به گزارش شهرآرانیوز، سطح چهارم فوتبال ایران بهواسطه تقسیم آن به دو دسته و ایجاد سطح پنجم، حالا کمی بیش از لیگ دستهچهارم برای خودش اعتبار دارد. با این همه، فوتبال مشهد از غیبت در سطوح اول و دوم فوتبال کشور و تیمداری در لیگبرتر و دستهاول همچنان رنج میبرد. با تشکیل تیمهایی در لیگهای دسته سوم و چهارم از مشهد، حالا پای برخی بازیکنان پرآوازه مشهدی که تا چند سال پیش در لیگبرتر حیات داشتند، به این لیگها هم باز شده است. شاخصترین این چهرهها کاپیتان این روزهای تیم فوتبال آوانای مشهد در لیگ دستهسوم است؛ بازیکن چپپایی که چند سال پیش در سطح اول فوتبال ایران بازی میکرد، اما حالا در سیسالگی که سن اوج فوتبالیستهای استاندارد محسوب میشود، به لیگ دستهسوم آمده است و برای تیم شهرش بازی میکند.
بهواسطه ریزنقشیاش از همان دوران کودکی اهالی محله امیدوار بودند این پسر خوشتکنیک، خداداد عزیزی دیگری باشد. رضا شربتی در بیستوهفتمین روز از بهمن سال ۱۳۷۳ به دنیا آمد و تا امروز مسیر پرفرازونشیبی را در فوتبال گذرانده است، آن هم درحالیکه امید زیادی به او وجود داشت؛ چپپایتر و فرزی که خیلی زود از تیم جوانان سیاهجامگان به فوتبال مشهد معرفی شد و بعدتر با پیوستن به تیم بزرگسالان مشکیپوشان خودش را به فوتبال کشور شناساند. شربتی پنجسال در سیاهجامگان ماند و از پایینترین سطح فوتبال کشور تا لیگبرتر بالا آمد و در این تیم قامت راست کرد. ۶۹ بازی شربتی برای سیاهجامگان مؤید این واقعیت است که او در ترکیب این تیم جا افتاده بود، اما همهچیز از یک روز سرد زمستانی آغاز شد...
درست ۸۸ دقیقه از بازی گذشته بود که کرنری برای تراکتوریها به دست آمد. یاران سیاهجامگان برای حفظ یک امتیاز ارزشمند درون محوطه جریمه با مهاجمان تراکتور گلاویز بودند و رضا بهآرامی به سمت تیرک اول دروازه رفت. تکیه به تیرک داد و لحظهای چشمهایش را روی هم گذاشت. نفسهای رضا به شماره افتاده بود و همه ۸۸ دقیقه قبل را از جان مایه گذاشته بود. شاید درست در همان لحظه میخواست ثانیهای و کمتر از ثانیهای از هیاهوی ورزشگاه و بازی پرفشار خود را بیرون نگه دارد. کرنر ارسالی با ضربه سر فرزاد حاتمی به آرامترین شکل ممکن توپ را روانه دروازه سیاهجامگان کرد و درحالیکه همه خیره و مات صحنه بودند، رضا در کنار تیرک و درحالیکه بهسادگی با حرکتدادن پایش میتوانست مانع گلشدن توپ شود، چالش مانکن را اجرا کرد؛ گلی که جنجالی بزرگ برای فوتبال ایران به همراه داشت.
رضا شربتی پس از این اتفاق، در مصاحبهای گفت: صحنه بهقدری سریع اتفاق افتاد که اصلا به یاد نمیآورم. واقعا اصلا متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاد. متأسفانه حرفهای بدی درباره من زده شد، اما کسانی که مرا میشناسند، میدانند اهل این صحبتها نیستم. وقتی تیم من امتیاز لازم دارد، چرا من باید عمدا به ضرر تیم خودم کار کنم؟! خداداد به سر من قسم میخورد و میگفت حتی اگر خود رضا هم اقرار کند که تبانی کرده است، باور نمیکنم. من از همه مشهدیها عذرخواهی میکنم. اولین و آخرین اشتباه من بود. من خودم پرسپولیسی هستم و از هواداران این تیم معذرت میخواهم!
این عذرخواهی آتش خشم هواداران مشهدی و البته پرسپولیسیها را که آن فصل با تراکتور در رقابت بودند، خاموش کرد، اما خیلی زود و در پایان همان فصل و با انتقال شربتی از سیاهجامگان به تراکتور، شایعات و حاشیهها بیشتر شد. این انتقال زمزمههای تبانی را بیشتر کرد. این مسئله هیچوقت اثبات نشد، اما رضا شربتی را آرامآرام از سطح اول فوتبال کشور خارج کرد.
مدافع مشهدی به تبریز رفت تا مسیر خوشبختی را به شکلی دیگر جستوجو کند، اما این اتفاقات هیچ به سودش تمام نشد. او در طول دو فصل حضور در تراکتور بیست بازی انجام داد، اما عملکردش بهقدری ضعیف بود که هیچگاه به چشم اهالی فوتبال نیامد و از او فقط حاشیههای چالش مانکنش به یاد ماند و بس. شربتی حتی پس از تراکتور روانه فولاد و و بعدتر گلگهر شد، اما سرجمع سه فصل از این تیم به آن تیم رفتنش، فقط انجام یک بازی نصفهونیمه بود! او به لیگ دستهیک رفت و برای ویستاتوربین بازی کرد و حالا هم پس از گذشت هشتسال از آن ماجرا، در لیگ دسته سوم، سطح چهارم فوتبال ایران، بازی میکند؛ برای تیم شهرش؛ برای آوانای مشهد. شربتی در آوانا کاپیتان است و امید دارد که بتواند با درخشش در این تیم و صعود به لیگ دستهدوم همراه یاران مشهدی خود، خاطره تلخ چالش مانکن را با اتفاقات خوب در سطح چهارم فوتبال کشور جبران کند.