودشان آمدند گفتند نیست، باز دوباره یک سری آدمهای دیگر آمدند این را به نوعی برجسته کردند، این به نظر من فضای رسانهای است درست میکنند، هر روز تلاش میکنند یک جنجالی و یک نکتهای را علیه روابط دو کشور ایجاد کنند. ما روابطمون کاملا متعارف هست در همه حوزهها و کاملا جمهوری اسلامی ایران هوشمندانه برخورد کرده است.
بخش عمدهای از این موجهایی که در واقع علیه روابط ایران و روسیه مطرح میشود توسط رسانههای غربی و وابسته است، آیا واقعا جای یک رسانه بین دو کشور خالی نیست؟ رسانهای که به زبان روسی یا به زبان فارسی باشد، چون سالیان سال هست که ما در انگلیس، در آمریکا و حتی در عربستان سعودی رسانه فارسی داریم، روسها رسانه فارسی آن چنانی ندارند در واقع شبکه تلویزیونی ندارد و در ایران هم فعالیتی در این جهت نشده است.
میگفت جانا سخن از زبان ما میگویی، من سالهاست این را مطرح میکنم اول از ایران خودمان شروع کنم بارها و بارها خدمت مسئولین گفتم ببینید هر زبانه حاشیهای امروز در داخل ایران دارای کانال تلویزیونی است، چطور شده زبان روسی که بخشهایی از آن در حوزه تمدن ایرانی هست و در حوزه امنیت ملی هم هست، چارهای نیندیشیم. بیایید ایران را به روس زبانان به درستی معرفی کنیم، این به نظر من یک سوال جدی است و این سوال را بارها بنده به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران فکر میکنم.
در این حدود نزدیک به پنج سالی که این جا هستم مرتب پیگیری کردم و در جلسات مختلفی هم که مقامات کشور اینجا آمدند، به آنها گفتم، در گزارشی که برای تهران نوشتم هم گفتم و برای خودم من هم سوال است. هر زبانی را که فکر کنید در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران دارای یک شبکه است به جز زبان روسی که چند صد میلیون نفر با آن صحبت میکنند؛ چرا پاسخهایی مثلا هست که آقا بودجه نیست، امکانات نیست این موضوع نیاز به یک شبکه دارد، بعضا هم دوستانمان آمدند یک سری تلاشهایی کردند و بعد وقتی که یک مدت زمان گذشت دوباره به فراموشی سپرده شد.
من حتی یک زمانی به دوستان گفتم که مثلا بعضی برنامهها مثل طبیعت گردیها را دوبله کنید و برای مردم روسیه پخش کنید مردم روسیه بدانند که بالاخره در همان اوج سرما در روسیه ما در جنوب کشورمان در خلیج فارس با یک هوای بسیار متعادل و خوب مواجه هستیم و این خیلی میتواند اثر مثبتی داشته باشد، ضمن اینکه روسها در مقابل پیام ایرانی و اسلامی ما، که پیام متعادل و عقلانی است موضع منفی ندارند و موضع آنها مثبت است و علاقمند هستند از ما بشنوند، ما با کسانی سخن میگوییم که اتفاقا گوش هایشان را گرفتند و نمیخواهند با ما حرف بزنند، ولی ما به زور به آنها میگوییم میخواهیم با شما حرف بزنیم.
امروز برداشت روسیه از ایران نسبت به گذشته خیلی متفاوت است. خصوصا از زمانی که تحریم شدند به هر حال ایران را کشور بزرگی میبینند که چگونه توانست چهل و پنج سال در مقابل این تحریمها و دشمنیهای نظام سلطه بین المللی مقاومت کند. امیدوار هستیم که یک روزی این اتفاق بیفتد؛ و ما یک شبکه تلویزیونی روس زبانی در داخل ایران داشته باشیم که ایران، فرهنگ ایران و فرهنگ اسلام، عقلانیت اسلامی و ایرانی ما را به روسیه معرفی کند، چون روسیه سرزمین بزرگی است. حتی میخواهم بگویم به لحاظ امکانات، ما در کشورهای کوچک هم یک سفارت داریم، اینجا هم یک سفارت داریم، نمیتوانیم همه جا را پوشش بدهیم. پس نیازمند این هست که پوشش ما وسیعتر باشد. اما در مورد روسیه هم نقد وارد است، روسیه هم به زبانهای مختلف در داخل دنیا کار میکند، راشا تودی و روسی الیوم و اسپانیولی و ... ولی باز روسها هم در مورد زبان فارسی و اینکه خودشان را معرفی کنند، حرفهای خودشان را به درستی منتقل کنند، نکردند.
این حرف شما یک پیام دارد و پیام درستی است و پیام این هست که حرفهای ایرانیها به زبان انگلیسی ابتدا ترجمه میشود و بعد آنچه که انگلیسی زبانها به صلاح میدونند با ادبیات خودشان ترجمه میکنند و متقابلا حرفهای روسها به ایرانی هم همین گونه است. من بارها و بارها دیدم که اساس برخی از سو تفاهمات در داخل ایران را سو ترجمه پدید میآورد، یعنی ترجمه شدن یک صحبت، یک مصاحبه یا متنی بارها و بارها ما را دچار مشکل کرده است، خب نمیشود بگوییم همیشه بد ترجمه شده است، خب خواستند بد ترجمه کنند، اینطور نبود که واقعا بد ترجمه شده باشد، یعنی تلاش شد که بد ترجمه شود و سو تفاهم ایجاد شود.
ما نکته دیگر هم داریم، ببینید الان غرب چه کاری میکند، غرب بنگاههای خبری بسیار زیادی دارد ولی محتوا یکیست، با ادبیات مختلف یعنی خبر را میگیرند رسانههای مختلفی که در غرب وجود دارد با ارتباطات وسیعی که باهم دیگر دارند این خبر را با ادبیات مختلف منتشر میکنند، میگویند خبر واحد حجت نیست، یعنی به خبر واحد خیلی به اصطلاح نمیشود توجه کرد ولی اگه خبر تکرار شد در ذهن اثر میگذارد. ما، چون ارتباطات رسانهای با هم نداریم حتی حرفهای درستمان را هم با همدیگر منعکس نمیکنیم، یعنی من میخواهم بگویم فراتر از روابط ایران و روسیه بیندیشیم.
خب الان ما کشورهای شانگهای هستیم، کشورهای بریکس هستیم کشورهایی هستیم که با هم هم گرا هستیم چرا رسانه هایمان در کنار هم دیگر جمع نمیشوند، چرا تولید محتواهای مشترک با هم دیگر نداریم، چرا خبرهای درستی که داریم را در شبکه هایمان به شکل مکرر مطرح نمیکنیم خبر باید به شکل مکرر به ذهن بیاد الان در مورد ذهن ما ایرانیها ما داریم میبینیم، این شبکههای ضد انقلابی که درست شده اند، خبر دروغ را میگیرند، با ادبیات مختلف شبکههای مختلف ضد ایرانی پخش میکنند، خب این اثرگذاری خودش را دارد؛ لذا میخواهم بگویم هم روی بحث روابط ایران و روسیه باید کار کرد، در داشتن بنگاههای خبری که یکی روسی باشد و یکی فارسی و هم فراتر از این. باید روی هماهنگی بخشهای رسانهای و خبری روسیه، ایران، چین و کشورهای دیگری که هم گرا با ما هستند کار کرد.
منبع: تسنیم